جلسه ۱۱، رمضان ۱۴۴۴ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد

گاهی صبر مربوط به چیزی است که برای انسان ناگوار است، امّا به آن دچار می‌شود؛ مانند اینکه خدای‌ناکرده دچار بیماری، خرابی مسکن و اختلاف با دیگران شود و چاره‌ای جز صبر نداشته باشد. این قسم صبر خیلی مهم است و دو نوع است: گاهی منشأش تکوینی و طبیعی است و گاهی تشریعی.

بیانات

آیت‌الله سیّد محمّد‌رضا مدرّسی طباطبایی دامت برکاته

ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (۱۴۰۲ ش)، جلسه یازدهم

کلمات مبارک امیرالمؤمنین علیه السّلام را در خطبهٔ متّقین خدمت شما گرامیان توضیح می‌دادیم و به اینجا رسیدیم که حضرت فرمودند: فِی الزَّلَازِلِ وَقُورٌ وَ فِی الْمَکَارِهِ صَبُورٌ؛ فرد متّقی در تکانه‌های سخت وقور و استوار، و در امور ناخوشایند و حوادث ناگوار صبور و بردبار است.

شکیبایی در ناخوشی‌ها

امیرالمؤمنین علیه السّلام در این خطبه قبلاً هم دربارهٔ صبر متّقین سخنانی فرموده بودند، امّا اینجا تکیهٔ حضرت بر این جهت است که متّقین در امور ناخوشایند و ناگوار، صبر و بردباری دارند. این تأکید حضرت نکته‌ای دارد و آن اینکه: صبر بر دو قسم است؛ چنان‌که خود حضرت در جای دیگر فرموده‌اند:

الصَّبْرُ صَبْرَانِ:‏ صَبْرٌ عَلَى مَا تَکْرَهُ وَ صَبْرٌ عَمَّا تُحِبّ؛

شکیبایى دو گونه است: شکیبایى بر آنچه ناخوش مى‏دارى و شکیبایى از آنچه دوست مى‏دارى‏.

انواع صبر

حضرت می‌فرمایند: صبر دو نوع دارد:

۱) گاهی صبر مربوط به چیزی است که انسان نمی‌تواند به آن دسترسی پیدا کند، درحالی‌که آن را دوست می‌دارد و به آن علاقه‌مند است؛ مثلاً مال، مسکن، باغ، همسر، موقعیّت اجتماعی یا چیزهای دیگری می‌خواهد، امّا دسترسی به آن ندارد.

دسترسی نداشتن هم دو قسم است:

۱٫ گاهی به لحاظ تکوینی اصلاً قدرت رسیدن به آن را ندارد و شرایط طبیعی اقتضا می‌کند که برای او فراهم نباشد.

۲٫ گاهی هم به لحاظ تشریعی قدرت ندارد؛ یعنی ممنوعیّت شرعی یا قانونی دارد و به‌هرحال نمی‌تواند به آن برسد.

وقتی انسان‌ به چیزی که دوست دارد نمی‌تواند برسد و محبوب خود را از دست می‌دهد، دو نوع برخورد ممکن است داشته باشد:

۱ـ بعضی افراد جزع و فزع و بی‌تابی می‌کنند و خود را به هر دری می‌زنند که به گمان خود به آن چیز مورد علاقه‌شان برسند؛ درحالی‌که این رفتار اشتباه است و باعث فرسودگی و عقب‌ماندگی انسان می‌شود.

۲ـ امّا کسانی که عاقل هستند، بی‌تابی نمی‌کنند، بلکه صبر می‌کنند که اگر ارادهٔ الهی به آن چیز تعلّق گرفت محقّق شود ـ البتّه تلاششان را هم انجام می‌دهند ـ امّا اگر محقّق نشد، بی‌جهت خود را تحت فشار قرار نمی‌دهند و کاری انجام نمی‌دهند که آسیب ببینند. این قسم از صبر هم مهمّ است، ولی مهم‌تر قسم دوم است:

۲) گاهی هم صبر مربوط به چیزی است که برای انسان ناگوار است، امّا به آن دچار می‌شود؛ مانند اینکه خدای‌ناکرده دچار بیماری، خرابی مسکن، جنگ، نزاع و اختلاف با دیگران شود و چاره‌ای جز صبر نداشته باشد. این قسم صبر خیلی مهمّ است و آن هم دو نوع است: گاهی منشأش تکوینی و طبیعی است و گاهی تشریعی.

در‌ظاهر ناخوشایند، امّا در‌باطن مفید!

خداوند متعال در قرآن کریم، مواردی را به‌طور خاص نام برده و فرموده: چیزهایی برای شما ناخوشایند و نامطلوب است، ولی اگر صبر کنید، برای شما بهتر است؛ زیرا چنین نیست که هر چیز ناخوشایندی در‌واقع هم برای انسان مضر باشد.

بله، بعضی چیزهای ناخوشایند، مضر هم هستند و اگر از پاداش صبر و نتایج آن صرف‌نظر کنیم، فایده‌ای برای انسان ندارند، امّا بعضی چیزها هرچند در‌ظاهر ناخوشایند و نامطلوب‌اند، امّا اگر انسان صبر کند، حتّی در همان زمان هم در ‌واقع و باطن خیر و خوبی برای انسان به‌همراه دارد.

جنگ و جهاد در راه خدا

برای نمونه، خداوند متعال در آیهٔ شریفه‌ای می‌فرماید:

Pکُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسىٰ‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسىٰ‏ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَO؛

نبرد بر شما واجب شده، در‌حالى‌که براى شما ناگوار است و بسا چیزى را خوش نمى‏دارید و آن براى شما خوب است و بسا چیزى را دوست مى‏دارید و آن براى شما بد است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانید.

خداوند می‌فرماید: ای مسلمانان! بر شما نبرد و جنگ و جهاد واجب شده، درحالی‌که برای شما ناخوشایند است. معلوم است که جنگ چیز خوشایندی نیست؛ زیرا پیامدهایی چون کشته شدن، مجروح شدن، معلول شدن، خرابی‌ها، مشکلات و دربه‌دری‌ها به دنبال دارد. هیچ فکر معمولی نمی‌تواند جنگ و نبرد را امری خوب تلقّی کند، امّا در‌عین‌حال همین جنگ در جای خود و آن‌چنان‌که اسلام فرموده، امر مطلوبی است.

اسلام می‌دانسته که ما جنگ را دوست نمی‌داریم؛ همهٔ ما آرامش می‌خواهیم و شکّی نیست که آرامش امری خوب و لازم است، امّا در مواردی هم جنگ و نبرد، ضروری است؛ مثلاً در همین جنگ تحمیلی، اگر ما در برابر دشمن ایستادگی نمی‌کردیم، آیا کار درستی بود؟! قطعاً غلط بود. یا اگر در مقابل خیانت‌های گروهک‌های محارب اقدامی نمی‌کردیم و حملات جمهوری اسلامی به آن‌ها ازجمله در همین مدّت اخیر نبود، الآن کشور ما در چه وضعیّت آشفته‌ای قرار داشت؟! اگر گروه‌های تجزیه‌طلب به اهداف خود می‌رسیدند، امروز چه اوضاعی در کشور حکم‌فرما بود؟!

پس در شرایط بسیار ویژه‌ای که جنگ اجتناب‌پذیر است، حتماً خیر وجود دارد؛ چنان‌که خداوند متعال فرمود: چه‌بسا چیزی را شما ناخوشایند و نامطلوب می‌دانید، امّا برای شما خیر است، و چه بسا چیزی را دوست می‌دارید، درحالی‌که برای شما بد و مضرّ است.

در‌این‌زمینه توضیحات بیشتری لازم است که ان‌شاء‌اللّه در جلسهٔ آینده بیان خواهیم کرد. خداوند به همهٔ شما توفیق مضاعف در این ماه مبارک عنایت فرماید و همهٔ ما را مشمول الطاف بی‌کران خود قرار دهد، بمحمّد و آله الطاهرین علیهم السّلام.

و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته