شهید صدر رحمه الله فرمود: اگر حروف برای نفس تحصیص وضع شده باشد، دو اشکال دارد و در اشکال اول فرمود: اگر حروف برای خود تحصیص (اثر نسبت) وضع شده باشد، نه برای نسبت (منشأ تحصیص)، لازمهاش این است که ...
گاهی غرض متکلم به این تعلق میگیرد که طبیعت را لابشرط مورد نظر قرار دهد، بهگونهای که به همة احوال قهراً سرایت کند؛ مثلاً میگوید: «الانسانُ حیوانٌ ناطق»؛ انسان حیوان ناطق است، در هر حالی که باشد؛ عالم باشد یا جاهل ...
ذهن اصلاً این توانایی را ندارد که مفاهیم مستقله را به هیچ قیمتی و با هیچ وسیلهای پیوند بزند؛ مثلاً شما اگر «زید» و «دار» را مستقل تصور کنید، نمیتوانید به هیچ طریقی این دو مفهوم را به هم مرتبط کنید. لامحاله این حکایت ...
مقصود از «معانی اخطاری» آن دسته از معانی است که با غمض عین از الفاظی که برای آنها وضع شده دارای تقرری هستند که اگر آن الفاظ نبود و اصلاً وضع نشده بود، آن معانی وجود داشتند و میتوانستند در ذهن انسانها پدید بیایند، مثل معانی ...
حکم دوگونه است؛ حکم وضعی و حکم تکلیفی، که هر یک عالم خود را دارد؛ یعنی حکم تکلیفی عالم خود را دارد و حکم وضعی هم عالم خود را دارد و نهی واضع در آن راه ندارد. مثلاً وقتی میگوییم «فلان کتاب ملک فلانی است»، یعنی ...
بحث از معنای حروف، معرکة آراء در بین علماست و أعلام از محققین علوم ادبی، علم اصول، فلاسفه و حتی دانشمندان غربی، نظرات متعددی که بعضاً به طور کامل در مقابل یکدیگرند و بعضی در جانب افراط یا تفریط ...