صحیح و اعم (جلسه ۱۵)
تقریرات درس خارج اصول
آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
دوره سوم، سال دوم، جلسه پانزدهم (۱۳۹۸/۰۷/۱۶)
ب) تصویر جامع اعمّی در عبادات
جناب آخوند رحمه الله پس از تصویر جامع بین افراد صحیح، به تصویر جامع میان افراد اعمّ از صحیح و فاسد میپردازد. ایشان فرمود: تصویر جامع بین افراد صحیح آسان است ـ به همان بیانی که گذشت ـ اما تصویر جامع در میان افراد اعمّ از صحیح و فاسد در نهایت اشکال است؛ زیرا دیگر آن ملاکی که در افراد صحیح وجود داشت ـ که همه دارای یک اثرند و اثر مشترک، حاکی از مؤثّر مشترک است ـ در افراد اعم وجود ندارد.
ولی علیرغم همهٔ اینها، از زمانهای گذشته، عدّهای در صدد برآمدهاند که بین افراد اعم نیز جامعی تصویر کنند. البته باید توجّه داشت بحث ما فعلاً بحث ثبوتی است؛ یعنی میخواهیم بدانیم آیا اصلاً میتوان جامعی بین نمازهای اعمّ از صحیح و فاسد تصوّر کرد یا چنین چیزی ثبوتاً امکان ندارد. پس فعلاً در مقام اثبات بحث نمیکنیم، مگر اینکه در مورد خاصّی تذکّر بدهیم که جهت اثباتی را نیز در نظر گرفتهایم.
جامع اوّل از میرزای قمی رحمه الله: قدر مشترکی از اجزای عبادت
از جمله افرادی که به تصویر جامع میان افراد اعم پرداختهاند، جناب میرزای قمی رحمه الله است. این محقّق بزرگ، معاصر شیخ جعفر کبیر (کاشف الغطاء رحمه الله) و همزمان با فتحعلی شاه قاجار بوده و قبر مطهّرش در مقبرهٔ شیخان قم قرار دارد. البته ایشان در اصل، قمی نبوده، بلکه اهل گیلان بوده، سپس به شهر دیگری رفته و در نهایت به قم آمده است.
ایشان میفرماید: میتوان جامعی بین افراد اعم تصویر کرد و آن جامع، قدر مشترکی از اجزای عبادت است، نظیر ارکان اربعهٔ تکبیرهالاحرام، قیام، رکوع، و سجود در نماز. و شاید مقصود ایشان این نیست که حتماً همین ارکان باشد، بلکه مثلاً میتوان به جای قیام، طهور گذاشت؛ چنانکه بعضی تصریح کردهاند مراد از ارکان اربعه، تکبیر، رکوع، سجود و طهارت از حدث است.
پس در جامع بین افراد اعم صلات، تنها ارکان اربعه مأخوذ است، نه همهٔ ارکان؛ زیرا مقصود مسمّاست؛ یعنی چیزی که با تسمیه سازگاری دارد نه با صحّت، و إلا صلات اسم برای نمازهای صحیح میشد نه اعمّ. پس همینکه نمازی مثلاً تکبیر، رکوع، سجود و قیام یا طهور را داشته باشد، به آن صلات گفته میشود، حتّی اگر قرائت یا اجزاء و شرایط دیگر را نداشته باشد. بله، بقیهٔ اجزاء و شرایط در مطلوبیت و مأمورٌبها بودن صلات دخیل است، ولی در تسمیه دخیل نیست.
نظریهٔ میرزای قمی رحمه الله از سوی دیگران مورد اشکال قرار گرفته، از جمله مرحوم آخوند و مرحوم نائینی به آن اشکال کردهاند. ما اشکالات آنان را در مجموع در قالب سه اشکال ذکر میکنیم، هرچند ممکن است بعض از این اشکالات، خود به دو اشکال منحل شود.
اشکال اوّل از آخوند رحمه الله: نقض جامع مذکور عکساً و طرداً
مرحوم آخوند میفرماید: اگر شما تسمیه را دائر مدار این چهار رکن بدانید، لازمهاش آن است که:
اوّلاً: اگر یکی از این ارکان مفقود بود دیگر صلات صدق نکند، درحالیکه ما میبینیم میتواند یکی از اینها مفقود باشد و صلات صدق کند؛ مثلاً اگر رکن چهارم را طهور درنظربگیریم، کسی که بدون طهارت از حدث، ولی با طهارت از خبث، بایستد و اللّه اکبر بگوید و فرضاً قرائت مفصّلی انجام دهد و رکوع و سجود و تعقیب مفصّلی هم داشته باشد، بنابر قول اعمّی قطعاً به عمل او صلات میگویند. یا مثلاً فردی که همهٔ افعال نماز را انجام داده ولی تنها یک رکوع را انجام نداده ـ اگر مقصود، رکوع در هر رکعت باشد ـ بنابر اعمّی صلات صادق است. البته مثال قبلی روشنتر است و این مثال قدری ابهام دارد.
ثانیاً: باید هر جا این ارکان باشند صلات صادق باشد، درحالیکه حداقل بعضی از وقتها ارکان اربعه وجود دارد ولی صلات صادق نیست؛ مثلاً اگر فردی با وضو و در حال اختیار، اللّه اکبر بگوید و فقط رکوع و سجود را انجام دهد ولی هیچیک از اجزاء و شرایط دیگر ـ اعمّ از قرائت، سلام و… ـ را انجام ندهد، معلوم است که حتّی بنابر اعمّی نمیگویند این فرد صلات به جا آورده است. بله، ممکن است برای فرد مضطر، صلات صدق کند، ولی اگر اسم دائر مدار آن چهار رکن باشد باید برای همه ـ چه مختار و چه مضطر ـ صدق کند.
بررسی: به نظر ما نیز جناب آخوند رحمه الله درست فرموده و این اشکال واقعاً بر نظریهٔ میرزای قمی رحمه الله وارد است. الا اینکه در این میان، بعضی خواستهاند بگویند اشکال اوّل آخوند رحمه الله قابل مناقشه است. از جمله سید خویی رحمه الله که در هردو قسمت اشکال آخوند رحمه الله مناقشه فرموده است.
مناقشهٔ سید خویی رحمه الله در قسمت اوّل اشکال اوّل آخوند بر میرزای قمی رحمهما الله
سید خویی رحمه الله میفرماید: اما قسمت اول اشکال آخوند رحمه الله که فرمود: «با فقدان بعضی از ارکان باز هم صلات صادق است» به این دلیل درست نیست که ما وقتی به روایات مراجعه میکنیم، میبینیم خود شارع بیان کرده که صلات نمیتواند فاقد این چهار رکن باشد و چون نامگذاری هر اختراعی در اختیار مخترع آن است و صلات هم جعل و اختراع شارع است و فرض این است که شارع میگوید من این ارکان را صلات قرار دادم، پس دیگر شما نمیتوانید حرفی ورای آن بزنید.
توضیح آنکه: شارع در روایات میفرماید: «الصَّلَاهُ ثَلَاثَهُ أَثْلَاثٍ: ثُلُثٌ طَهُورٌ وَ ثُلُثٌ رُکُوعٌ وَ ثُلُثٌ سُجُودٌ» صلات سه بخش است: یک ثلثش طهور، یک ثلثش رکوع و یک ثلثش سجود است. رکن بودن تکبیره الاحرام را هم از روایات دیگر به دست میآوریم؛ زیرا لسان روایات مربوط به تکبیره الاحرام بهگونهای است که معلوم میشود اصلاً بدون آن کسی نمیتواند وارد صلات شود و احتمال اینکه بگوییم بدون تکبیره الاحرام صلاتی محقّق میشود نیست؛ زیرا در روایات متعددی از تکبیره الاحرام به افتتاح نماز تعبیر شده است که یعنی اگر کسی آن را نیاورد اصلاً وارد نماز نشده است، پس معنا ندارد بگوییم بدون تکبیره الاحرام این ماهیت محقّق میشود. کما اینکه در بعض روایات دیگر هم آمده است: «تَحْرِیمُهَا التَّکْبِیرُ وَ تَحْلِیلُهَا التَّسْلِیمُ».
البته بعضی از این روایات معارض دارد، ولی معمولاً از آنها اینگونه استفاده کردهاند که اگر کسی احراز کند تکبیره الاحرام را انجام نداده ـ ولو در روایت دارد «وَ لَکِنْ کَیْفَ یَسْتَیْقِنُ» ـ نمازش باطل است، هرچند بقیهٔ نماز را هم به صورت کامل خوانده باشد. مثلاً گاهی در نماز جماعت اتّفاق میافتد که کسی ابتدائاً احتمال میدهد بدون اینکه تکبیر گفته باشد نماز را تا آخر با جماعت خوانده است. در اینگونه موارد، اگر فرد به یقین برسد که تکبیره الاحرام را نیاورده، نمازش باطل است. بله، اگر شک داشته باشد، قاعدهٔ تجاوز جاری و نمازش صحیح است. بههرحال از روایات معلوم میشود که با فقدان تکبیره الاحرام دیگر نماز نیست.
بنابراین ما باید بگوییم حداقل در نماز این ارکان اربعه باید باشد: «التکبیر و الرکوع و السجود و الطهور من الحدث» و این چیزی است که خود شارع تعیین کرده است. پس اینکه جناب آخوند رحمه الله فرمود با فقدان بعضی از این ارکان، صلات صادق است، درست نیست.
ردّ مناقشهٔ مذکور
به نظر ما مناقشهٔ سیّد خویی رحمه الله وارد نیست؛ زیرا این روایات در صدد بیان نماز صحیح است؛ یعنی میخواهد بگوید نماز صحیح و مسقط اعاده و قضا باید اینگونه باشد، نه اینکه در صدد نامگذاری و تعیین مسمّای صلات باشد، نظیر روایتی که میفرماید: «لَا صَلَاهَ إِلَّا بِفَاتِحَهِ الْکِتَاب» که لسانش کمتر از لسان روایات تکبیره الاحرام و طهور و… نیست. پس ما نمیتوانیم از این روایات بفهمیم که شارع میخواهد بگوید اسم «صلات» مربوط به این ارکان است؛ زیرا از این جهت اصلاً در مقام بیان نیست، بلکه میخواهد بگوید صلات واقعی دارای چند بخش حقیقی است: طهور، رکوع، سجود و تکبیرهالاحرام. بنابراین مناقشهٔ مذکور بر اشکال مرحوم آخوند وارد نیست.
مناقشهٔ سید خویی رحمه الله در قسمت دوم اشکال اوّل آخوند رحمه الله
سید خویی رحمه الله در ردّ قسمت دوم اشکال اوّل آخوند رحمه الله که فرمود: «امکان دارد این ارکان اربعه باشد و درعینحال صلات صادق نباشد» میفرماید: به صِرف این ارکان اربعه میتواند نماز صحیح صدق کند و این مطلب مورد اتّفاق فقهاست که اگر کسی رو به قبله و در داخل وقت، اللّه اکبر بگوید و رکوع و سجود را انجام دهد، ولی بقیهٔ اذکار را فراموش کند، نمازش صحیح است. پس چطور شما میفرمایید که بنابر اعمی اصلاً صلات صادق نیست و حتّی اسم نماز هم نمیتواند داشته باشد، درحالیکه فقها میگویند نمازش صحیح است؟!
ردّ مناقشهٔ مذکور
اوّلاً: سید خویی رحمه الله دو شرط از جانب خود به ارکان اربعه اضافه فرمود، درحالیکه جناب آخوند رحمه الله در نقل خود از جامع مذکور، دو شرط «وقت» و «استقبال» را ذکر نفرموده بود و میرزای قمی رحمه الله هم تنها ارکان اربعه یعنی تکبیر، رکوع، سجود و قیام (یا طهور) را ذکر کرده بود.
ثانیاً: افزودن شرط «وقت» اصلاً لازم نیست؛ زیرا همهٔ نمازها وقت ندارد.
ثالثاً: فرضاً کسی که مختار و ذاکر است و باید نماز چهاررکعتی با تمام اجزاء و شرایطش بخواند، امّا فقط اللّه اکبر بگوید و بلافاصله به رکوع و سجود برود و بعد از سجده بلند شود و برود، بدون اینکه هیچیک از قرائت و ذکر و سلام و… را انجام دهد، آیا میتوان گفت این فرد نماز خوانده است؟! آیا بر نماز چنین فردی حتّی بنابر اعمّی صلات صدق میکند؟! ظاهراً بر آن صلات صادق نیست و دستکم چنین نیست که صدق صلات بر آن واضح باشد، درحالیکه اگر تسمیه دائرمدار این ارکان اربعه بود، میبایست به طور قطع صادق باشد که نماز خوانده است. سید خویی رحمه الله فرضی را در نظر گرفت که فرد ساهی یا مضطرّ است و چنین نمازی میخواند و نمازش درست است؛ یعنی قید دیگری مانند سهو یا اضطرار را به آن اضافه فرمود، درحالیکه اعمّی میخواهد بگوید حتی اگر این قید هم نباشد؛ یعنی مختار و ذاکر باشد و فقط این ارکان را بیاورد، باز صلات صادق باشد و حالآنکه ما احراز نمیکنیم که بر چنین فردی صلات صادق باشد.
اشکال دوم از آخوند رحمه الله: لازم میآید استعمال لفظ صلات مجازی باشد
اشکال دوم نیز از مرحوم آخوند است. ایشان میفرماید: اگر تسمیه دائر مدار این ارکان باشد، لازمهاش آن است که استعمال لفظ صلات در نماز تامّ الاجزاء و الشرائط مأمورٌ بها مجاز باشد؛ مثلاً اگر کسی لفظ صلات را برای نماز امیرالمؤمنین علیه السّلام بهکار گیرد و مقصودش این باشد که از ابتدا (نیّت) تا انتهای آن (تسلیم) با توجّه به تمام خصوصیاتش و با همهٔ آن مستحبّاتی که حضرت بهجا میآوردند صلات است، استعمال لفظ صلات در آن نماز استعمال حقیقی نیست؛ زیرا صلات طبق این نظریه اسم برای ارکان اربعه است؛ یعنی اسم برای چند جزء خاصّ نماز است و اگر در کلّ نماز استعمال شود، لفظِ موضوع برای چند جزء، به علاقهٔ جزء و کلّ در تمام اجزاء استعمال شده و این استعمال مجازی میشود. درحالیکه میدانیم چنین استعمالاتی مجازی نیست و هیچکسی نمیتواند ملتزم شود که مجاز است. پس معلوم میشود صلات اسم برای خصوص ارکان اربعه نیست.
بررسی: این اشکال مرحوم آخوند نیز با حفظ مبنا که این جامع، جامعی ثابت و غیر کششدار است، بر نظریهٔ میرزای قمی رحمه الله وارد است؛ زیرا در هر صورت اگر بخواهیم لفظ وضع شده برای بخشی از کلّ را در کلّ استعمال کنیم، مجاز میشود؛ نظیر اینکه فرضاً لفظ «موتور» برای موتور ماشین وضع شده باشد ولی آن را در کلّ ماشین به کار ببریم. درحالیکه میبینیم در صلات واقعاً چنین استعمالاتی مجازی نیست و وقتی بر نماز تامّ الاجزاء و الشرائط صلات اطلاق میکنیم از ابتدا تا انتهای آن را حقیقتاً شامل میشود.
اشکال سوم از محقّق نائینی رحمه الله: هر یک از ارکان اربعه صور مختلفی دارد
مرحوم نائینی میفرماید: اینکه شما فرمودید صدق صلات وجوداً و عدماً دائر مدار این ارکان اربعه است، میگوییم: خود این ارکان اربعه چیز ثابتی نیست و به حسب حالات و شرایط مختلف، متفاوت است؛ مثلاً طهارت از حدث، میتواند مائی باشد و میتواند ترابی باشد؛ یا رکوع برای فرد مختار، انحنای عن قیامٍ است، امّا برای قاعد انحنای عن جلوسٍ و برای مضطجع رکوع ایمائی است؛ سجود هم برای فرد مختار گذاشتن اعضای هفتگانه بر زمین است، امّا برای مریض چه بسا فقط سر به مهر گذاشتن باشد ـ اگر نمیتواند بقیهٔ اعضا را به زمین برساند ـ و اگر کسی خیلی شرایطش حاد باشد، سجودش به ایماء است؛ حتّی در تکبیره الاحرام، ممکن است کسی نتواند اللّه اکبر را به درستی ادا کند، یا فرضاً لال باشد و اصلاً نتواند آن را بگوید، درحالیکه تکبیرهالاحرام بر اینگونه افراد هم واجب است و از آنها ساقط نیست، بلکه باید به نوعی ـ مثلاً با اشاره یا ذکر قلبی ـ آن را انجام دهند.
محقّق نائینی رحمه الله میفرماید: شما که میگویید تسمیه دائر مدار این ارکان اربعه است، میپرسیم: کدامیک از صور این ارکان مراد شماست؟ آیا خصوص رکوع و سجود فرد مختار است یا بقیه را هم شامل میشود؟ اگر بگویید: فقط صورت مربوط به فرد مختار مراد است، میگوییم: لازمهاش آن است که اگر غیر مختار نماز بخواند، اصلاً صلات صادق نباشد، درحالیکه شما به این امر ملتزم نمیشوید.
اما اگر بگویید همهٔ صور را شامل میشود، باید جامعی پیدا کنید که همهٔ افراد نماز ـ اعمّ از نماز مختار و نماز مضطر ـ را شامل شود و مشترک بین انواع رکوعها، سجودها و… باشد، فیعود الاشکال؛ یعنی آن اشکالی که از ابتدا در تصویر جامع داشتیم بازمیگردد که جامعی بین این امور متصور نیست.
و اگر بگویید: صلات، اوّلین بار برای نماز مختار وضع شده و بقیهٔ نمازها بدل آن است، از باب اینکه مسقط تکلیف میشود و دیگر اعاده و قضا لازم ندارد، میگوییم: در مقام صحّت و اِجزاء میتوان گفت که آنها بدلاند، امّا در مقام تسمیه کسی نمیتواند بگوید بدل است؛ زیرا تسمیه امری مشخص است و لذا باید یا اعم باشد یا خاص باشد و بدل داشتن در مقام تسمیه معقول نیست.
بررسی: حقیقت آن است که اشکال مرحوم نائینی نیز مانند اشکالات مرحوم آخوند با حفظ مبنای ثابت بودن ارکان مذکور وارد است؛ منتها همهٔ این اشکالات راهحلّی دارد که خواهد آمد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰