صحیح و اعم (جلسه ۱۱)
تقریرات درس خارج اصول
آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
دوره سوم، سال دوم، جلسه یازدهم (۱۳۹۸/۰۷/۰۸)
جامع چهارم از شهید صدر رحمه الله: جامع ترکیبی متشکّل از عنصری ثابت و چند جامع جزئی
جامع دیگری که برای نمازهای صحیح تصویر شده، از سوی سید شهید صدر رحمه الله است. ایشان میفرماید: علّت اینکه علمای اصول نتوانستند جامعی درست تصویر کنند، آن است که به دنبال جامع بسیط گشتهاند و اصلاً مفروغٌمنه گرفتهاند که جامع باید ترکیبی نباشد؛ زیرا دیدهاند هر جامع ترکیبی که فرض شود، در حالتی موجود است و در حالت دیگر موجود نیست، لذا نتوانستند جامعی ترکیبی بیابند که در همهٔ حالات موجود باشد و اسم صلات بر آن اطلاق شود. به عنوان مثال، دیدهاند اگر جامع مرکّب از اجزائی مانند حمد و سوره و… باشد، حتّی بنابر قول صحیحی این جامع فقط هنگامی موجود است که همهٔ اجزاء موجود باشد و اگر مثلاً سوره مفقود باشد، دیگر جامع موجود نیست و اسم «صلات» نباید بر آن صادق باشد، درحالیکه برای فرد ناسی، سوره جزء نماز نیست و بیشک نمازش درست است و اسم «صلات» بر آن صادق است. بههمینخاطر، علما به جامع بسیط مقولی یا انتزاعی پناه بردهاند.
امّا شهید صدر رحمه الله میفرماید: من نمیتوانم جامع بسیط را قبول کنم؛ زیرا جامع بسیط بههیچوجه ممکن نیست؛ چون جامع مقولی اصلاً معقول نیست و جامع انتزاعی هم محاذیر خود را دارد. بنابراین جامعی ترکیبی درست میکنم بدون اینکه گرفتار محاذیر مذکور شوم.
عناصر جامع ترکیبی و اقسام قیود مأخوذ در «صلات»
جامع ترکیبی شهید صدر رحمه الله از یک عنصر ثابت و چند عنصر متغیّر درست میشود که آن عناصر متغیّر در حقیقت جامعهایی فرعی و جزئی در دایرهای ضیقتر و محدودهای کوچکترند که نسبت به اجزاء و قیود خاصّ جامعیت دارند و از ضمیمۀ این جامعهای جزئی با آن عنصر ثابت، جامعی کلّی نسبت به همۀ نمازهای صحیح به دست میآید.
ایشان برای توضیح عناصر تشکیلدهندهٔ جامع نماز، قیود یا اجزاء و شرایطی را که در نماز دخیلاند، احصا کرده و آنها را به پنج نوع کلّی تقسیم میکند که هر قسم به صورتی خاصّ در «صلات» اخذ شده است:
قسم اوّل: قیود ثابت (معتبر در همهٔ نمازها و حالات)
پایه و عنصر ثابت در جامع ترکیبی نماز، قیود یا اجزاء و شرایطی است که در همۀ نمازها باید باشند و در هیچ نمازی و در هیچ حالتی از نمازگزار ساقط نیستند و نمیتوان از آنها صرفنظر کرد و حتّی اگر سهواً هم آورده نشوند، نماز باطل است و بنابر قول صحیحی نمیتوان به آن «صلات» گفت؛ مانند نیّت، قصد قربت، اسلام و… . در واقع، این نوع قیود، قیودی ثابت، مشخّص و غیر قابل تبدّل هستند.
قسم دوم: قیود تخییری علی الاطلاق (دارای بدل عرضی تخییری)
قسم دیگر از قیود مأخوذ در «صلات»، قیود یا اجزاء و شرایطی است که به نحو مطلق دارای بدل هستند و مکلّف حتّی در حالت اختیار، مخیّر بین آنهاست؛ مانند تخییری که مکلّف در رکعت سوم و چهارم بین قرائت حمد و تسبیحات اربعه دارد.
یکی از مشکلات جامع ترکیبی آن بود که در اینگونه موارد آیا حمد را جزء جامع بگیریم یا تسبیحات اربعه را؟ مسلّماً خصوص حمد را نمیتوان جزء جامع گرفت؛ زیرا در این صورت کسی که تسبیحات اربعه میآورد، نباید نمازش صحیح باشد. چنانکه خصوص تسبیحات اربعه را نیز نمیتوان در نماز اخذ کرد؛ زیرا در این صورت اگر کسی حمد آورد، باید نمازش درست نباشد. پس نمیتوان خصوص هریک از آندو را در نماز اخذ کرد.
امّا شهید صدر رحمه الله راهحلّی ارائه میدهد و میفرماید: بین این دو جامع میگیریم و میگوییم آنچه جزء «صلات» است، جامع بین قرائت حمد و تسبیحات اربعه است. بنابراین «صلات» صحیح، صلاتی است که علاوه بر آن عنصر ثابت (مثلاً قصد قربت)، دارای جامع بین قرائت حمد و تسبیحات اربعه باشد. در نتیجه، هم کسی که در رکعت سوم و چهارم قرائت حمد میکند و هم کسی که تسبیحات اربعه میخواند، هردو نمازشان صحیح است. بنابراین جامع بین این دو در آن جامع ترکیبی اخذ میشود و با اخذ یک جامع کوچکتر در آن جامع اصلی مشکل حل میگردد.
قسم سوم: قیود تخییری به نحو تعیین (دارای بدل عرضی تعیینی)
قسم سوم از قیود نماز، قیودی است که دارای بدل هستند و مکلّف مخیّر بین آنهاست، امّا نه به نحو مطلق و در همۀ حالات و شرایط، بلکه به نحوی که با تغییر شرایط مکلّف تغییر میکنند؛ فرضاً اگر کسی محدث به حدث اکبر باشد، باید غسل کند، امّا محدث به حدث اصغر باید وضو بگیرد. به تعبیر دیگر، در این قسم، بدلها به نحو تخییر تعیینی هستند؛ به این معنا که هر کسی میتواند محدث به حدث اکبر شود، ولی باید غسل کند؛ چنانکه میتواند محدث به حدث اصغر شود، ولی باید وضو بگیرد.
در این نوع قیود نیز معلوم است که خصوص هر یک از بدلها مثلاً خصوص غسل یا خصوص وضو شرط نیست، بلکه نسبت به شرایط فرق میکند. بنابراین آنچه در نماز شرط است، جامع بین ایندو است. پس جامع بین این دو را در «صلات» اخذ کرده و میگوییم: یکی از اجزاء جامع ترکیبی «صلات» صحیح، جامع بین غسل مسبوق به حدث اکبر و وضوی مسبوق به اصغر است. به بیان دیگر، جامع بین وضوی محدث به حدث اصغر و غسل محدث به حدث اکبر در آن جامع ترکیبی اصلی مأخوذ است.
مثال دیگر این قسم، آن است که کسی میتواند مسافر باشد و نماز قصر بخواند؛ چنانکه میتواند حاضر باشد و نماز تمام بخواند. در اینجا نیز جامع بین نماز قصر مسافر و نماز تمام حاضر در آن جامع اصلی مأخوذ است.
قسم چهارم: قیود دارای بدل غیر اختیاری (طولی)
نوع دیگری از قیود یا اجزاء و شرایط در نماز وجود دارد که بدل دارد، امّا بدلش اختیاری و عرضی نیست، بلکه اضطراری و به تعبیر ایشان طولی است؛ یعنی در صورتی که مکلف از مبدل عاجز باشد، باید بدل را بیاورد و برخلاف قسم قبلی نمیتواند بعد از فعلیت تکلیف، موضوعش را عوض کند، مانند اینکه فرد اگر واجد ماء باشد باید طهارت مائیه (وضو یا غسل) داشته باشد، امّا اگر فاقد ماء بود وظیفۀ او طهارت ترابیه (تیمّم) است و هر دوی این افراد نمازشان صحیح است؛ چه کسی که طهارت مائیه دارد و چه کسی که طهارت ترابیه دارد. منتها موضوع هر کدام فرق میکند و اینچنین نیست که موضوع هر دو نفر واحد باشد تا بگوییم جامع بین طهارت مائیه و ترابیه شرط «صلات» است. اگر چنین بگوییم، فرد مختار (واجد ماء) هم میتواند تیمّم کند؛ زیرا جامع بین طهارت مائیه و ترابیه را شرط دانستیم، درحالیکه این مقصود ما نیست. پس موضوع هریک را نیز در جامع ذکر میکنیم و میگوییم جامع بین «طهارت مائیه برای واجد ماء» و «طهارت ترابیه برای فاقد ماء» در نماز شرط است و این جامع جزئی در آن جامع اصلی مأخوذ است.
مثال دیگر آنکه شخصی که سالم است و میتواند بایستد، باید در هنگام قرائت نماز، ایستاده باشد، امّا شخصی که بیمار و ناتوان است، باید نشسته نماز بخواند. در اینجا نیز جامع بین قیام برای فرد سالم و جلوس برای فرد بیمار در آن جامع ترکیبی مأخوذ است. یا مثلاً در رکوع باید مکلّف از حالت ایستاده خم شود، ولی در صورت عجز، خم شدن در حالت نشسته یا حتّی اشاره هم کفایت میکند و درعینحال، شخص نمیتواند با قدرت بر رکوع ایستاده سراغ بدل برود.
اشکال: شهید صدر رحمه الله میفرماید: اگر چنین جامعی برای این نوع از قیود تصور کردیم (مثل جامع بین طهارت مائیه برای واجد ماء و طهارت ترابیه برای فاقد ماء) اشکالی مطرح میشود و آن اینکه: اگر جامع بین ایندو در صلات اخذ شده باشد، لازمهاش این است که هر کسی واجد ماء است هرچند ماء دیگری ندارد، بتواند آن آب را بریزد و به سوء اختیارش فاقد ماء شود و با تیمّم نماز بخواند و نمازش صحیح باشد؛ زیرا جامعی که از او خواسته شده، جامع بین وضوی واجد ماء و تیمّم فاقد ماء است و این شخص گرچه در ابتدا واجد ماء بود، ولی با ریختن آن فاقد ماء میشود، پس جامع را آورده و باید نمازش درست باشد و گناهی هم مرتکب نشده باشد. درحالیکه نمیتوانیم به این امر ملتزم شویم؛ زیرا گرچه در این صورت فقها گفتهاند نمازش با تیمّم صحیح است، اما میدانیم چنین کاری جایز نیست و حق ندارد آب را بریزد و اگر چنین کند، مستحقّ عقوبت است.
و حتّی اگر شما قید «لا بسوء الاختیار» را اضافه کنید و بگویید جامع بین وضوی واجد الماء و تیمّم فاقد الماء لا بسوء الاختیار شرط «صلات» است، باز قابل قبول نخواهد بود؛ چون لازمهاش این است که نمازش صحیح نباشد؛ زیرا گرچه این شخص فاقد ماء است، اما با سوء اختیار فاقد ماء شده، پس تیمّم فاقد الماء لا بسوء الاختیار را نیاورده است.
خلاصه آنکه: این جامع نمیتواند صحیح باشد؛ زیرا اگر بگویید جامع بین وضوی واجد الماء و تیمّم فاقد الماء بدون قید لا بسوء الاختیار شرط است، لازم میآید ریختن ماء مشکلی نداشته باشد و اگر قید لا بسوء الاختیار را به تیمم فاقد الماء اضافه کنید، لازم میآید نماز این شخص با تیمّم باطل باشد.
پاسخ: ایشان میفرماید: ما ملتزم میشویم که جامع بین وضوی واجد الماء و تیمّم فاقد الماء بدون قید دیگری شرط «صلات» است، ولی نمیگوییم اهراق ماء (ریختن آب) بسوء الاختیار جایز است، بلکه میگوییم دلیل خاص دارد که واجد ماء نمیتواند خود را به فاقد ماء تبدیل کند و ما طبق آن دلیل عمل میکنیم.
در حقیقت در اینجا دو امر وجود دارد: ۱. امر به «صلات» که در آن جامع بین وضوی واجد الماء و تیمّم فاقد الماء اخذ شده است و آن شخص حتّی اگر آب را بریزد و با تیمّم نماز بخواند، این امر را امتثال کرده است. ۲. امر به اینکه آب را نریز و تا زمانی که قدرت بر وضو داری با وضو نماز بخوان.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰