جلسه ۷، رمضان ۱۴۴۵ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد
بیانات
آیتالله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
ماه مبارک رمضان ۱۴۴۵ (۱۴۰۲ شمسی)، جلسهٔ هفتم
در جلسات گذشته بیان کردیم که خداوند متعال ماه مبارک رمضان را یک دورۀ فوقالعاده و یک برنامهٔ ویژۀ سالانه قرار داده که مسلمانان و بلکه حتّی غیر مسلمانان بهنوعی بتوانند عقبماندگیهای خود را جبران کنند، خودشان را ارتقا ببخشند و توشه و نیرو برای سال آینده و بلکه تا آخر عمر برگیرند. و این اهداف توسّط عواملی که خداوند متعال در این ماه قرار داده است، محقّق میشود که تعدادی از آنها را برشمردیم:
۱) تاباندن نور امید در دلها که در ماه رمضان دعاها مستجاب، توبهها مقبول، و عذرها پذیرفته میشود و همچنین امید از غیر ماه رمضان تقریباً بریده شده است: إِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِیمِ؛ بدبخت کسى است که در این ماه عظیم از غفران خداوند محروم ماند. یا: مَنْ أَدْرَکَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَلَمْ یُغْفَرْ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ؛ هرکه ماه رمضان را درک کند و آمرزیده نشود، خدایش [از رحمت خود] دور سازد. اینها برای این است که امید به ماه رمضان پابرجا و استوار شود و امید به دیگر زمانها بریده شود و انسان هر کاری میخواهد برای جبران گذشتهها، ارتقای وضعیّت موجود و توشه گرفتن برای آیندهاش انجام دهد، در همین ماه رمضان انجام دهد.
۲) آموزش قرآن که خداوند متعال امتیازهای ویژهای را برای آموزش و قرائت قرآن در این دورهٔ فوقالعاده قرار داده است؛ قرآنی که تبیان هر چیز است و هرکس یک آیه از آن را در این ماه بخواند، اجر ختم قرآن در ماههای دیگر خواهد داشت.
۳) دعاهایی که در ماه رمضان وارد شده است که انسان را هم تربیت عقلانی میکند و هم تربیت احساسی و عاطفی.
عامل چهارم: ایجاد یقین به نیازمندی انسان به خدا، با ترکیبی از دانش و احساس
عامل چهارم آن است که خداوند متعال ماه رمضان و روزهداری در آن را بهگونهای قرار داده است که انسانها را با ترکیبی از دانش و احساس، با یقین به مرتبهای برساند که بفهمند خودشان هیچ هستند و هرچه هست از خداوند تبارک و تعالی است. این امر مهمّی است. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللهِ وَ اللهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ؛
اى مردم! شما همه به خدا فقیر و نیازمندید و خداوند است که بىنیاز و ستوده است.
نیازمندی انسان به خدا، هرچند ازلحاظ تعقل و فهم ممکن است بهراحتی درک شود، امّا برای اینکه در جان انسان نهادینه شود و جزء وجود انسان گردد که در تلاطم روزگار و هنگام غلبهٔ مظاهر دنیوی باقی بماند و در فراز و نشیبها زایل نشود، نیاز به اموری نفسانی دارد. در روایتی از امام رضا علیه السلام نقل شده است:
عِلَّهُ الصَّوْمِ … لِیَکُونَ الْعَبْدُ ذَلِیلاً مِسْکِیناً مَأْجُوراً مُحْتَسِباً؛
علّت روزهداری … آن است که عبد در درگاه خدا ذلیل شود، بیچاره باشد، اجر ببرد و در درجات قرب بالا رود.
یکی از آثاری که بر ماه رمضان و روزهٔ آن مترتّب است، درک ذلّت و حقارت انسان در درگاه خداوند است. لازم است این مسئله را قدری بیشتر توضیح دهیم:
لزوم هماهنگی و همیاری عقل و احساس در طریق سعادت
در وجود انسانها نیروهای مختلفی نهفته است که مهمترین آنها عقل و فهم است، امّا در برخی موارد عقل و فهم بهتنهایی نمیتواند همهٔ نیاز انسان را برای رسیدن به سعادت برآورده کند، بلکه نیازمند به کمک و یاری دل، احساس و عاطفه است. عاطفه میتواند یار عقل باشد و البتّه گاهی هم احساسات و انفعالات نفسانی و اصولاً حوادث روانی میتواند در مقابل عقل و ضدّ عقل قرار گیرد.
در صورتی انسان میتواند به سعادت کامل خود برسد که هم عقلش و هم احساسش درست کار کند و او را بهسوی مقصد اصلی راهنمایی نماید، ولی اگر یکی از این دو درست عمل نکند یا یکی ضدّ دیگری باشد، انسان به هدف نهایی نخواهد رسید. البتّه عقل اگر واقعاً عقل باشد، نمیتواند گمراه شود؛ چون عقل یعنی نیرویی که میتواند حق را از باطل تشخیص دهد و اگر غیر از این باشد، دیگر عقل نخواهد بود. ولی احساس ممکن است خطا کند و میتواند در مقابل عقل هم قرار بگیرد. بدینجهت در اسلام سعی شده عقل و احساس هماهنگ باشند و چهبسا عقل بلنگد و احساس به آن کمک کند تا به نتیجهٔ نهایی برسد.
بیدار شدن وجدان و احساس فطری انسان در تنگناها و مشکلات
خداوند متعال در قرآن کریمش چنین میفرماید:
Pفَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکُونَO؛
و هنگامى که بر کشتى سوار مىشوند، خدا را پاکدلانه مىخوانند، و[لى] چون بهسوى خشکى رساند و نجاتشان داد، بهناگاه شرک مىورزند.
خداوند میفرماید: وقتی عدّهای سوار بر کشتی میشوند ـ مخصوصاً کشتیهای آن زمانه که توسّط حرکت باد جابهجا و هدایت میشدند ـ خدا را با اخلاص میخوانند؛ چون در تنگنا و شرایط ویژهای قرار گرفتهاند که وجدان و احساس فطری آنها که بهطرف خداوند متعال متمایل است، بیدار شده است و عقل هم همان را میگوید، ازاینجهت خدا را مخلصانه میخوانند. امّا وقتی ما آنها را نجات دادیم و به خشکی رساندیم و از آن تنگنا و مشکلات خارج ساختیم، شرک میورزند! خداوند متعال در آیهای دیگر میفرماید:
وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا کَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَنْ لَمْ یَدْعُنا إِلى ضُرٍّ مَسَّهُ؛
و هنگامىکه به انسان زیان رسد، ما را درحالىکه به پهلو خوابیده، یا نشسته، یا ایستاده، مىخواند، امّا هنگامىکه ناراحتى را از او برطرف ساختیم، چنان مىگذرد که گویى هرگز ما را براى حلّ مشکلى که به او رسیده بود، نخوانده است!
قاعدهٔ قرآنی: مشکلات و سختیها، پشتوانهٔ حقّ و راه عقل
این یک قاعدۀ قرآنی است که در بسیاری از موارد خداوند متعال به ما تذکّر میدهد و میفرماید: ما برای اینکه مردم بهسوی حق بیایند و حق در جانشان نهادینه شود و آنچه عقل درک میکند با احساس پشتیبانی شود و اگر عقل نتوانست آنچنانکه شایسته است کار خود را انجام دهد، احساس به کمک آن بیاید، مشکلات و سختیهای دنیا را بهعنوان پشتوانهٔ حقّ و روشنکنندۀ راه عقل قرار دادیم.
درمورد امّتهای گذشته آیات زیادی دراینزمینه وجود دارد؛ ازجمله خداوند متعال بهعنوان یک قاعدۀ کلّی میفرماید:
وَ ما أَرْسَلْنا فی قَرْیَهٍ مِنْ نَبِیٍّ إِلَّا أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ؛
و در هیچ شهرى پیامبرى نفرستادیم مگر آنکه مردمش را به سختى و رنج دچار کردیم، باشد که [به درگاه خدا] زارى و تضرّع کنند.
یعنی سختیها و مشکلات برای آن است که احساسات فطری بشر بیدار شود و به عقل او کمک کند تا بهسوی حق رهنمون شود. این قضیّه در قرآن کریم و روایات بسیار ذکر شده است و آثاری دارد که انشاءاللّه در جلسهٔ آینده بیشتر توضیح خواهیم داد.
و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰