استعمال حقیقی و مجازی (جلسه ۶۲)

شهید صدر رحمه الله برای اثبات این مطلب که قرینه نمی‌تواند منشأ دلالت مجازی باشد، دو وجه اقامه فرمود، ولی ما هیچ‌کدام از این دو را به‌نحوی که ایشان فرمود، قبول نداریم. وجه اول این بود که اگر لفظ فی‌حدّ ذاته صلاحیت دلالت بر ...

تقریرات درس خارج اصول

آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته

دوره سوم، سال اول، جلسه (۱۳۹۷/۱۱/۱۵)

فرمایش شهید صدر رحمه الله در استعمال مجازی

شهید صدر رحمه الله در مبحث استعمال مجازی خیلی به‌تفصیل سخن گفته و مطالب زیادی را ذکر کرده است که البته در دو تقریر ایشان مقداری باهم تفاوت وجود دارد. لکن ما در اینجا تنها محصل فرمایش ایشان را عمدتاً با نظر به تقریرات مرحوم شاهرودی بیان می‌کنیم.

شهید صدر رحمه الله ابتدا مطلبی را مفروض می‌گیرد و سپس به بررسی اصل بحث می‌پردازد.

ایشان می‌فرماید: شکی نیست در اینکه مجاز، مربوط به مرحله استعمال است و کاری به مراد جدی نداریم؛ یعنی وقتی کسی لفظی را استعمال کرد، سؤال مطرح می‌شود که لفظ را علی نحو حقیقت، یعنی در همان معنای موضوعٌ له استعمال کرده یا علی نحو مجاز و در غیر ما وضع له؟

توضیح آنکه: سابقاً در بحث حقیقت وضع بیان شد که وضع مربوط به مرحله استعمال است؛ یعنی وقتی متکلم فلان لفظ را در معنای حقیقی آن استعمال کرد یعنی در مرحله استعمال طبق وضع افاده معنا می‌کند. اما اینکه متکلم اراده جدّی این معنا را هم داشته باشد، ربطی به وضع و دلالت استعمالی ندارد. پس معنای حقیقی یعنی معنایی که به سبب وضع در ذهن سامع منقدح می‌شود؛ اعم از اینکه مراد جدی متکلم باشد یا نه. شهید صدر رحمه الله می‌فرماید مجاز هم این‌چنین است؛ یعنی بحث ما در مجاز این است که معنا عند الاستعمال در ذهن سامع چگونه منقدح می‌شود؛ اعم از اینکه مراد جدّی متکلم نیز باشد یا نباشد، بلکه می‌خواهیم ببینیم معنای مجازی که مثلاً از «رأیت اسداً یرمی» به ذهن می‌آید مستند به چیست؛ آیا مستند به وضع است یا امری دیگر؟

پس ایشان این نکته مهم را از اول مفروض می‌گیرد که بحث در حقیقت و مجاز، مربوط به مراد استعمالی است نه مراد جدی؛ زیرا بحث ایشان با مشهور در این است که لفظ از چه بابی در غیر معنای حقیقی استعمال شده است و اساساً بحث در مقام استعمال است، نه خارج از دلالت استعمالی.

دو دلیل شهید صدر رحمه الله بر عدم استناد استعمال مجازی به قرینه

شهید صدر رحمه الله می‌فرماید: حال که معلوم شد بحث ما در دلالت استعمالی است، می‌گوییم دلالت‌ استعمالی مجازی نمی‌تواند مستند به قرینه باشد، و مقصود ایشان این است که نمی‌تواند کلاً مستند به قرینه باشد؛ به دو جهت:

جهت اول: لفظ فی‌نفسه و به‌خودی خود، قابلیت دلالت بر معنای مجازی را به‌نحو اخطاری دارد و به تعبیر تقریرات ایشان: «اللفظ بحد ذاته فیه صلاحیه إخطار المعنى المجازی» یعنی مثلاً لفظ «اسد» صلاحیت دارد که شجاعت را به ذهن سامع منتقل کند. اما اگر بگویید معنای مجازی کلاً مستند به قرینه است، یعنی خود لفظ صلاحیت اخطار معنای مجازی را ندارد، درحالی‌که چنین چیزی خلاف واقع است؛ زیرا اگر هیچ صلاحیتی نداشته باشد اصلاً نمی‌توان آن را بدون قرینه در معنای مجازی استعمال کرد، حال‌آنکه در جواب اشکال به مرحوم خویی بیان شد که می‌توان لفظ را در معنای مجازی بدون قرینه به‌کار برد.

در اینجا ممکن است کسی بگوید که لفظ قطعاً صلاحیت دلالت و اخطار معنای حقیقی را دارد. حال اگر نسبت به معنای مجازی هم چنین باشد، پس معنای حقیقی با مجازی چه فرقی دارد؟!

ایشان می‌فرماید: بله، لفظ صلاحیت اخطار هر دو معنا در ذهن به نحو تصوری و دلالت بر هردو را دارد، منتها درجه آنها فرق می‌کند؛ صلاحیت دلالت بر معنای حقیقی در درجه بالاست، اما صلاحیت دلالت بر معنای مجازی در درجه پایین‌تر است؛ مثلاً لفظ «اسد» هم صلاحیت دلالت بر حیوان مفترس خاص، با درجه بالا دارد و هم صلاحیت دلالت بر معنای مجازی مثل شجاعت دارد منتها با درجه پایین‌تر. و از آنجا که صلاحیت دلالت و اخطار معنا به ذهن در مرحله تصور است، لذا حتی اگر از ضبط صوت هم لفظی را بشنویم، این خصوصیات را برای آن لفظ احساس می‌کنیم.

جهت دوم: شهید صدر رحمه الله می‌فرماید: در غالب اوقات، نهایتاً بخشی از معنای مجازی از قرینه استفاده می‌شود، ولی تمام معنای مجازی از قرینه استفاده نمی‌شود و حتی در بعض موارد، نهایت چیزی که از قرینه استفاده می‌شود صَرف لفظ از معنای حقیقی است، ولی اینکه اساساً کدام معنای مجازی اراده شده است، از قرینه نمی‌توان فهمید.

مثلاً وقتی گفته می‌شود: «رأیت اسداً یرمی» نهایت چیزی که از قرینه در کلام، یعنی لفظ یرمی استفاده می‌شود این است که مقصود از اسد، شیر درنده نیست بلکه انسان است؛ زیرا رمی از غیر انسان سر نمی‌زند. اما اینکه رامی انسان شجاعی در مقیاس شیر بوده، از «یرمی» استفاده نمی‌شود؛ زیرا انسان ترسو هم ممکن است تیراندازی کند، بلکه این مطلب از خود لفظ «اسد» استفاده می‌شود.

خلاصه آنکه: شهید صدر رحمه الله در مقابل کثیری از علما که گفته‌اند قرینه دالّ بر معنای مجازی است، در صدد اثبات این مطلب بر می‌آید که قرینه نمی‌تواند دالّ بر معنای مجازی باشد و منشأ دلالت مجازی، قرینه نیست؛ به این بیان که:

ابتدا ایشان می‌فرماید: بحث ما در دلالت تصدیقیه ثانویه یعنی مراد جدی نیست، بلکه بحث ما در دلالت تصدیقیه اولی است؛ یعنی اینکه لفظ در چه معنایی استعمال شده است ولو متکلم این معنا را جدّاً قصد نکرده باشد. پس در حقیقت می‌خواهیم دلالت استعمالیه را پیدا کنیم.

سپس ایشان می‌فرماید دلالت استعمالی مجازی نمی‌تواند کلاً ناشی از قرینه باشد، به دو جهت:

۱) اگر بگویید معنای مجازی کلاً به سبب قرینه فهمیده می‌شود، لفظ را کاملاً از اخطار معنا به ذهن منعزل می‌کنید و دیگر لفظ هیچ صلاحیتی برای دلالت بر معنا نخواهد داشت، درحالی‌که چنین نیست و لفظ قطعاً صلاحیت دارد.

۲) در غالب موارد، قرینه فقط صارف از معنای حقیقی است یا نهایتاً بخشی از معنای مجازی را افاده می‌کند، اما اصل معنای مجازی یا کل معنای مجازی از قرینه استفاده نمی‌شود؛ مثلاً در «رأیت اسداً یرمی» قرینه که «یرمی» است، فقط دالّ بر این است که تیرانداز انسان بوده و شجاعت را از لفظ «اسد» به دست می‌آوریم.

نظر شهید صدر رحمه الله در منشأ دلالت استعمالی مجازی

شهید صدر رحمه الله از آنچه بیان شد نتیجه می‌گیرد همه کسانی که خواسته‌اند معنای مجازی را بر اساس دلالت قرینه تفسیر کنند، اشتباه کرده‌اند. لامحاله باید معنای مجازی را بر اساس وضع تفسیر کنیم، منتها نه اینکه بگوییم دو وضع داریم که یکی برای معنای حقیقی و دیگری برای دلالت بر معنای مجازی است، مثل سید خویی رحمه الله که بنابر مسلک تعهد فرمود متکلم برای الفاظ دوگونه تعهد و وضع دارد، یا مثل بعضی که گفتند معنای مجازی وضع نوعی دارد. بلکه ایشان می‌فرماید براساس همان وضع اول می‌توان معنای مجازی را تفسیر کرد.

البته شاید ایشان منکر نیست که بر اساس وضع دوم هم امکان تفسیر استعمال مجازی وجود دارد، ولی می‌گوید نیازی به آن نیست و همان وضع اول کافی است. منتها نه اینکه دلالت، مستند به قرینه باشد.

بررسی و نقد فرمایشات شهید صدر رحمه الله در استعمال مجازی

در رابطه با فرمایشات شهید صدر رحمه الله چند مطلب را عرض می‌کنیم.

مطلب اول: فهم دلالت استعمالی، گاهی منوط به دلالت تصدیقی است
شهید صدر رحمه الله در ابتدا مفروض گرفت که بحث ما در رابطه با مرحله استعمال است، نه مرحله تصدیق؛ یعنی دلالت استعمالی مجازی را بررسی می‌کنیم و کاری به مراد جدّی متکلم نداریم.

خدمت ایشان عرض می‌کنیم: درست است که بحث مجاز، در مرحله دلالت استعمالی است، منتها نباید از این نکته غفلت کرد که خیلی وقت‌ها ما نمی‌توانیم این دلالت استعمالی را به‌دست آوریم مگر اینکه دلالت تصدیقی را فهمیده و دلالت جدی را به‌دست آورده باشیم؛ یعنی دلالت جدّی می‌تواند ما را رهنمون شود که دلالت استعمالی چگونه است.

اشکال: دلالت تصدیقی خودش منوط به دلالت استعمالی است، پس چگونه می‌توان دلالت استعمالی را از دلالت تصدیقی کشف کرد؟!

جواب: دلالت تصدیقی صددرصد منوط به دلالت استعمالی نیست، بلکه گاهی از قرائن دیگر می‌توان دلالت تصدیقی را به دست آورد؛ کما اینکه قبلاً هم ذکر شد که ممکن است لفظ در معنایی استعمال شود، اما از قرائن خارجی بفهمیم که مراد جدّی، چیز دیگری است.

فرضاً شخصی به دیگری می‌گوید: «این سنگ را بلند کن» درحالی‌که امکان بلند کردن آن سنگ وجود ندارد، پس می‌فهمیم مراد جدّی او چیزی دیگری است یعنی مراد جدی، قرینه بر معنای استعمالی می‌شود.

پس معلوم شد که در بحث مجاز، گاهی باید دلالت تصدیقی نیز مورد نظر باشد تا دلالت استعمالی فهمیده شود و این نکته مهمی است که مرحوم صدر در اینجا تذکر نداده است.

مطلب دوم: وجه صلاحیت لفظ برای دلالت بر مجاز

ما اصل مدعای مرحوم صدر را قبول داریم که لفظ باید فی‌نفسه صلاحیتی برای دلالت بر معنای مجازی داشته باشد، ولی نه به وجهی که ایشان فرمود، بلکه ما می‌گوییم لفظ باید فی‌الجمله صلاحیتی برای دلالت بر معنای مجازی داشته باشد تا قرینه بتواند اثر کند؛ وگرنه اگر صلاحیت لفظ برای دلالت بر معنای مجازی لازم نباشد، مستلزم این است که بتوان هر لفظی را با قرینه در هر معنایی به‌کار برد، درحالی‌که قطعاً چنین چیزی صحیح نیست. لذا از این مطلب که فقط بعض از الفاظ، ولو با قرینه مناسب هستند که در معنای مجازی به کار برده شوند، می‌فهمیم باید یک نوع شأنیت ذاتی برای لفظ بما له من المعنی، در دلالت بر معنای مجازی باشد.

مطلب سوم: ردّ دو دلیل سید صدر رحمه الله بر عدم استناد مجاز به قرینه

شهید صدر رحمه الله برای اثبات این مطلب که قرینه نمی‌تواند منشأ دلالت مجازی باشد، دو وجه اقامه فرمود، ولی ما هیچ‌کدام از این دو را به‌نحوی که ایشان فرمود، قبول نداریم.

وجه اول این بود که اگر لفظ فی‌حدّ ذاته صلاحیت دلالت بر معنای مجازی نداشته باشد و معنای مجازی مستند به قرینه باشد، لازمه‌اش این است که بدون قرینه نتوان لفظ را در معنای مجازی استعمال کرد و چنین استعمالی صحیح نباشد، درحالی‌که چنین استعمالی صحیح است؛ زیرا گاهی غرض به اجمال تعلق می‌گیرد.

اما جواب این وجه را قبلاً ذکر کردیم.

وجه دوم این بود که: قرینه غالباً صلاحیت اخطار معنای مجازی را ندارد و فقط برای صَرف ذهن از معنای حقیقی است؛ یعنی فقط صارفه است، اما دالّ بر معنای مجازی نیست یا نهایتاً بخشی از معنای مجازی را می‌رساند. مثلاً در «رأیت اسداً یرمی» قرینه «یرمی» نهایتاً افاده می‌کند که رامی انسان است؛ چون رمی از غیر انسان بر نمی‌آید، اما شجاعت رامی را افاده نمی‌کند. لذا باید دالّ دیگری بر معنای مجازی باشد و آن دالّ، غیر از خود لفظ نیست و لفظ هم دلالتش از ناحیه وضع است. بنابراین استعمال مجازی مستند به وضع است.

در مورد این وجه نیز عرض می‌کنیم همان‌گونه که خود ایشان تصریح کردند، در بعض موارد و ازجمله در مثالی که ذکر شد، این‌چنین نیست که قرینه فقط صارفه باشد؛ زیرا «یرمی» نه‌تنها لفظ اسد را از معنای حیوان درنده صَرف می‌کند، بلکه فی‌الجمله معنای مجازی را هم افاده می‌کند؛ یعنی انسان بودنِ رامی را هم بیان می‌کند. پس قرینه فقط صارفه نیست و افاده می‌کند که انسان هست. بله، شجاعت را افاده نمی‌کند و لهذا باید شجاعت از جای دیگر به‌دست آید، اما لزوماً این‌چنین نیست که شجاعت از لفظ اسد به‌دست آید، بلکه ممکن است از ترکیب قرینه و معنای حقیقی لفظ اسد، معنای شجاعت به‌دست آید.

به تعبیر دیگر قبول داریم که همه یا بخشی از معنای مجازی از قرینه به تنهایی فهمیده نمی‌شود، ولی لزوماً این‌چنین نیست که آن را از خصوص معنای حقیقی به دست آوریم، بلکه ممکن است بقیه معنا را از خصوص لفظ اسد در مثال به‌دست آوریم و ممکن است از ترکیب قرینه با معنای حقیقی لفظ اسد به‌دست آوریم، یا حتی ممکن است قرینه موجب شود که خود لفظ اسد، معنای مجازی را افاده کند.

پس اینکه شهید صدر رحمه الله با این استدلال خواست بفرماید که حتماً معنای مجازی باید از لفظ به دست بیاید که مستند به وضع است، لزومی ندارد. بله، ما قبول داریم که گاهی می‌توان معنای مجازی را از خصوص لفظ به‌دست آورد، اما همیشه این‌چنین نیست، بلکه ممکن است از ترکیب معنای حقیقی و قرینه یک معنای مجازی پدید آید که مراد متکلم است، یا اینکه قرینه موجب پدید آمدن معنایی مجازی توسط لفظ شود.

نتیجه بررسی فرمایشات سید صدر رحمه الله و تبیین نظر برگزیده در استعمال مجازی 

اولاً: ما در اصل مدعا با ایشان شریک هستیم که تا وضع نباشد، نمی‌توان معنای مجازی را اراده کرد، وگرنه باید از الفاظ مهمل هم بتوان معنای مجازی اراده کرد، درحالی‌که چنین نیست و مثلاً از «دیز» و… نمی‌شود معنای مجازی اراده کرد.

ثانیاً: قبول داریم باید آن معنای وضعی، مناسبتی با معنای مجازی داشته باشد و به تعبیر سید صدر رحمه الله واجد صلاحیت دلالت بر معنای مجازی باشد؛ یعنی همان چیزی که مشهور از آن به «علاقه مصحِّحه» تعبیر می‌کنند. وإلا لازمه‌اش آن است که بتوان هر لفظی را در هر معنای مجازی به‌کار برد، درحالی‌که چنین چیزی قطعاً ممکن نیست.

ثالثاً: برخلاف نظر سید صدر رحمه الله می‌گوییم معنای مجازی می‌تواند مستند به قرینه باشد؛ به این نحو که قرینه به ضمیمه معنای حقیقی لفظ، معنای مجازی را افاده کند یا قرینه موجب شود که خود لفظ، معنای مجازی را افاده کند.

رابعاً: همان‌طور که مرحوم آخوند رحمه الله نیز فرمود، می‌گوییم معنای مجازی احتیاج به وضع جدیدی ندارد؛ زیرا از آنچه گفتیم معلوم شد که قرینه می‌تواند بعد از صَرف لفظ از معنای حقیقی، به ضمیمه معنای موضوعٌ‌له، معنای مجازی را افاده کند یا موجب افاده معنای مجازی توسط خود لفظ شود، در نتیجه نیاز به وضع جدیدی نیست و همان وضع اول به‌ همراه قرینه، برای افاده معنای مجازی کافی است؛ هرچند این قرینه ناشی از این مطلب باشد که جمله تصدیقی است و متکلم در مقام افاده مراد جدی است و قرینه همان حالت متکلم باشد که در حال بیان مطلب تصدیقی است.

شاهد بر این مطلب که گاهی حالت متکلم، قرینه بر اراده معنای مجازی می‌شود، این است که:

مثلاً در حالت عادی وقتی گفته می‌شود: «رأیت اسداً یرمی» ما چنین می‌فهمیم که مراد از اسد، رجل شجاع است؛ به‌خاطر اینکه «یرمی» را قرینه بر حمل معنای اسد بر رجل شجاع می‌گیریم. ولی این احتمال هم هست که اسد، قرینه بر اراده معنای مجازی از «یرمی» باشد و واقعاً مقصود متکلم این باشد که مثلاً شیری در جنگل، خاک و سنگ پرتاب می‌کرده است. البته معنای حقیقی «یرمی» همان پرتاب کردن است؛ چنان‌که در شأن نزول آیه شریفه (وَ مَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لٰکِنَّ اللهَ رَمَىٰ) چنین آمده که حضرت رسول صلّی الله علیه وآله مقداری سنگریزه و خاک به طرف دشمن پرتاب کردند و فرمودند: «شَاهَتِ‏ الْوُجُوهُ‏» اما فرضاً اگر یرمی به معنای تیر انداختن باشد، ممکن است کسی در مقابل بگوید: «یرمی» قرینه بر معنای اسد نیست، بلکه اسد قرینه است که مراد از «یرمی» تیر انداختن نیست، بلکه مراد پرتاب کردن خاک است. چرا «یرمی» را قرینه برای اسد و رجل شجاع قرار می‌دهید؟! بلکه اسد را قرینه برای «یرمی» قرار دهید!

یکی از قرائنی که در اینجا مشخص می‌کند کدام‌یک از این‌ها مراد است، حالات متکلم است؛ مثلاً کسی که طبق حالات او احتمال نمی‌دهیم شیری را دیده باشد، اگر بگوید: «رأیت اسداً یرمی» از آنجا که جمله تصدیقی است و واقعاً می‌خواهد مراد جدّی را برساند، این موجب می‌شود که ما «یرمی» را قرینه بر معنای «اسد» قرار دهیم، ولی اگر کسی که فرضاً کارش در جنگل است، بگوید: «رأیت اسداً یرمی» در آن صورت، اسد را قرینه می‌گیریم که مقصود از «یرمی» یعنی سنگ‌ها را می‌اندازد. پس حالات متکلم نیز می‌تواند قرینه بر اراده معنای مجازی باشد.

خلاصه نظر برگزیده در بحث استعمال مجازی

از آنچه بیان شد، نظر برگزیده در استعمال مجازی روشن می‌شود و آن اینکه: اصل مطلب سید صدر رحمه الله که دلالت مجازی نیاز به وضع دارد و باید مناسب معنای موضوعٌ‌له باشد حرف درستی است و اینکه نیاز به وضع دیگری برای مجاز نیست هم صحیح است؛ زیرا قرینه می‌تواند دالّ بر معنای مجازی باشد، اما به تنهایی دلالت نمی‌کند؛ زیرا اگر به تنهایی دلالت می‌کرد، دیگر نیازی نبود که لفظ دیگری را همراهش بیاوریم. بلکه قرینه به ضمیمه لفظی که به‌کار بردیم، دلالت بر معنای مجازی می‌کند، منتها نوع قرینه و نحوه دخالت آن در افاده معنای مجازی متفاوت است، به حسب آنچه که اشاره کردیم.

اما اینکه مصحح استعمال مجازی چیست، ما نیز همانند مرحوم آخوند می‌گوییم: مصحح استعمال مجازی، استحسان و نیکو شمردن طبع است؛ یعنی طبع است که مشخص می‌کند در چه مواردی لفظ را در معنای مجازی به کار بگیریم و در چه مواردی به کار نگیریم.