طلب خیر گاهی طلب خیر مستقیم است؛ یعنی هرگاه انسان بهدنبال کاری میرود، محاسبه و بررسی کند و آنچه خیر او در آن است، انتخاب کند که این همان معنای لغوی استخاره است. امّا بعید نیست که در استعمالات شرعی وقتی گفته میشود: استخاره کن، یعنی از خداوند متعال طلب خیر کن.
خود را در پناه خدا قرار دادن، معنای بسیار عامّی دارد؛ یعنی در همهٔ امور، خودت را در پناه پروردگار عالَم قرار بده و اساس جانت را تحویل خدا بده که اگر چنین کردی، خودت را در حِرز حَریز و کهف حصینی قرار دادهای که قاهر بر همه چیز است و مقهور هیچکس واقع نمیشود.
تمام وجودت و تمام نیازهایت را به خدا بسپار و در پناه خدا قرار ده که اگر چنین کنی، خود را در پناه کسی قرار دادهای که اوّلاً «کهف حریز» است؛ یعنی پناهگاهی است که تو در آن حفظ میشوی، و ثانیاً «مانع عزیز» است؛ یعنی مانع آسیب رسیدن به توست؛ آنهم مانعی که همراه عزّت و قهر و غلبه است.
تحصیل علم و پیمودن طریق سعادت برای خود و سپس افراد مرتبط با خود و آنگاه جامعه، سختیها و مشکلاتی دارد، ولی با صبر و شکیبایی میتوان بر این مشکلات پیروز شد و راه کمال و سعادت را پیمود. این شدنی نیست که کسی بخواهد همهٔ خواستههای نفسانیاش محقّق شود و درعینحال بتواند درجات کمال را بپیماید!
همانطورکه طبیعت اوّلیّهٔ کسی که ذاتاً دارای سجایای اخلاقی است، او را بر صبر، حلم و سایر فضایل وامیدارد، کسی که این سجایا را ندارد، ولی با تمرین ممتدّ و نیّت قوی، خود را به صبر، حلم، سخاوت و... عادت میدهد، آن عادت برای او طبیعت ثانویّه میشود و همچون طبیعت اوّلیّه عمل خواهد کرد.
صبر باید به حدّ اخلاق برسد و نوعی ملکه برای انسان شود. اینگونه نباشد که انسان در جایی بهطور اتّفاقی صبر کند و در جای دیگر صبر نکند! این روش درست نیست، بلکه هر صفت نیکویی و ازجمله صفت تصبّر، صبوری و شکیبایی باید به مرحلهٔ اخلاق بودن برسد.
گاهی در زندگانی انسان اتّفاقاتی رخ میدهد که انسان مایل نیست رخ دهد، ولی اتّفاق میافتد؛ مثلاً خداینکرده بیماری برای انسان رخ میدهد یا حوادث روزگار برای او اتّفاق میافتد که باید در برابر آنها صبر و شکیبایی کند. این نوع صبر براساس میزان و شدّت سختیها مراتب مختلفی دارد.
یکی از مشکلات اساسی جوامع ما در بسیاری از اوقات این بوده که عدّهای فهم دین را آسان میشمارند و فکر میکنند یک نگاه سطحی برای شناخت دین کافی است! درحالیکه قرآن کریم و روایات بر لزوم تفقّه و فهم عمیق دین تأکید کرده است. حتّی خود فقه و فهم عمیق هم مراتب دارد و هر روز ممکن است افرادی پیدا شوند که دین را عمیقتر از نسل سابق بفهمند.