جلسۀ ۸، رمضان ۱۴۴۳ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد

با تقوا خیر دنیا و آخرت به دست می‌آید. گاهی ما فکر می‌کنیم تقوا فقط به درد آخرت می‌خورد و در دنیا فایده‌ای ندارد، درحالی که حضرت با این سخن به ما هشدار می‌دهند و می‌فرمایند: اصلاً خیری غیر از تقوا نیست؛ حتّی خیر دنیایی! هرچه به تقوا نزدیک‌تر‌ شویم، هم به خیر دنیا و هم به خیر آخرت نزدیک‌تر خواهیم شد.

بیانات

آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته

ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳، جلسۀ هشتم

لزوم محاسبهٔ نفس و ارزیابی پی‌درپی در رمضان

در جلسات گذشته مطالبی را دربارهٔ ماه مبارک رمضان و ارزش‌های آن و لزوم بیداری و بهره‌برداری مناسب از آن بیان کردیم. اکنون که در روز هشتم از این ماه مبارک هستیم، باید قدری به خودمان بازگردیم و اعمال و رفتار خود را محاسبه و ارزیابی کنیم:

حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا؛

خودتان حساب خود را بکشید، پیش از آنکه حسابتان را بکشند.

هفت روز از این ماه بزرگ و مهمانی عظیم الهی گذشته است. آیا تاکنون توانسته‌ایم از این سفرهٔ گسترده لقمهٔ حیات‌بخشی برداریم؟ آیا توانسته‌ایم یک جرعهٔ گوارای معنوی از این سفره بنوشیم؟ آیا جان ما تغییری کرده است؟ آیا کدورت‌ها، زنگارها و سیاهی‌های آن کم شده است؟ آیا نورانیّتی کسب کرده‌ایم؟ آیا برکتی در وجودمان پدید آمده و در اعمالمان ظاهر شده است؟ یا اینکه فقط دهانی بسته‌ایم و لوازم دیگر روزه‌داری را که در روایات آمده، رعایت نکرده‌ایم؟!

إِذَا صُمْتَ فَلْیَصُمْ سَمْعُکَ وَ بَصَرُکَ وَ شَعْرُکَ وَ جِلْدُکَ وَ…؛

وقتی روزه می‌گیری، باید گوش، چشم، مو، پوست و سایر جوارحت هم روزه‌دار باشد.

آیا این‌ مطالب در ما اثر کرده است؟ و در یک کلمه، آیا به تقوا که هدف روزه‌داری است، نزدیک‌تر شده‌ایم یا نه؟

تقوا، هدف نهایی روزه‌داری

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید:

Pیا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَO؛

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! روزه بر شما مقرّر شده است؛ همان‌گونه که بر کسانى که پیش از شما بودند مقرّر شده بود؛ باشد که پرهیزکارى کنید.

بنابراین روزه بر ما واجب شده تا تقوا پیشه کنیم و پرهیزکار و پارسا شویم. به بیان دیگر، حکمت وجوب روزه رسیدن به تقواست. به‌همین‌جهت، ما در سال‌های گذشته پس از بیان مطالبی دربارهٔ ماه مبارک رمضان، خطبهٔ شریف «متّقین» را توضیح می‌دادیم که بیان‌کنندهٔ ویژگی‌های اهل تقواست؛ آن خطبهٔ معروفی که در کتاب‌های مختلف از امیرالمؤمنین علیه السّلام نقل شده و در آغاز آن آمده که یکی از یاران وفادار و باصفای حضرت به نام «هَمّام» از ایشان درخواست کرد که: صِفْ‏ لِیَ‏ الْمُتَّقِینَ‏ حَتَّى کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِمْ؛ پارسایان را آن‌چنان برای من وصف فرمایید که گویا به آن‌ها نگاه می‌کنم؛ یعنی آن‌ها را کاملاً در برابر من مجسّم کنید. امیرالمؤمنین علیه السّلام ابتدا بنابر حکمت‌هایی به جوابی مختصر اکتفا کردند و فرمودند:

اِتَّقِ اللَّهَ وَ أَحْسِنْ فَ‍إِنَّ اللهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُون؛‏

تقوای الهی پیشه کن و نیکوکار باش که «خداوند با تقواپیشگان و نیکوکاران است».

امّا جان تشنهٔ هَمّام بدین‌مقدار قانع نشد و اصرار کرد و حتّی حضرت را سوگند داد که متّقین را برای من کاملاً مجسّم کنید. آن‌وقت بود که حضرت پس از ذکر مقدّمه‌ای شروع به بیان اوصاف متّقین فرمودند:

فَالْمُتَّقُونَ فِیهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ مَنْطِقُهُمُ‏ الصَّوَابُ‏ وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ وَ مَشْیُهُمُ التَّوَاضُع‏…؛

پرهیزکاران در این دنیا اهل فضایل‌اند: گفتارشان صواب، شعارشان میانه‏روى، و رفتارشان فروتنی است….

حضرت در این خطبه ده‌ها صفت دربارهٔ متّقین بیان می‌فرمایند و ما باید ببینیم اکنون که در روز هشتم ماه مبارک رمضان قرار گرفته‌ایم و نزدیک به یک‌چهارم از ماه مبارک رمضان گذشته است، چند پلّه از این حدود سی پلّه‌ای را که باید در ماه رمضان بالا برویم تا به کمال مطلوب برسیم، جلو آمده‌ایم؟! تاکنون لااقل باید هفت پلّه را آمده باشیم. آیا هفت پلّه را آمده‌ایم؟! حالا هفت پلّه پیش‌کش! آیا پنج پلّه یا سه پلّه آمده‌ایم؟! اصلاً از جایمان تکان خورده‌ایم؟! حدّاقل به پلّهٔ اوّل رسیده‌ایم؟! اگر خوبان در ماه رمضان هر شب یک پلّه طی می‌کنند، آیا ما تکانی خورده‌ایم؟ آیا در این هفت روز لااقل یک پلّه یا حتّی نیم پلّه‌ای بالا آمده‌ایم؟ اگر آمده‌ایم خدا را شکر کنیم و توفیق بیشتر از او طلب نماییم، ولی اگر خدای‌ناکرده تکانی نخورده‌ایم، باید در رفتار، اعمال، نیّت و همّتمان تجدیدنظری اساسی کنیم.

بنابراین شایسته است همانند سال‌های گذشته شرح خطبهٔ متّقین را ادامه دهیم و کلمات بیشتری از امیرالمؤمنین علیه السّلام را در وصف پرهیزکاران توضیح دهیم تا اِن‌شاء‌اللّه به پایان خطبه برسیم؛ چون این خطبه خطبهٔ فوق‌العاده ارزشمندی است و نکات بسیار مهمّی دارد.

تقوا، جامع خیر دنیا و آخرت

ولی قبل از آن، مناسب است مطلب دیگری را دربارهٔ تقوا نقل کنیم که آن‌هم به بیان امیرالمؤمنین علیه السّلام و در نامهٔ مکتوبشان به فرزندخواندهٔ خود «محمّد بن ابی‌بکر» است که وقتی او را به فرمانروایی مصر می‌فرستادند، نامه‌ای بسیار ارزشمند خطاب به مردم مصر نوشتند و در آن نکات فوق‌العاده و مسائل مهمّی را مطرح فرمودند و نامه را به جناب محمّد بن ابی‌بکر دادند تا آن را برای مردم مصر بخواند. در ابتدای نامه حضرت مردم را به تقوالی الهی سفارش کرده و سپس تقوا را تعریف می‌فرمایند که جزء معدود مواردی است که تعریف بسیار جامعی از تقوا ارائه شده است:

عَلَیْکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ، فَإِنَّهَا تَجْمَعُ‏ الْخَیْرَ وَ لَا خَیْرَ غَیْرُهَا، وَ یُدْرَکُ بِهَا مِنَ الْخَیْرِ مَا لَا یُدْرَکُ بِغَیْرِهَا مِنْ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ خَیْرِ الْآخِرَهِ؛

بر شما باد به تقوای الهی که تقوا جامع همهٔ خیرات است و هیچ خیری جز آن نیست، و خیرى که به‌وسیلهٔ تقوا به دست مى‏آید از جاى دیگر به دست نخواهد آمد و آن خیر دنیا و آخرت است.

خیلی جالب است! حضرت می‌فرمایند: تقوا محدوده‌ای است که اگر در آن محدوده وارد شدی، همهٔ خیرها را خواهی داشت و اگر جای دیگر رفتی، خبری از خیر نیست؛ یعنی تقواست که همهٔ خیرها را در‌بر‌دارد و غیر آن خیری در برندارد. و با تقوا می‌توانید به همهٔ خیرها اعمّ از خیرهای دنیایی و آخرتی دست یابید که با غیر تقوا حاصل نمی‌شود.

این بسیار جالب است که با تقوا خیر دنیا و آخرت به دست می‌آید. گاهی ما فکر می‌کنیم تقوا فقط به درد آخرت می‌خورد و در دنیا فایده‌ای ندارد، درحالی که حضرت با این سخن به ما هشدار می‌دهند و می‌فرمایند: اصلاً خیری غیر از تقوا نیست؛ حتّی خیر دنیایی! هرچه به تقوا نزدیک‌تر‌ شویم، هم به خیر دنیا و هم به خیر آخرت نزدیک‌تر خواهیم شد.

کلام حضرت در ادامه، توضیحاتی در این باره دارد که اِن‌شاءاللّه در جلسهٔ آینده بیان خواهیم کرد. خداوند به همهٔ ما توفیق کسب تقوا خصوصاً در این ماه با روزه‌داری و عبادات و توسّلات عنایت فرماید.

و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته