جلسۀ ۲۳، رمضان ۱۴۴۱ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد

حقیقتاً ما چقدر توانسته‌ایم حقّ ماه رمضان را ادا کنیم؟! ماه رمضانی که در آن سفرهٔ نعمت و خوان رحمت الهی گسترده است، چقدر توانسته‌ایم شایستگی کسب کنیم تا این باران بی‌نهایت رحمت الهی بر سرزمین خشک وجود ما هم ببارد و آثار مفید داشته باشد؟!

خلاصه بیانات

آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته

ماه مبارک رمضان ۱۴۴۱، جلسه بیست و سوم

بیان کردیم که امیرالمؤمنین علیه السّلام در وصف انسان‌ پارسا و پرهیزکار می‌فرمایند: یَعْمَلُ الْأَعْمَالَ الصَّالِحَهَ وَ هُوَ عَلَى وَجَل؛ کردارهای نیک انجام می‌دهد و درعین‌حال هراسان است. و عوامل این هراس را بیان کردیم؛ ازجمله اینکه: ۱٫ مبادا عمل او خلوص لازم را نداشته باشد. ۲٫ مبادا این خلوص و ایمان از بین برود. ۳٫ مبادا گرفتار عجب شود. اکنون به عامل چهارم می‌پردازیم که در مثل این شب بیست و سوم ماه رمضان ـ که شب قدر و شب عبادت و تضرّع به درگاه خداوند است ـ شایسته است بیشتر مورد توجّه قرار گیرد.

۴) ترس از کوتاهی در برابر عظمت پروردگار

از دیگر عوامل ترس انسان پرهیزکار آن است که بشر هرچه عبادت کند و خدا را بپرستد ـ با هر وسیله‌ای، به هر روشی و در هر حالتی ـ باز حقّ عبادت پروردگار را انجام نخواهد داد. از پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله که اشرف مخلوقات و عقل کلّ است و در مراتب هستی و آفرینش، برترین موجود  و اوّلین نوری است که آفریده شده و کسی بالاتر از آن حضرت قابل تصوّر نیست، این‌چنین نقل شده که در مقام مناجات با پروردگار عرضه می‌داشتند:

مَا عَبَدْنَاکَ‏ حَقَّ عِبَادَتِکَ‏ وَ مَا عَرَفْنَاکَ‏ حَقَّ مَعْرِفَتِکَ‏؛

خدایا! ما تو را آن‌چنان که سزاوار پرستشی، نپرستیدیم و آن‌چنان که سزاوار شناختی، نشناختیم.

 و فرزند بزرگوارشان امام سجّاد علیه السّلام در یکی از دعاهای صحیفهٔ سجّادیه این‌چنین انشا می کنند:

…وَ الَّذِینَ‏ یَقُولُونَ‏ إِذَا نَظَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ تَزْفِرُ عَلَى أَهْلِ مَعْصِیَتِک‏: سُبْحَانَکَ مَا عَبَدْنَاکَ حَقَّ عِبَادَتِک؛

‏…و کسانی‌که وقتی می‌بینند جهنّم بر اهل معصیت برافروخته می‌شود، می‌گویند: خدایا! تو منزّهی و ما تو را آن‌چنان که باید، عبادت نکردیم.

بنابراین ما هرچه در درگاه خداوند عبادت و تضرّع و زاری کنیم، باز حقّ عبادت را به‌جا نیاورده‌ایم. مبادا بعضی در این شب بیست و سوم خدای‌ناکرده احساس خستگی کنند و با خود این‌گونه فکر کنند که: «بیش از دو دهه از ماه مبارک رمضان گذشته و ما روزه گرفتیم، نماز و دعا خواندیم، در درگاه خدا تضرّع کردیم و دو شب از شب‌های قدر را شب‌زنده‌داری کردیم، پس دیگر چه لزومی دارد که در شب بیست و سوم، بیشتر و با توجّه بالاتر در درگاه خدا تضرّع و ابتهال کنیم؟!» پیامبر خدا با آن عظمت و آن‌همه عبادات ـ که حتّی در مورد ایشان آیه نازل شد که: (ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ‏ الْقُرْآنَ‏ لِتَشْقى)‏؛ ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که به مشقّت و سختی بیفتی ـ در درگاه خداوند عرضه می‌دارد: خدایا! تو را آن‌چنان که حقّ عبادت توست، عبادت نکردیم! آن‌وقت چه رسد به ما و امثال ما که هرچه خدا را عبادت کنیم، باز کم است. لذا شایسته است این دعا را ـ که خواندن آن  درشب های دههٔ سوم ماه مبارک رمضان بعد از فرائض و نوافل مطلوب است  ـ تکرار کنیم:

اللَّهُمَّ أَدِّ عَنَّا حَقَّ مَا مَضَى‏ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ اغْفِرْ لَنَا تَقْصِیرَنَا فِیه؛

خدایا! از جانب ما حقّ ماه رمضان را ادا کن و کوتاهی ما درمورد آن را ببخش.

 حقیقتاً ما چقدر توانسته‌ایم حقّ ماه رمضان را ادا کنیم؟! ماه رمضانی که در آن سفرهٔ نعمت و خوان رحمت الهی گسترده است، چقدر از آن بهره برده‌ایم و چقدر توانسته‌ایم شایستگی کسب کنیم تا این باران بی‌نهایت رحمت الهی بر سرزمین خشک وجود ما هم ببارد و آثار مفید داشته باشد؟!

تقصیر بندگان در درگاه الهی

بدین جهت است که پرهیزکاران و نیکوکاران با اینکه اعمال صالح را انجام می‌دهند؛ نماز می‌خوانند، روزه می‌گیرند، در راه خدا انفاق می‌کنند، برای امام حسین علیه السّلام و سایر اهل بیت علیهم السّلام عزاداری می‌کنند و به زیارت آنان می‌روند و…، ولی درعین‌حال خود را مقصّر می‌دانند؛ زیرا می‌دانند حقّ هیچ‌کدام را نمی‌توانند انجام دهند؛ نه حقّ خدا، نه حقّ رسول خدا و نه حقّ اولیای خدا. در روایات آمده است همیشه خود را در درگاه خداوند مقصّر بدانید و هیچ‌وقت خود را از حدّ تقصیر خارج ندانید و این‌چنین نپندارید که وظایف خود را انجام داده‌اید، چه رسد به اینکه خدای ناکرده بعضی بخواهند به خاطر عبادات خود، نوعی طلبکاری از خداوند داشته باشند. آن‌قدر خداوند متعال عظمت دارد و به ما نعمت داده و آن‌قدر ما در برابر خداوند، حقارت و ذلّت و مسکنت داریم که هرچه عبادت کنیم و اعمال صالح انجام دهیم، باز وظیفهٔ خود را انجام نداده‌ایم و ما باید این را باور داشته باشیم. در دعای کمیل این‌چنین می‌خوانیم‏:

وَ قَدْ أَتَیْتُکَ‏ یَا إِلَهِی بَعْدَ تَقْصِیرِی وَ إِسْرَافِی عَلَى نَفْسِی مُعْتَذِراً نَادِماً مُنْکَسِراً مُسْتَقِیلا مُسْتَغْفِراً مُنِیباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً لَا أَجِدُ مَفَرّاً مِمَّا کَانَ مِنِّی وَ لَا مَفْزَعاً أَتَوَجَّهُ إِلَیْهِ فِی أَمْرِی غَیْرَ قَبُولِکَ عُذْرِی وَ إِدْخَالِکَ إِیَّایَ فِی سَعَهٍ مِنْ رَحْمَتِک؛

‏خدایا! ما بعد از تقصیر و اسراف بر نفسی که داشتیم، به درب خانهٔ تو آمده‌ایم، درحالی‌که عذرخواه و پشیمانیم، شکسته دلیم، می‌خواهیم آنچه انجام داده‌ایم جبران کنیم، استغفار و انابه می‌کنیم، اقرار و اذعان و اعتراف می‌کنیم و می‌دانیم راه فراری جز بازگشت به سوی تو نداریم. در دعای دیگر می‌خوانیم:

مُقِرّاً عَلَى‏ نَفْسِی‏ بِالْإِسَاءَهِ وَ الظُّلْمِ مُعْتَرِفاً بِأَنْ لَا حُجَّهَ لِی وَ لَا عُذْر؛

خدایا! من اقرار می‌کنم که ـ به خود و دیگران ـ ظلم کرده‌ام و حجّتی و عذری هم در درگاه تو ندارم.

امیرالمؤمنین علیه السّلام در نهج‌البلاغه به ما هشدار می‌دهند و می‌فرمایند:

فَارْحَمُوا نُفُوسَکُمْ‏ فَإِنَّکُمْ قَدْ جَرَّبْتُمُوهَا فِی مَصَائِبِ الدُّنْیَا؛ أَ فَرَأَیْتُمْ جَزَعَ أَحَدِکُمْ مِنَ الشَّوْکَهِ تُصِیبُهُ وَ الْعَثْرَهِ تُدْمِیهِ وَ الرَّمْضَاءِ تُحْرِقُهُ؛ فَکَیْفَ إِذَا کَانَ بَیْنَ طَابَقَیْنِ مِنْ نَارٍ ضَجِیعَ حَجَرٍ وَ قَرِینَ شَیْطَان‏؛

به خودتان رحم کنید! شما که در مصیبت‌های دنیا طاقتتان تمام می‌شود، چگونه می‌توانید عذاب سخت الهی در آخرت را تحمّل کنید؟! وقتی در دنیا برای یکی از شما مشکلی ساده پدید می‌آید ـ مثلاً دستش می‌سوزد، پایش زخم می‌شود یا آسیب جزئی دیگری می‌بیند ـ فریادش بلند می‌شود، چه رسد به مصیبت‌های سنگین دنیا که انسان توان تحمّلش را ندارد. آن‌وقت چگونه می‌خواهد مصیبت‌ها و عذاب‌های سنگین آخرت را در کنار گنهکاران و شیاطین در جهنّم سوزان الهی تحمّل کند؟! ببینید در این مشکلاتی که امروزه برای مردم پدید آمده، چگونه مردم کلافه شده‌اند! تازه چقدر خداوند رحم فرموده و سخت نگرفته است! آن‌وقت در قیامت اگر خدای ناکرده انسان گرفتار عذاب الهی شود، چگونه می‌خواهد عذاب قبر و سختی‌های عالَم برزخ و پس از برزخ و حساب و کتاب و جهنّم را تحمّل کند؟!

بنابراین ما هیچ پناهی جز روی‌آوردن به خداوند نداریم و این فرصت شب‌های قدر فوق العاده است که باید با استغفار حقیقی و توبهٔ نصوح (توبه‌ای که همراه با پشیمانی از گذشته و تصمیم جدّی بر عدم بازگشت به گناه باشد) از درگاه خداوند متعال بخواهیم گذشته‌ها را جبران نماید و بلاها را از ما و مرتبطین ما و امّت ما و تمام حق‌دوستان عالَم برطرف فرماید، مقدّرات آیندهٔ ما را مقدّرات خیر و همراه با برکت قرار دهد، ظهور امام زمان علیه السّلام را که تنها راه نجات حقیقی و فراگیر عالَم است، هرچه زودتر محقّق فرماید، ما را از یاوران حضرتش قرار دهد، ما و فرزندان ما را از دوستداران و شیعیان اهل بیت علیهم السّلام نسلاً بعد نسل قرار دهد، بیماران ما را مورد عنایت و شفای عاجل قرار دهد، درگذشتگان ما خصوصاً روح بلند امام قدس سره و همهٔ علمای درگذشته و شهدای ما را با ارواح صدّیقین و شهدای کربلا محشور گرداند و همهٔ خیرات و برکات زمینی و آسمانی‌اش را بر ما نازل فرماید.

خدایا! تو می‌دانی این مردم سال‌های سال در اجتماعات بزرگ برای احیاء با یکدیگر جمع می‌شدند، در درگاه تو استغفار و انابه می‌کردند، دعا می‌خواندند، قرآن‌ بر سر می‌گرفتند و تو را به قرآن عظیمت و اهل بیت طاهرینت علیهم السّلام قسم می‌دادند و همهٔ این توفیقات را تو به آنان داده بودی. خداوندا! اکنون که آن توفیقات به آن نحو وجود ندارد، از تو می‌خواهیم اجر این مصیبت را به ما بدهی و درعین‌حال آن ثواب‌ها را به ما عنایت فرمایی و دعاهای ما را مستجاب گردانی.

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ، وَ ما فِیهِ وَ فِیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى‏ وَ ما یُخافُ‏ وَ یُرْجى‏، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النَّار؛

 خدایا تو را می‌خوانیم به کتابت که از آسمان نازل شده است و آنچه در آن از اسماء حسنی و اسم اعظم توست و آنچه موجب خوف و رجاء است، از تو می‌خواهیم که ما را از آزادشدگان آتش جهنّم قرار دهی.

امیدوارم خداوند متعال به لطف و کرم و رحمت خود و به حقّ اهل‌بیت علیهم السّلام همهٔ دعاهای ما را مستجاب کند و انواع بلاها و مشکلات را ـ اعمّ از مشکلات اقتصادی، اجتماعی و… ـ برطرف گرداند.

و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته