گاهی ممکن است عرف ارتکازاتی داشته باشد که به آن التفات ندارد و ما با تحلیل علمی آن ارتکاز نهفته را باز میکنیم. ولی در بحث وضع چنین نیست؛ چون وضع امری اختیاری است و «جعل اللفظ علامةً للمعنی» است ...
معلوم شد معانی حروف و نیز هیئات تعلّقی است. ولی باید توجه داشت که تعلّقی بودن غیر از آلی بودن است؛ زیرا آلی بودن یعنی مورد التفات قرار نمیگیرد الا تبعاً، درحالیکه ممکن است نفس معنای تعلّقی مورد التفات قرار بگیرد ...
محقق عراقی رحمه الله مفاهیم را سه قسم کرد و یک سلسله مفاهیم را اختراع نفس دانست و گفت که تنها راه برای «وضع عام، موضوعٌله خاص» استفاده از مفاهیم اختراعی (مثل مصادیق، افراد و جزئیات انسان) است ...
مشهور اصولیون ـ و از جمله صاحب کفایه ـ از قدیم تا بهحال قائلاند که «وضع عام، موضوعٌله خاص» ممکن است؛ زیرا گرچه خاصها و مصادیق، به تفصیل در عام دیده نمیشوند، اما عام میتواند بِوَجهٍ مرآت برای افراد باشد ...
دلالت لفظ بر معنا گاهی به نحو حقیقت است، گاهی به نحو مجاز است که قرینة ویژه دارد و گاهی نیز به نحو ثالث است که دلالت حقیقی نیست و در عین حال، قرینه قائم شده بر اینکه دلالت مجازی را اراده نکردیم ...
وقتی لفظی را به حمل شایع برای حکایت از معنا استعمال میکنیم، لفظ «منظورٌ به» و «مرآت» برای معناست و به تعبیر دیگر «ما به یُنظَر» است و نظر «آلی» به لفظ داریم. اما وقتی لفظ را برای معنایی وضع میکنیم ...
شهید صدر رحمه الله با اینکه اشکال دور بر مسلک تعهّد را پاسخ داد، اما خود ایشان بر این مسلک اشکال کرده است. ایشان میفرماید مسلک تعهد به روشها و صیاغتهای مختلف ممکن است بیان شود ...
از جمله کسانی که متصدی جواب شدهاند، محقق اصفهانی رحمه الله است. ایشان در حاشیة خود بر کفایه فرموده است که اشکال دور بر مسلک تعهد وارد نیست و ناشی از آن است که مسلک اصلی و حرفهای بانی مسلک تعهد را ...
مسلک بعدی که بررسی میشود، مسلک تعهد است که از جهتی جزء مسالکی است که وضع را اعتبار میداند، به این معنا که بعد از وضع رابطة حقیقی بین لفظ و معنا پیدا نمیشود، بلکه لفظ و معنا بر همان هویت و حقیقتی ...
مرحوم اصفهانی از آنجا که در علم معقول استاد بوده و از دیگران فنیتر است، در اینجا نیز با اسلوب و معیارهای دقیقی بحث را مطرح کرده است، اگرچه گاهی بهواسطة کثرت نوشتن یا به دلایل دیگر، الفاظ را ...
مرحوم عراقی یک کتاب اصولی به نام «مقالات الاصول» تألیف فرموده که نسبتاً خلاصه است و در بعضی مباحث نیز عبارات آن ناقص است. همچنین تقریرات متعددی از درس ایشان وجود دارد که از بین آنها «نهایة الافکار» ...