محقق عراقی رحمه الله مفاهیم را سه قسم کرد و یک سلسله مفاهیم را اختراع نفس دانست و گفت که تنها راه برای «وضع عام، موضوعٌله خاص» استفاده از مفاهیم اختراعی (مثل مصادیق، افراد و جزئیات انسان) است ...
دلالت لفظ بر معنا گاهی به نحو حقیقت است، گاهی به نحو مجاز است که قرینة ویژه دارد و گاهی نیز به نحو ثالث است که دلالت حقیقی نیست و در عین حال، قرینه قائم شده بر اینکه دلالت مجازی را اراده نکردیم ...
فردی که به دنبال تبادل افکار و تعبیر از درون خویش است، چون از قبل میدانسته که این کار راههای مختلفی دارد که یکی از آنها بهکار بردن لفظ است، لذا در مقام تبادل افکار و تفهیم ما فیالضمیر با لفظ، تعهد میکند ...
شهید صدر رحمه الله با اینکه اشکال دور بر مسلک تعهّد را پاسخ داد، اما خود ایشان بر این مسلک اشکال کرده است. ایشان میفرماید مسلک تعهد به روشها و صیاغتهای مختلف ممکن است بیان شود ...
بنابر نظریاتی که وضع را اعتباری میدانند، از جمله نظریة برگزیده یعنی «علامیت اعتباری» نیز کثرت تکرار نمیتواند موجب وضع تعیّنی باشد؛ چون اعتبار متقوم به قصد است که یک امر نفسانی است ...
با توجه آنچه در بررسی مبانی مختلف گذشت، به نظر میآید همان مبنایی که محقق اصفهانی رحمه الله و شاید مشهور قائل هستند صحیح باشد؛ یعنی حقیقت وضع، علامیت است و لفظ به عنوان علامت برای معنا اعتبار و قرار داده میشود ...
با توجّه به نظریة پاولوف، فیزولوژیستها و متخصصین روانشناسی فیزولوژیک گفتهاند حرکات و عکسالعملهای انسان و حیوان به یک اعتبار، به سه دسته تقسیم میشود: انعکاسی، غریزی و ارادی ...
از جمله کسانی که متصدی جواب شدهاند، محقق اصفهانی رحمه الله است. ایشان در حاشیة خود بر کفایه فرموده است که اشکال دور بر مسلک تعهد وارد نیست و ناشی از آن است که مسلک اصلی و حرفهای بانی مسلک تعهد را ...
اصول مهمترین ابزار فقه است و کسی نمیتواند مستنبط باشد و به حجت شرعی دست پیدا کند مگر اینکه دانای به اصول باشد. البته اینکه حدّ لازمش چیست و رسیدن به این حدّ لازم چگونه است و آنچه که فیالواقع در بحثها و دروس حوزههای علمیه در جریان است چه نسبتی با این هدف دارد، اینها مسائل مهمی است.