گفتهاند اگر مستحبّات را اعمال مستقلّی بدانیم که فقط ظرفشان مرکّبات اعتباری است؛ مثلاً قنوت را عملی مستقل بدانیم که تنها ظرفش صلات است و مکلف آن را به صورت فاسد بیاورد ـ مثلاً قنوت را که شرطش بنابر مشهور و بلکه ...
آنچه تاکنون گفتیم دربارهٔ امکان وجود جزء و شرط مستحب در عالَم ثبوت بود، که ما بیان کردیم ثبوتاً جزء و شرط مستحب امکان دارد بهگونهای که با بودنش جزء صلات محسوب میشود و با نبودنش ضربهای به اصل صلات وارد نمیشود، هرچند ...
بنابر فلسفهٔ رسمی ارسطویی، اعراض، وجودی جدای از جواهر دارند و لذا میگویند: «وجود عرض» و «وجود جوهر». بله، عرض چیزی است که وجودُه فی نفسه، عینُ وجوده لغیره؛ یعنی بهگونهای است که حتماً باید در جوهر و موضوعی محقّق شود، امّا ...
بنابر آنچه ما در مطلب قبلی بیان کردیم که الفاظ معاملات برای فرآیندی متشکّل از عناصر مختلف وضع شده و این فرآیند، مرکّبی است که دارای اجزاء است، در نتیجه قابلیت این را دارد که صحیح یا فاسد شود؛ مثلاً لفظ بیع به مجموع یک فرآیند مرکّب از ...
شهید صدر (ره) فرمود: در سبب، عنصر سومی لازم است که موجب باید آن را قصد کند و آن توصّل به مسبّب به واسطۀ انشاء است و مسبّب، یا الزام عقلاست یا الزام شارع یا الزام خود متعاملین بما هما عاقلان. درحالیکه مسبّب هر یک از این سه احتمال باشد ...
بعضی گفتهاند: الفاظ معاملات، نه برای خصوص سبب وضع شده و نه برای خصوص مسبّب، بلکه برای مجموع سبب و مسبّب وضع شده است؛ مثلاً وقتی گفته میشود «باع زیدٌ دارَه» مقصود، مجموع سبب و مسبّب است؛ یعنی وقتی زید گفت ...
ظهور حال متکلّم و از جمله شارع وقتی میگوید (أَحَلَّ اللهُ الْبَيْعَ) آن است که تمام آنچه را دخیل در بیع است، یا الآن (در همین مجلس تخاطب) میگوید و یا ـ طبق مقدّمهٔ سوم آخوند رحمه الله ـ احالهٔ به فهم عرفی میدهد؛ یعنی میگوید ...
مطلب بعدی در مورد وضع الفاظ معاملات، آن است که آیا بنابر صحیحی تمسّک به اطلاق در موارد شکّ در اشتراط امری در بیع و سایر معاملات، ممکن است یا نه؟ در مورد تمسک به اطلاق لفظی می گوییم: اگر فرضاً به این نتیجه رسیدیم که الفاظ معاملات ...
مطلب بعدی که لازم است در بحث صحیح و اعم در الفاظ معاملات مورد توجّه قرار گیرد، آن است که در باب معاملات صحیح نزد چه کسی ملاک است؟ و اینکه عدّهای مثل شهید ثانی رحمه الله ادّعا کردهاند الفاظ معاملات برای خصوص صحیح وضع شده و ...
محقق عراقی رحمه الله ابتدا میفرماید در اسماء معاملات مانند بیع، سه احتمال وجود دارد: احتمال اوّل: بیع، حقیقت واحدی است که شارع در بعضی مصادیق آن، عرف را تخطئه کرده است. در واقع، ما چیزی به نام «بیع شرعی» نداریم و بیع یک حقیقت ...
معاملات در اصطلاح فقها و اصولیین، دو استعمال یا به تعبیری دو اصطلاح دارد و گاهی اصطلاح اوّل اراده میشود که چهبسا اشهر باشد و گاهی هم اصطلاح دوم اراده میشود که آن نیز مشهور است. اصطلاح اول: معاملات بالمعنی الأخص: یعنی عقودی که …
بحث صحیح و اعم چنین بود که ابتدا بررسی کردیم آیا الفاظ عبادات ـ مانند صلات ـ برای خصوص عبادات صحیح وضع شده یا برای اعمّ از صحیح و فاسد؟ گفتیم یک مرحلهٔ بحث، بحث ثبوتی است که آیا اصلاً امکان دارد جامعی بین نمازهای صحیح باشد و ...