صبر باید به حدّ اخلاق برسد و نوعی ملکه برای انسان شود. اینگونه نباشد که انسان در جایی بهطور اتّفاقی صبر کند و در جای دیگر صبر نکند! این روش درست نیست، بلکه هر صفت نیکویی و ازجمله صفت تصبّر، صبوری و شکیبایی باید به مرحلهٔ اخلاق بودن برسد.
گاهی در زندگانی انسان اتّفاقاتی رخ میدهد که انسان مایل نیست رخ دهد، ولی اتّفاق میافتد؛ مثلاً خداینکرده بیماری برای انسان رخ میدهد یا حوادث روزگار برای او اتّفاق میافتد که باید در برابر آنها صبر و شکیبایی کند. این نوع صبر براساس میزان و شدّت سختیها مراتب مختلفی دارد.
یکی از مشکلات اساسی جوامع ما در بسیاری از اوقات این بوده که عدّهای فهم دین را آسان میشمارند و فکر میکنند یک نگاه سطحی برای شناخت دین کافی است! درحالیکه قرآن کریم و روایات بر لزوم تفقّه و فهم عمیق دین تأکید کرده است. حتّی خود فقه و فهم عمیق هم مراتب دارد و هر روز ممکن است افرادی پیدا شوند که دین را عمیقتر از نسل سابق بفهمند.