پیروی از سیره نیاکان معصوم و خویشاوندان صالح

یکی از اموری که در اسلام، به‌شدّت از آن نهی شده، «تکلّف» است؛ یعنی انسان چیزی را بی‌جا و بدون دلیل بر خود تحمیل کند. از صفات رسول اکرم (ص) که در قرآن کریم آمده، پرهیز از تکلّف است

بیانات

آیت‌الله سیّد محمّد‌رضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته

درس اخلاق، سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳

جلسهٔ سوم (۲۴/۷/۱۴۰۲)

پیروی از سیرهٔ نیاکان معصوم و خویشاوندان صالح

فقراتی از نامهٔ شریف امیرالمؤمنین علیه السّلام به فرزند گرامی‌شان را شرح و توضیح می‌دادیم و بدین فراز رسیدیم که حضرت فرمودند:

وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّ أَحَبَّ مَا أَنْتَ آخِذٌ بِهِ إِلَیَّ مِنْ وَصِیَّتِی تَقْوَى اللَّهِ وَ الِاقْتِصَارُ عَلَى‏ مَا فَرَضَهُ‏ اللَّهُ عَلَیْکَ؛

و بدان ای پسرکم! آنچه بیشتر دوست دارم از وصیّتم به‌کار بندى‏، تقوای الهی است و اکتفا کردن به واجبات خداوند (پرهیز از بدعت‌گذاری و سخت‌گیری‌های افراطی).

سپس حضرت می‌فرمایند:

وَ الْأَخْذُ بِمَا مَضَى عَلَیْهِ الْأَوَّلُونَ مِنْ آبَائِکَ وَ الصَّالِحُونَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِکَ؛

و رفتن به راهى که پیشینیان از پدرانت و شایستگان از خاندانت پیمودند.

مقصود از «الْأَوَّلُونَ مِنْ آبَائِکَ؛ پیشینیان از پدرانت» چیست؟

۱) ممکن است مقصود، خود حضرت و برادرشان جعفر و عمویشان حمزه باشد؛ چون در ادبیّات عرب گاهی به عمو هم «أب» اطلاق می‌شود و عموی حضرت عموی فرزندشان نیز می‌شود.

۲) ممکن است مقصود، خود حضرت و پیامبرانی باشد که در سلسلهٔ انساب ایشان بودند؛ مانند جناب ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و… صلوات اللّه و سلامه علیهم أجمعین.

البتّه از‌آنجا‌که حضرت «صالحان از خاندان» را بعداً فرموده‌اند: «وَ الصَّالِحُونَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِکَ؛ و شایستگان از خاندانت» به نظر می‌آید مقصود از «آباء» همان انبیاء مثل ابراهیم، اسحاق و اسماعیل علیهم السّلام، و مقصود از «صالحان» جناب جعفر و حمزه و افراد قطعیّ‌الصلاح دیگر از خاندان حضرت باشد.

تأمّل و اندیشهٔ درست برای انتخاب مسیر زندگی

 سپس امیرالمؤمنین علیه السّلام علّت پیروی از سیره و روش پدران و شایستگان خاندان را چنین بیان می‌فرمایند:

فَإِنَّهُمْ لَمْ‏ یَدَعُوا أَنْ‏ نَظَرُوا لِأَنْفُسِهِمْ کَمَا أَنْتَ نَاظِرٌ وَ فَکَّرُوا کَمَا أَنْتَ مُفَکِّرٌ؛

زیرا آنان از نگریستن در کار خویش باز نایستادند؛ چنان‌که تو مى‏نگرى، و نه از اندیشیدن؛ چنان‌که تو مى‏اندیشى.

یعنی روشی که آنان بر‌گزیدند، بدون تأمّل و تدبّر نبوده است، بلکه با عنایت، توجّه و تفکّر در آنچه برایشان مفید است، راه خود را انتخاب کردند.

ثُمَّ رَدَّهُمْ‏ آخِرُ ذَلِکَ إِلَى الْأَخْذِ بِمَا عَرَفُوا وَ الْإِمْسَاکِ عَمَّا لَمْ یُکَلَّفُوا؛

پس سرانجام کار چنان شد که آنچه را شناختند به‌کار بستند، و از آنچه بر عهده‏شان نبود خودداری کردند.

یعنی نهایت نتیجه‌ای که آن‌ها گرفتند، این بود که آنچه شناختند و دانستند، اخذ کردند و از آنچه نشناختند و ندانستند، امساک کردند و خود را با تکلّف گرفتار آن نکردند. این مطلب نظیر همان مطلب قبلی است که حضرت فرمودند: «وَ الِاقْتِصَارُ عَلَى‏ مَا فَرَضَهُ‏ اللَّهُ عَلَیْکَ؛ و اکتفا کردن به آنچه خدا بر تو واجب کرده است». اینجا نیز حضرت همان مطلب را منتها با روشی دیگر و البتّه قدری شدیدتر بیان کرده و می‌فرمایند: پدران پیشین و صالحان خویشاوند تو، در آنچه موجب سعادتشان است، فکر کردند و با تأمّل و تدبّر سرانجام بدین نتیجه رسیدند که: آنچه را دانستند اخذ کردند و از آنچه ندانستند ـ یعنی شبهه‌ها و وادی‌های مشکوک ـ خودداری کردند و وارد آن نشدند و از تکلّف بی‌جا پرهیز نمودند.

نهی شدید از تکلّف و سخت‌گیری بی‌جا

یکی از اموری که در اسلام، به‌شدّت از آن نهی شده، «تکلّف» است؛ یعنی انسان چیزی را بی‌جا و بدون دلیل بر خود تحمیل کند. از صفات رسول اکرم صلّی الله علیه وآله که در قرآن کریم آمده، پرهیز از تکلف است:

وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفینَ‏؛

و من از متکلّفان نیستم.

یعنی من برای خودم تکلّف درست نمی‌کنم و آنچه را خدا نخواسته و ثابت نیست و نسبت به آن وظیفه‌ای ندارم، بی‌جهت بر عهدهٔ خودم نمی‌گذارم و سختی‌های بی‌جا بر خویش تحمیل نمی‌کنم.

این مسئلهٔ مهمّی است و تکلّفی که گاهی بعضی افراد خود را دچار آن می‌کنند، مذموم است که باید در جای خود بیشتر دربارهٔ آن توضیح داده شود و فعلاً به همین مقدار اکتفا می‌گردد.

نکته: از این بخش از نامه، معلوم می‌شود علی‌رغم اینکه ملاک‌های نامه عامّ است و برای همه کاربرد دارد، امّا در‌عین‌حال بعضی عبارت‌های آن خصوصیّت دارد و برای مخاطب خاصّ آن است؛ مانند همین عبارت «وَ الصَّالِحُونَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِکَ؛ و شایستگان از خاندانت»؛ زیرا ممکن است کسی در خویشاوندان خود افراد صالح نداشته باشد. این نکته‌ای است که نباید از آن غفلت شود و باید تا آخر نامه مورد توجّه باشد.

و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته