مرحوم نائینی در توضیح منشأ الهی برای دلالت الفاظ بر معانی میفرماید: وضع الفاظ برای معانی، اعتباری محض نیست مثل احکام شرعیه که با ارسال رسل و انزال کتب به افراد میرسد ...
ما همیشه به دنبال دشمن بیرونی میگردیم؛ مانند شیطان که به هر طریق که بتواند با ما دشمنی میکند. امّا دشمنی هم در درون ما وجود دارد و چهبسا بسیاری اوقات، حتّی آن دشمن بیرونی، بدون دشمن درونی نتواند کار خود را انجام دهد.
خداوند متعال و مشیّت او اینچنین خواسته است که فیض از ناحیهٔ معصومین علیهم السّلام و حجّت خدا به مردم برسد و لذا زمین هیچگاه خالی از حجّت نبوده که اگر لحظهای خالی از حجّت باشد، اهلش را فرو خواهد برد.
در ماجرای ضربتی که ابنملجم ملعون بر حضرت وارد کرد و منجر به شهادت ایشان شد، سفارشاتی از آن حضرت درمورد ابنملجم در تاریخ نقل شده که واقعاً حیرتانگیز است. حضرت نهتنها بر چنین فردی ستم نمیکنند، بلکه درمورد او سفارش هم میکنند!
یک قاعدۀ کلّی است که انسان تا وقتی بر ناخوشایندیها صبر نکند و بردبار نباشد، به اهدافش نمیرسد؛ البتّه ما باید اهل تلاش و کار باشیم و اگر توانستیم کاری را با خشنودی و یقین انجام دهیم، چه بهتر، ولی اگر نتوانستیم باید صبر کنیم.
انسان باید همیشه بهدنبال علوم مهم و کاربردی باشد و آنها را برای فراگیری انتخاب کند. البتّه فایده و کاربرد علوم براساس افراد، زمانها و شرایط مختلف میتواند متفاوت باشد. ممکن است بعضی علوم در برخی شرایط یا برای برخی افراد هیچ فایدهای نداشته باشد، ولی در شرایط دیگر یا برای افراد دیگر فایده داشته باشد.
طلب خیر گاهی طلب خیر مستقیم است؛ یعنی هرگاه انسان بهدنبال کاری میرود، محاسبه و بررسی کند و آنچه خیر او در آن است، انتخاب کند که این همان معنای لغوی استخاره است. امّا بعید نیست که در استعمالات شرعی وقتی گفته میشود: استخاره کن، یعنی از خداوند متعال طلب خیر کن.
از جمله چیزهایی که پرهیزکاران و نیکوکاران خوف آن را دارند، این است که مبادا اعمالشان خالص برای خدا نباشد و در اعماق جانشان غرضی غیر از غرض الهی وجود داشته باشد که در این صورت نه تنها ارزش ندارد، بلکه در عبادات ارزش منفی هم دارد؛ چراکه ریا مصداقی از شرک است.
بر اساس آنچه از آیات شریفهٔ قرآن و روایات معصومان علیهم السّلام استفاده میشود، بلا برای عموم مردم، نتیجهٔ اعمال خودشان و نوعی منبِّه و مذکِّر و برای این است که مردم به خود بیایند، امّا بلا برای اولیای خدا، ترفیع درجه و مقام است. یا حتّی برای بعضی افراد، میتواند موجب پاک شدن گناهان باشد. بنابراین بلاها دو نوعاند.
با تقوا خیر دنیا و آخرت به دست میآید. گاهی ما فکر میکنیم تقوا فقط به درد آخرت میخورد و در دنیا فایدهای ندارد، درحالی که حضرت با این سخن به ما هشدار میدهند و میفرمایند: اصلاً خیری غیر از تقوا نیست؛ حتّی خیر دنیایی! هرچه به تقوا نزدیکتر شویم، هم به خیر دنیا و هم به خیر آخرت نزدیکتر خواهیم شد.
صفت حلم و بردباری از صفات پسندیده است و ضدّ آن، غضب و تندخویی امری مذموم است، لذا انسان باید در مواردی که جای حلم است، با حلم و بردباری رفتار کند و مبادا گرفتار طغیانهای لحظهای همراه با غضب و تندی شود. حتّی در روایت دارد اگر کسی حلیم نیست، خود را شبیه افراد حلیم قرار دهد.
برترینِ اعمال در ماه مبارک رمضان که برترینِ ماههاست، پرهیز از محرّمات پروردگار است؛ یعنی انسان کاری کند که گرفتار معصیت الهی نشود و کار حرامی انجام ندهد. اگر کسی خدایناکرده ظلم، غصب یا شرب خمر میکرده، یا خدایناکرده ترک نماز یا ترک واجب دیگری میکرده، بهترین کار در این ماه، آن است که این حرامها را انجام ندهد و از انجام محرّمات الهی پرهیز کند.