نکتهٔ مهم درمورد غضب آن است که انسان حتّی اگر هم بهجا غضب کند، نباید غیر عاقلانه و تحت تأثیر غضب تصمیم بگیرد؛ چنانکه انسان متّقی تصمیماتش همواره براساس تعقّل است و هنگام خشم و غضب تصمیمی نمیگیرد. درحقیقت، اگر انسان مهار نفس را رها کند و براساس خشم و غضب تصمیم بگیرد، گرفتار هرگونه بدی خواهد شد
بعضی گمان میکنند وقتی «شهوت» گفته میشود، فقط شهوت جنسی مقصود است. بله، آن نیز یکی از مصادیق شهوت است، ولی منحصر به آن نیست، بلکه شهوات متعدّدی وجود دارد؛ مانند شهوت شکم، شهوت مال، شهوت قدرت و ... درحقیقت، هرگونه تمایلاتی که از معیارهای عقلانی خارج شود، «شهوت» یا «خواستهٔ شهوانی» نامیده میشود.
مقصود از مرده بودن شهوات، آن است که شهوات انسان طغیان نکند و انسان در برابر شهواتش بیاختیار نباشد و به تعبیری عبد و بردۀ شهوتش نباشد. اگر کسی بردهٔ شهوتش باشد و عنان اختیار او در دست شهواتش باشد، بیچاره و بدبخت خواهد بود؛ برخلاف انسان متّقی که مهار نفسش به دست خود اوست.
وظیفهٔ مردم پیروی از امام (ع) و تسلیم بودن در برابر اوست. وقتی امام (ع) میفرماید: سکوت کنید؛ چون یاور به اندازهٔ کافی نیست، باید آن تعداد محدودی که همراه حضرت هستند، سکوت کنند؛ یعنی در مقابل دشمن قیام مسلّحانه نداشته باشند. و وقتی لازم است و امام (ع) میفرماید: قیام کنید، باید قیام کنند. صلح امام حسن (ع) از نوع اوّل است.
نمونهٔ عالی روش و منش یک بانوی اسلامی، خدیجهٔ کبری (ع) است که بهعنوان برترین همسر پیامبر (ص) و افضل ازواج نبیّ، نمونهٔ جالبی است که دربرابر همهٔ فشارها و شرایط سختی که در جاهلیّت داشت، مقاومت کرد؛ چنانکه امروزه نیز دنیای جاهلیّت نو، فشار فوقالعادهای را بر عالَم اسلام وارد میآورد و همه باید دربرابر آن مقاومت کنند.
امروزه جهان غرب سر و صدای زیادی را بهعنوان دفاع از حقوق زن به راه انداخته است، این درحالی است که حقوق بانوان در اسلام قابل مقایسه با هیچ مکتبی نیست. هر مقدار از اعلامیّهٔ حقوق بشر که با اسلام مطابقت دارد، درست است و هر مقدار که با اسلام زاویه دارد، به همان مقداری که زاویه دارد، ضدّ حقّ بشر است.
این تفکّر نادرستی است که برخی میگویند: من دیگر ازدواج نمیکنم! البتّه ممکن است گاهی نکات مثبتی در امتناع از ازدواج وجود داشته باشد، ولی اینکه چنین مسئلهای رویکرد اصلی باشد، بههیچوجه درست نیست، بلکه انسان باید حتماً ازدواج کند، مگر در شرایط استثنایی، و اگر کسی بخواهد مجرّد زندگی کند، خلاف سنّت پیامبر (ص) عمل کرده است؛
باوجود گذشت بیش از 14 قرن، زندگانی حضرت خدیجۀ کبری (س) همچنان میتواند برای ما الگو باشد؛ زیرا آنچه او در زمان خود انجام داد، مقتضای فطرت انسانی و تقوای انسانی و سپس تقوای اسلامی بود و همانطورکه انسان در طول تاریخ انسان است و فطرت الهی همواره باقی است:
اگر بخواهیم تقوای مجسّم را ببینیم، میتوانیم با دیدهٔ بصیرت آن را در خدیجهٔ کبری (ع) بنگریم: بانویی که هرچه داشت برای اسلام و برای پیامبر اسلام (ص) فدا کرد؛ بانویی که توانست با ظلمات جهل و تیرگیهای شرک و رذالت در جزیرةالعرب مقابله کند و بر آنها پیروز شود، استقلال فکری داشته باشد و در مقابل موجها، جریانها و حملههای مخالف مقاومت کند.
بعضی فکر میکنند اگر انسان راه خدا و دین را برود، دنیایش را از دست میدهد و اگر خیلی هنر کند، تنها آخرتش آباد میشود، درحالیکه تقوا و راه دین، هم دنیا را آباد میکند و هم آخرت را؛ منتها از راه حلال و پاکیزه.
با تقوا خیر دنیا و آخرت به دست میآید. گاهی ما فکر میکنیم تقوا فقط به درد آخرت میخورد و در دنیا فایدهای ندارد، درحالی که حضرت با این سخن به ما هشدار میدهند و میفرمایند: اصلاً خیری غیر از تقوا نیست؛ حتّی خیر دنیایی! هرچه به تقوا نزدیکتر شویم، هم به خیر دنیا و هم به خیر آخرت نزدیکتر خواهیم شد.
در ماه مبارک رمضان شرایط بهگونهای فراهم است که رابطهٔ بین عبد و ربّ به بهترین وجه قابل اصلاح است. در خطبهٔ معروف شعبانیه از پیامبر اکرم (ص) نکاتی وجود دارد که زوایای یادشده، از آن استفاده میشود. اصلاح رابطهٔ عبد و رب از سه طریق ممکن است: نیّت صالح و اخلاص، عبادات بدنی و عبادات فکری.