در جستجوی راه سعادت

اگر کسی طلب علم کند به‌خاطر اینکه با آن در برابر علما مباهات و افتخار کند یا با سفها مراء و جدال کند و با آن‌ها درگیر شود یا به قصد خودنمایی توجّه مردم را به‌سوی خود جلب نماید، چنین کسی جایگاه خود را در آتش برگزیده ‌است!

بیانات

آیت الله سیّد محمّد‌رضا مدرّسی طباطبایی دامت برکاته

درس اخلاق، سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳

جلسهٔ پنجم (۱۴۰۲/۰۸/۰۸)

در جست‌وجوی راه سعادت

امیرالمؤمنین علیه السّلام در نامهٔ فوق‌العادهٔ خود به فرزند گرامی‌شان فرمودند: به راه و روش نیاکان معصوم و صالحان از اهل‌بیت خود رجوع کن؛ چون آنان راه درست را پیدا کردند و آنچه را دانستند ملتزم شدند و آنچه را ندانستند، خودداری کردند و با تکلّف متعرّض آن نشدند. و این، یک راه تضمین‌شده است.

جست‌و‌جو از روی فهم و دانش، نه افتادن در ورطهٔ شبهات و منازعات

سپس حضرت می‌فرمایند:

فَإِنْ‏ أَبَتْ‏ نَفْسُکَ‏ أَنْ تَقْبَلَ ذَلِکَ دُونَ أَنْ تَعْلَمَ کَمَا عَلِمُوا فَلْیَکُنْ طَلَبُکَ ذَلِکَ بِتَفَهُّمٍ وَ تَعَلُّمٍ لَا بِتَوَرُّطِ الشُّبُهَاتِ وَ عُلَقِ الْخُصُومَاتِ؛

پس اگر نفس تو از به‌کار بردن شیوهٔ آنان سرباز مى‌زند و مى‌خواهد خود حقایق را دریابد، چنان‌که آنان دریافته بودند، پس بکوش تا هر‌چه طلب مى‌کنى از روى فهم و علم باشد، نه به ورطهٔ شبهات افتادن و به بحث و جدل بیهوده پرداختن.

یعنی باوجود ‌اینکه راه آنان، راه قطعی و مسلّم است و نیازی نیست خودت به دنبال راه سعادت بگردی، امّا با‌این‌حال اگر دلت نمی‌خواهد راه آنان را بدون اینکه خودت درک کنی بروی، مانعی ندارد؛ چون راه تفکّر، تعقّل و اندیشه همواره باز است، امّا در این مسیر توصیه‌هایی به تو دارم:

فَلْیَکُنْ طَلَبُکَ ذَلِکَ بِتَفَهُّمٍ وَ تَعَلُّمٍ؛ اکنون که می‌خواهی راه سعادت خود را خودت پیدا کنی، باید از روی تعلّم و تفهّم و برای یاد‌گرفتن و فهمیدن باشد؛ لَا بِتَوَرُّطِ الشُّبُهَاتِ وَ عُلَقِ الْخُصُومَاتِ؛ این‌چنین نباشد که در هرچه‌ می‌بینی تشکیک کنی و مبانی فکری خود را بر امور مشتبه استوار نمایی، یا به جدل‌ها، دعواها و درگیری‌های دنیا علاقه پیدا کنی و یک طرف را بگیری و مخاصمه، مجادله و مراء کنی. «عُلَقِ» جمع «عُلْقَه» به معنای علاقه است ـ مانند «غُرَف» جمع «غُرْفَه» ـ و حضرت می‌فرمایند: علاقه به خصومت‌ها و مجادله‌ها نداشته باش و از آن‌ها پرهیز کن؛ زیرا این‌ها روش‌های غلطی است که تو را از حق باز‌می‌دارد. تو باید خالص برای دریافت حقّ و فهمیدن راه خدا تلاش کنی، وگرنه اگر خودت را به دست خصومت‌ها، تعصّب‌ها و دنیا‌طلبی‌ها بدهی، بیراهه رفته‌ای.

پرهیز از طلب علم برای فخرفروشی، مجادله و خودنمایی

در روایات متعدّد آمده است که طلب علم برای دنیاطلبی، فخرفروشی، مجادله و خودنمایی، عاقبتی ناگوار خواهد داشت؛ ازجمله در روایتی از امام باقر علیه السّلام آمده است:

مَنْ طَلَبَ الْعِلْمَ لِیُبَاهِیَ‏ بِهِ‏ الْعُلَمَاءَ أَوْ یُمَارِیَ بِهِ السُّفَهَاءَ أَوْ یَصْرِفَ بِهِ وُجُوهَ النَّاسِ إِلَیْهِ فَلْیَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ؛

هر‌که علم جوید براى اینکه بر علما ببالد یا با سفها ستیزد یا مردم را متوجّه خود سازد، جایگاه خود را در آتش برگزیده است.

یعنی  اگر کسی طلب علم کند به‌خاطر اینکه با آن در برابر علما مباهات و افتخار کند یا با سفها مراء و جدال کند و با آن‌ها درگیر شود یا به قصد خودنمایی توجّه مردم را به‌سوی خود جلب نماید، چنین کسی جایگاه خود را در آتش برگزیده ‌است!

یا در روایتی دیگر، از امام صادق علیه السّلام آمده است: کسی که علم را برای منفعت دنیا طلب کند، از آخرت بی‌بهره است و بر‌عکس، کسی که علم را برای آخرت طلب نماید، خداوند هم دنیا به او می‌دهد و هم آخرت. یا آن روایت معروف که:

سَلْ تَفَقُّهاً وَ لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتاً؛

براى فهمیدن بپرس، نه برای اذیّت کردن و به زحمت انداختن!

در اینجا نیز به نظر می‌رسد امیرالمؤمنین علیه السّلام همین مطالب را به فرزندشان می‌فرمایند که: برای فهمیدن بررسی و سؤال کن، نه به قصد مجادله و خصومت یا از روی تعصّب و پیش‌فرض گرفتن و شبهات را مبنا قرار دادن: لَا بِتَوَرُّطِ الشُّبُهَاتِ وَ عُلَقِ الْخُصُومَاتِ.

طلب یاری و توفیق الهی در شناخت مسیر، و احتراز از شبهات و گمراهی‌ها

سپس حضرت می‌فرمایند:

وَ ابْدَأْ قَبْلَ نَظَرِکَ فِی ذٰلِکَ بِالاسْتِعَانَهِ بِإِلٰهِکَ وَ الرَّغْبَهِ إِلَیْهِ فِی تَوْفِیقِکَ؛

و پیش از آنکه در این طریق نظر کنى و در آن قدم نهى، از خداى خود یارى بخواه و براى توفیق یافتنت به او روى آور.

وَ تَرْکِ کُلِّ شَائِبَهٍ أَوْلَجَتْکَ فِی شُبْهَهٍ أَوْ أَسْلَمَتْکَ إِلَى ضَلَالَهٍ؛

و از هر‌چه تو را در شکّ و شبهه اندازد یا به گمراهى کشاند، احتراز کن.

یعنی قبل از اینکه بخواهی اعمال نظر کنی، از خدایت استعانت بجو و به او امید داشته باش که توفیقت دهد، و هر چیزی که ممکن است تو را در راه مشتبهی وارد کند یا به گمراهی بکشاند ـ مانند تعصّب‌های جاهلی، مجادله‌های بی‌فایده، دنیا‌طلبی‌ها، ریاست‌طلبی‌ها و… ـ همه را ترک کن و خالص برای دریافت حق با استعانت از خداوند اعمال نظر کن.

لزوم اخلاص و پاکی برای فهم و دریافت حق

آن‌گاه حضرت می‌فرمایند:

فَإِنْ أَیْقَنْتَ أَنْ قَدْ صَفَا قَلْبُکَ فَخَشَعَ وَ تَمَّ رَأْیُکَ فَاجْتَمَعَ وَ کَانَ هَمُّکَ فِی ذَلِکَ هَمّاً وَاحِداً فَانْظُرْ فِیمَا فَسَّرْتُ لَکَ؛

و چون یقین کردى که دلت صاف و پاک گشته و فروتن و فرمانبردار شده، و نظرت جمع و کامل گشته، و اندیشه‏‌ات یکی شده، آن‌گاه در آنچه در این وصیّت‌نامه براى تو به‌وضوح بیان داشته‌ام، بنگر.

یعنی هرگاه یقین کردی که قلبت صفا پیدا کرده و دیگر غلّ و غش در آن نیست و خاشع شده است و رأی و نظر تو تامّ و کامل شده و  در یک چیز جمع گشته و یک اراده و قصد پیدا کردی که همان فهم و دریافت حق و کنار گذاشتن غیر حق با استعانت از خداوند باشد، آن‌گاه در آنچه برایت در این وصیّت‌نامه به‌وضوح بیان می‌کنم، نظر کن.

وَ إِنْ لَمْ یَجْتَمِعْ لَکَ مَا تُحِبُّ مِنْ نَفْسِکَ وَ فَرَاغِ نَظَرِکَ وَ فِکْرِکَ فَاعْلَمْ أَنَّکَ إِنَّمَا تَخْبِطُ الْعَشْوَاءَ وَ تَتَوَرَّطُ الظَّلْمَاءَ؛

و اگر نتوانستى به آنچه دوست دارى، دست یابى و براى تو آسودگى خاطر و اندیشه حاصل نیامد، بدان که مانند شترى هستى که پیش پاى خود را نمى‌بیند و در تاریکى گام برمى‌دارد.

امّا اگر آنچه گفتم، برایت حاصل نشد و ذهنت از شوائب خالی نگردید، بلکه همچنان شبهه‌ها، تعصّب‌ها، دنیا‌طلبی‌ها و خصومت‌ها در ذهنت وجود داشت، پس بدان همچون فردی نابینا راه می‌پیمایی و در تاریکی‌ها فرو‌‌می‌روی.

وَ لَیْسَ طَالِبُ الدِّینِ مَنْ خَبَطَ أَوْ خَلَطَ وَ الْإِمْسَاکُ عَنْ ذَلِکَ أَمْثَلُ؛

و کسى که به خطا مى‌رود یا حقّ و باطل را در‌ هم مى‌آمیزد، طالب دین نیست و بهتر آن است که از رفتن باز ایستد.

یعنی اگر دیدی آن خلوص برایت حاصل نشد و می‌خواهی با این‌همه شوائب راهت را ادامه دهی، این راه را رها کن و همان راه اوّل یعنی تمسّک به سیرۀ صالحان از اهل‌بیتت و آباء طاهرینت را اخذ کن و بقیّهٔ راه‌ها را کنار بگذار.

امیدوارم خداوند متعال به همهٔ ما اخلاص و پاکی در راه حق عنایت فرماید.

و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته