اصطلاح «کلی» در باب برهان، با «کلی» در بحث منطق صوری و باب قیاس فرق دارد. کلی در باب قیاس یعنی همة افراد را شامل میشود، ولی کلی باب برهان معنای وسیعتری دارد، اگرچه معنای باب قیاس را هم باید داشته باشد. کلی در باب برهان یعنی قابل صدق بر کثیرین است و به این دلیل، همة افراد را شامل میشود؛ در مقابل جزئی که قابل صدق بر کثیرین نیست.
علامه طباطبایی: در علوم برهانی باید از عوارض ذاتیه بحث شود، نه از عوارض غریب. سپس میفرمایند: قیاسهایی که در علوم برهانی وجود دارد باید منتج یقین باشد، پس باید مقدمات آنها هم یقینی باشد و اگر مقدمات یقینی نباشد معلوم است که به یقین نمیرسیم؛ چون نتیجه تابع اخس مقدمات است و اگر یکی از مقدمات، غیر یقینی بود دیگر نتیجه یقینی نمیشود.
برای تبیین دقیق «عوارض ذاتیه» ابتدا باید ببینیم اصل این حرف که گفتند «در علم باید از عوارض ذاتیة موضوع آن بحث شود» آیا معیار هم دارد یا نه و روی چه ملاکی این حرف را زدهاند. هر ادعایی که مطرح میشود باید حساب داشته باشد، لاسیما مثل اینجا که از مباحث عقلی و منطقی است.
بوعلی در منطق اشارات در تعریف عارض ذاتی فرموده است: هو المحمول الذي يلحق الموضوع من جوهر الموضوع و ماهيته؛ عارض ذاتی یعنی محمولی که به خاطر جوهر و ماهیت موضوع، بر آن بار میشود. «جوهر» در اینجا به معنای لغویِ آن یعنی همان ذات است. «ماهیته» هم عطف تفسیری است و در اینجا به معنای اعم است؛ یعنی شامل وجود و هو هویت میشود.