یکی از قواعد مهم و مسلّم فقه قاعدة الزام است. در روایات متعدد این مضمون آمده است: «أَلْزِمُوهُمْ بِمَا أَلْزَمُوا بِهِ أَنْفُسَهُم»؛ «هر کسی را به آنچه خودش را ملزم به آن میداند، ملزم کنید» که ظاهرش اعم از اهل خلاف و حتی کسانی است که خارج از دین هستند.
فرق فقه و اصول قابل اشتباه نیست، به این بیان که: در اصول به دنبال پیدا کردن حجتها هستیم و در فقه حجتهای پیدا شده را تطبیق میکنیم. پس «تحصیل حجت» در فقه و اصول اشتراک لفظی بوده و همین موجب اشتباه شده است؛ در اصول، تحصیل اصل حجیت است ولی در فقه تحصیل حجت معلومه نسبت به موارد خاصه است که فرق بین ایندو واضح است.
مشهور اصولیون از قدیم، علم اصول را اینچنین تعریف کردهاند: «علم الاصول هو العلم بالقواعد الممهَّدة لاستنباط الاحکام الشرعیة الفرعیة». این تعریف متعارف و رسمی از علم اصول، توسط خیلی از بزرگان علم اصول مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. از جمله مرحوم نائینی، محقق عراقی و بعضی از اساطین دیگر، اشکالاتی بر آن وارد کردهاند.