جلسۀ ۲۶، رمضان ۱۴۴۱ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد
خلاصه بیانات
آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
ماه مبارک رمضان ۱۴۴۱، جلسه بیست و ششم
کلمات امیرالمؤمنین علیه السّلام در وصف پارسایان را توضیح میدادیم و بیان کردیم یکی از صفاتی که امام متّقین برای متّقین بیان فرمودهاند، تلاش برای دوری از غفلت است و از آیهٔ شریفهٔ (وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خِیفَهً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلِین) استفاده کردیم یاد خدا مخصوصاً صبحگاهان و شامگاهان شایسته است و غفلت امری ناپسند است.
غیر متّقین، غرق در غفلت
دقیقاً برعکس متّقین و مؤمنین، کفّار و مشرکین و فسّاق و فجّار همیشه در غفلت فرو رفتهاند. خداوند متعال دربارهٔ آنها میفرماید:
(وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُون)
بسیاری از جنّ و انس را برای جهنّم آفریدیم. اینان دلهایی دارند که با آن نمیفهمند، چشمهایی دارند که با آن نمیبینند و گوشهایی دارند که با آن نمیشوند. آنها مثل چهارپایان و بلکه گمراهترند. آنان غافلند.
آنها در مرتبهٔ اعلای غفلتند؛ زیرا هیچگونه توجّهی ندارند و گویا اصلاً انسان نیستند؛ عقلی را که خداوند به آنان داده کاملاً تعطیل کردهاند و درجاییکه باید آن را به کار گیرند هیچ بهرهای از آن نمیبرند؛ اصلاً نمیاندیشند که از کجا آمدهاند، به کجا میروند، برای چه خلق شدهاند، اکنون چگونه زندگی میکنند، خالقشان کیست، وظیفهشان در مقابل خالق چیست، خالق با آنان چه رابطهای دارد، آیا پیامبری هست یا اصلاً پیامبری نیست و… . بعضی از آنان حتّی تصریح میکنند که ما کاری به این مسائل نداریم، همینکه شکممان پُر و لباسمان فراهم باشد، مسکن و مرکبمان مهیّا و لذّتهایمان برقرار باشد، همین برای ما کافی است و امور دیگر برای ما مهم نیست. یعنی یک حیوان به تمام معنا هستند؛ حیوان هم فقط مثل خوراک و مسکنی میخواهد که در آن راحت زندگی کند و به دنبال چیز دیگری نیست. اینگونه افراد نیز مانند چهارپایان هستند، بلکه از آنان بدترند؛ زیرا چهارپایان برای همین خلق شدهاند که بخورند و بخوابند و در نهایت استفادهای از آنها بشود یا نشود و کارشان همینجا به پایان میرسد. برخلاف انسان که برای مسائلی عالیتر، والاتر و مهمتر، یعنی برای قرب الهی و برای ابدیت خلق شده است. آنوقت این استعداد عجیب و این ظرفیت فوقالعاده را با غفلتش نابود میکند. از این جهت است که حضرت فرمودند: «غفلت، اخلاق و خوی احمقان است» و نیز فرمودند: «غفلت بدترینِ دشمنان است».
انسان، غرق در فضل و رحمت الهی
امیرالمؤمنین علیه السّلام در ویژگی بعدی متقین فرمودند: از فضل و رحمت الهی که شامل حال او شده خوشحال است. ما سر تا پایمان را نعمت فرا گرفته است؛ اصل وجود ما، حواسّ ما، زمین و آسمان، پیامبران و اولیای الهی، اینها همه نعمتهایی هستند که خداوند برای ما قرار داده است. امّا عدّهای اصلاً اینها را نمیفهمند و بدین جهت نمیتوانند خوشحال باشند؛ خیال میکنند طبیعت کر و کور یا چیزی نظیر آن این نعمتها را برایشان فراهم کرده است! خدایی را قائل میشوند که خدای واقعی و حقیقی نیست و از نعمتهای الهی غافلند و لذا شکرش را هم بهجا نمیآورند و انگیزهای هم برای شکر ندارند. امّا فرد متّقی همهٔ اینها را محاسبه میکند و میداند اصل وجودش از خداست و خدا به او وجود خاصّی عنایت فرموده که با وجود همهٔ موجودات دیگر متفاوت است:
(وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَهٍ مِنْ طینٍ، ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَهً فِی قَرارٍ مَکِینٍ، ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَهَ عَلَقَهً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَهَ مُضْغَهً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَهَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللهُ أَحْسَنُ الْخالِقِین)؛
خداوند متعال این نعمتها را برای ما برشمرده و میفرماید: ای انسان! تو از لحاظ مادّی، انسانی بودی که از نطفه خلق شدی؛ خداوند تو را در رحم و در آن جایگاه معتبر و محکم حفظ کرد؛ مراحل نطفه، علقه، مضغه، استخوان پیدا کردن و روییدن گوشت بر استخوان، همهٔ اینها در جای امنی برای تو محقّق شد؛ تا آن اندازه که کامل شدی و سپس موجود دیگری شدی؛ موجودی که خداوند دربارهٔ تو میگوید: چه با برکت است خدای احسن الخالقین که اینچنین موجودی را آفریده است.
(لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی أَحْسَنِ تَقْویم)؛
ما انسان را در بهترین شرایط آفریدیم.
اوّلین و مهمترین فضل الهی: وجود پرظرفیت و استثنایی
در واقع، اوّلین و مهمترین نعمتی که خداوند متعال به ما عنایت کرده، نعمت وجود است؛ آنهم وجودی که قابلیتش به اندازهای است که حتّی از فرشتگان آسمان برتر شود و به کمالی بالاتر از کمال آنان دست یابد. گاهی کسی چیزی به انسان میدهد که خیلی ارزشمند نیست. گاهی هم کسی چیزی به انسان عطا میکند که هیچ چیز در عالَم با آن برابری نمیکند. خداوند متعال چنین چیزی به ما داده است. برترین موجودات عالَم فرشتگانند، امّا انسان ظرفیتش از فرشتگان هم بالاتر است و اگر انسانی توانست از این ظرفیتش استفاده کند ـ مانند پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله و امیرالمؤمنین علیه السّلام ـ حتّی جبرئیل هم به گرد او نمیرسد؛ چنانکه وقتی پیامبر (ص) در معراج به آن مراتب بالا رسید، جبرئیل عرض کرد: ای رسول خدا! از اینجا به بعد را باید تنها بروید؛ من بیش از این حقّ قرب و توان و ظرفیت بالا آمدن ندارم؛ لَوْ دَنَوْتُ أَنْمُلَهً لَاحْتَرَقَتُ؛ اگر بند انگشتی نزدیکتر شوم میسوزم و وجودم نابود میشود.
بنابراین ظرفیت وجود انسان بالاترین ظرفیت است که از همهٔ موجودات عالَم بالاتر است و خداوند چنین وجودی را تنها به انسان داده است، گرچه بیشتر انسانها قدر این ظرفیت را نمیدانند و از آن به درستی استفاده نمیکنند. امّا فرد متّقی میداند خداوند این ظرفیت را به او داده و لذا از این فضل و رحمت خداوند خوشحال است. او میداند اوّلین و بالاترین فضل الهی همین وجود پرتوان و پرظرفیتی است که خداوند به او داده و در واقع نعمتهای دیگر را برای رشد این وجود قرار داده است؛ زیرا رشد این وجود دفعی و قهری نیست، بلکه تدریجی و اختیاری است و باید از طریق کسب و از مسیر اختیار خود انسان رشد کند.
و الحمد للّه ربّ العالمین
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰