از جمله کسانی که تلاش کردهاند جامع دیگری تصویر کنند، جناب محقّق اصفهانی رحمه الله شاگرد پرتوان و فهیم آخوند رحمه الله است. چنانکه برای همه روشن است، ایشان بسیار متأثّر از مباحث فلسفی است و تلاش میکند ...
در اوایل علم اصول که آخوند رحمه الله در اثبات «وحدت موضوع علم» از این قاعده استفاده کرده بودند، به طور مفصّل بحث کردیم و گفتیم این قاعده تنها در وحدت شخصی کاربرد دارد؛ بدین معنا که اگر صادری به طور متشخّص واحد باشد ...
ما چه صحیحی باشیم و چه اعمّی، باید جامعی میان افراد داشته باشیم و امکان ندارد لفظی به نحو اشتراک معنوی بر یک سلسله مصادیق تطبیق شود، بدون اینکه جهت جامعی داشته باشند. حال اگر توانستیم هم جامع ...
تقریباً همة اصولیون فرمودهاند باید میان افراد صحیح یا اعم جامع وجود داشته باشد. منتها شیخ انصاری رحمه الله در اینجا تمایل به نظر دیگری پیدا کرده که محقّق نائینی رحمه الله هم آن را پرورش داده و پذیرفته است ...
از آنچه گفتیم، معلوم شد شرایط قسم اول، یعنی آنچه که میتوان در متعلَّق اخذ کرد، میتواند داخل در مسمّای صلات، صوم، حج و... باشد و اسماء عبادات به مرکبی اطلاق شود که این شرایط را داشته باشد؛ یعنی مثلاً «صلات» ...
مرحوم امام قدس سره به حسب متن مناهج الوصول میفرمایند: اینکه گفتهاند نسبت بین صحت و فساد، عدم و ملکه است درست نیست، بلکه صحت و فساد دو امر وجودی و از مقولة کیف هستند و نسبت بین آندو تضاد است ...
جناب آخوند رحمه الله قائل است صحیح چیزی است که «تامّ الأجزاء و الشرائط» باشد و فاسد چیزی است که «ناقص» باشد. پس صحت یعنی «تمامیت» و فساد یعنی «نقصان». در نتیجه اگر صحیحی شویم، یعنی لفظ برای معنای ...
با اینکه مبحث «صحیح و اعم» هم در عبادات و هم در معاملات جریان دارد، منتها سنخ بحث در ایندو متفاوت است. لذا جناب آخوند رحمه الله ابتدا بحث عبادات را مطرح میکند و سپس به معاملات میپردازد. ایشان در ابتدا ...
بعضی از افرادی که خیلی خود را اهل تعبّد میدانند، میگویند: «اصلاً برهان چیست!؟ برهان جزء مزخرفات است! برهان مبتنی بر علت و معلول است، درحالیکه اصلاً علیت باطل است! اصلاً قیاس چیست!؟ تصدیقیات و تصوریات ضروری چیست!؟» واقعاً جای تعجب است ...
استدلال دیگر بر محالیت استعمال لفظ در اکثر از معنا توسط محقق اصفهانی رحمه الله اقامه شده است و ایشان چنان به این بیان مطمئن است که میگوید: و التحقیق أن الامر فیالاستحالة اوضح من ذلک؛ یعنی استحالۀ استعمال ...
اساساً اینکه عدهای گفتهاند «استعمال لفظ واحد در اکثر از معنا جایز است» به این معناست که آنچه از متکلم صادر میشود و سامع میشنود واحد است و کاری ندارند که در ذهنها چه اتفاقی میافتد. بنابراین روی لفظ خارجی متمرکز ...
آخوند رحمه الله بنابر تقریب اظهر فرموده است: استعمال لفظ در معنا فقط این نیست که لفظ را علامت برای معنا قرار دهیم، بلکه لفظ را وجه، عنوان و حتی عین معنا قرار میدهیم و لهذا حُسن و قبح معنا به لفظ هم سرایت میکند ...