جلسۀ ۱۷، رمضان ۱۴۴۲ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد
بیانات
آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
ماه مبارک رمضان ۱۴۴۲، جلسهٔ هفدهم
کلمات سیّد و مولایمان امیرمؤمنان علیه السّلام را در وصف پرهیزکاران بیان میکردیم و امیدواریم خداوند متعال برکات این کلمات را بر ما ارزانی بدارد؛ خصوصاً در این شب هفدهم ماه مبارک که شب پیروزی لشکر اسلام و لشکر رسول اللّه صلّی الله علیه وآله بر لشکر کفّار در جنگ بدر است و فضیلت مضاعفی دارد؛ شبی است که طبق روایات، ملائکه از آسمان نازل شدند و جبرائیل و میکائیل و اسرافیل هرکدام با هزار فرشته بر امیرالمؤمنین علیه السّلام سلام کردند و بعداً نیز یاریگر مسلمانان در جنگ با کفّار بودند، بهگونهایکه پیروزی بزرگی برای مسلمانان پدید آورد که چهبسا به حسب آنچه گفته شده بالاترین پیروزی مسلمانان بوده است. امیدواریم خداوند متعال مسلمانان جهان و بهویژه کشور جمهوری اسلامی را بر دشمنانشان غالب فرماید و امدادهای غیبی خود را بر همه نازل گرداند.
قناعت، عامل خودسازی
امیرالمؤمنین علیه السّلام در ادامهٔ ویژگیهای پارسایان فرمودند: «قَانِعَهً نَفْسُهُ؛ متّقی نفسش قانع است» و قدری دربارهٔ قناعت و اهمّیت آن در زندگانی فردی و حتّی اجتماعی اشاراتی کردیم. امیرالمؤمنین علیه السّلام کلمات متعدّدی دربارهٔ قناعت و اهمّیت آن دارند تا آنجا که در یکی از آنها تصریح میفرمایند که اگر کسی قناعت نداشته باشد، اصلاً نمیتواند خودسازی کند و انسان صالحی شود:
کَیْفَ یَسْتَطِیعُ صَلَاحَ نَفْسِهِ مَنْ لَا یَقْنَعُ بِالْقَلِیلِ؟
چگونه میتواند نفس خود را اصلاح کند، کسیکه نمیتواند به کم قناعت کند؟
یا در روایت دیگری میفرمایند:
أَعْوَنُ شَیْءٍ عَلَى صَلَاحِ النَّفْسِ الْقَنَاعَهُ؛
بهترین یاریگر انسان بر اصلاح نفس قناعت است.
آنقدر مسئلهٔ قناعت مهمّ است که حضرت در روایتی دیگر، صفت مقابل قناعت را که حرص و طمع باشد، به عنوان دشمن انسان فرض کرده و قناعت را روشی برای مقابله با این دشمن معرّفی نموده و میفرمایند همانطورکه با دشمنت میجنگی و ستیز میکنی، با ابزار قناعت به جنگ حرص برو و به کمک قناعت با حرص و طمع خویش مبارزه کن:
انْتَقِمْ مِنْ حِرْصِکَ بِالْقُنُوعِ کَمَا تَنْتَقِمُ مِنْ عَدُوِّکَ بِالْقِصَاصِ؛
از حرص خود با قناعت انتقام بگیر، چنانکه از دشمن خویش با قصاص انتقام میگیری.
قناعت، مایهٔ سلامت دین و آسایش دنیا
در روایت دیگری حضرت میفرمایند:
اقْنَعُوا بِالْقَلِیلِ مِنْ دُنْیَاکُمْ لِسَلَامَهِ دِینِکُمْ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ الْبُلْغَهُ الْیَسِیرَهُ مِنَ الدُّنْیَا تُقْنِعُه؛
به اندکی از دنیای خود قناعت کنید، تا دینتان سالم بماند. انسان مؤمن، کم دنیا او را قانع میسازد.
قناعت، نه تنها دین و ایمان انسان را محفوظ میدارد، بلکه آسایش دنیوی را نیز درپی دارد؛ چنانکه از امام حسین علیه السّلام نقل شده که فرمودند:
الْقُنُوعُ رَاحَهُ الْأَبْدَان؛
قناعت، مایهٔ آسایش بدنهاست.
یعنی حتّی اگر نگاهت فقط به ظاهر و جنبههای جسمانی است، چنانچه میخواهی راحت باشی، اهل قناعت باش!
ببینید چقدر مسئلهٔ قناعت مهمّ است که امیرالمؤمنین علیه السّلام پس از گذشت هفت روز از رحلت پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله بعد از اینکه وظیفهٔ خود را در جمع قرآن انجام داده بودند، در خطبهٔ غرّائی که خواندند، به مسئلهٔ قناعت نیز پرداختند. این خطبه که به «خطبهٔ وسیله» معروف است و جناب کلینی رحمه الله در کتاب کافی آن را نقل کرده و دیگران نیز نقل کردهاند، مطالب بسیار عالی و عبارات واقعاً فوقالعاده دارد؛ ازجمله عباراتی که هرچند مربوط به بحث ما نیست، ولی دانستن آن خوب است.
شما زیاد شنیدید که در اصل وجود خدا باید فکر کرد و با تأمّل و تفکّر به وجود خداوند پی برد، امّا در ذات و ماهیت و کنه خداوند نمیتوان فکر کرد؛ چون محال است که بینهایت در ظرف فکر انسان محدود و ناتوان گنجانده شود. این مطلب در این خطبه مورد اشاره قرار گرفته است؛ آنجا که حضرت میفرمایند:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی مَنَعَ الْأَوْهَامَ أَنْ تَنَالَ إِلَّا وُجُودَهُ وَ حَجَبَ الْعُقُولَ أَنْ تَتَخَیَّلَ ذَاتَهُ؛
سپاس خدایی را که فکرها و اندیشهها را از اینکه به چیزى جز وجود او دست یابند بازداشت و عقلها را از اینکه بتوانند تصوّری از ذات او داشته باشند در پرده نگاه داشت.
حضرت در این خطبهٔ بسیار مهم، در تعبیری عجیب و فوقالعاده درمورد قناعت میفرمایند:
لَا مَالَ أَذْهَبُ بِالْفَاقَهِ مِنَ الرِّضَا بِالْقَنَاعَهِ وَ لَا کَنْزَ أَغْنَى مِنَ الْقُنُوعِ وَ مَنِ اقْتَصَرَ عَلَى بُلْغَهِ الْکَفَافِ فَقَدِ انْتَظَمَ الرَّاحَهَ وَ تَبَوَّأَ خَفْضَ الدَّعَهِ؛
هیچ مالی فقرزداتر از رضایت به قناعت نیست (یعنی هیچ مالی به اندازهٔ قناعت قدرت ندارد فقر را از انسان بزداید) و هیچ گنجی بینیازکنندهتر از قناعت نیست و کسی که به اندازهٔ کفافش اکتفا کند، راحت را بهدست آورده و در آسایش و آرامش استقرار پیدا کرده است.
سپس میفرمایند:
الرَّغْبَهُ مِفْتَاحُ التَّعَبِ وَ الِاحْتِکَارُ مَطِیَّهُ النَّصَبِ؛
رغبت کلید رنج است و مالاندوزی مَرکب ناراحتی.
یعنی کسی که قانع نباشد و پیوسته رغبت به دنیا و طمع به مال بیشتر داشته باشد، این موجب رنج و ناراحتی او خواهد بود. حال اگر میخواهید گرفتار رنج باشید، اهل حرص و طمع باشید و اگر میخواهید آرامش داشته باشید ـ هم آرامش بدن و هم آرامش روح ـ و هم دنیایتان سالم بماند و هم آخرتتان، اهل قناعت باشید و به آنچه خداوند روزی شما کرده راضی باشید. حضرت نه تنها در این خطبه این مطلب را بیان فرمودهاند، بلکه در کلماتی که به عنوان توصیه به امام حسین علیه السّلام داشتهاند نیز نزدیک به همین عبارات را ذکر فرمودهاند.
در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است:
ثَمَرَهُ الْقَنَاعَهِ الْإِجْمَالُ فِی الْمُکْتَسَبِ وَ الْعُزُوفُ عَنِ الطَّلَبِ؛
ثمرهٔ قناعت، میانهروی در کسب و ناخوشداشتن طلب است.
یعنی فایدۀ قناعت آن است که انسان در کسب و کارش حدّ میانه را نگه میدارد، در تلاش اقتصادی خود را بیچاره نمیکند، بیجهت و بیش از اندازه بهدنبال مال نمیرود و برای جمع مال دنیا حرص نمیزند.
إنشاءاللّه خداوند متعال به لطف خود و به حقّ امیرالمؤمنین علیه السّلام و اولیائش همهٔ ما را دارای روحیهٔ قناعت قرار دهد.
و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰