جلسۀ ۱۸، رمضان ۱۴۴۳ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد

نکتهٔ مهم درمورد غضب آن است که انسان حتّی اگر هم به‌جا غضب کند، نباید غیر عاقلانه و تحت تأثیر غضب تصمیم بگیرد؛ چنان‌که انسان متّقی تصمیماتش همواره براساس تعقّل است و هنگام خشم و غضب تصمیمی نمی‌گیرد. درحقیقت، اگر انسان مهار نفس را رها کند و براساس خشم و غضب تصمیم بگیرد، گرفتار هرگونه بدی خواهد شد

بیانات

آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته

ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳، جلسهٔ هجدهم

کلمات نوارنی امیرالمؤمنین علیه السّلام را در وصف متّقین از نهج‌البلاغه توضیح می‌دادیم که حضرت فرمودند: «مَیِّتَهً شَهْوَتُهُ؛ فرد متّقی شهوتش مرده است» و گفتیم مراد از میراندن شهوت، مهار شهوت است، وگرنه اصل شهوت ـ اعمّ از شهوت مال، خوراک، دامن و امثال آن ـ برای ادامهٔ زندگی لازم است، ولی در‌عین‌حال در آیات و روایات هشدارهایی جدّی دربارهٔ شهوات مهار‌نشده وارد شده است.

اسارت شهوت شکم و دامن

در روایتی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله بیشترین سبب جهنّمی شدن افراد، پیروی از دو شهوت شکم و دامن معرّفی شده است:

أَکْثَرُ مَا تَلِجُ بِهِ أُمَّتِی النَّارَ الْأَجْوَفَانِ‏: الْبَطْنُ وَ الْفَرْج‏‏؛

بیشترین چیزی که سبب دوزخ رفتن امّتم می‌شود، دو میان‌تهى است: شکم و دامن.

اسارت در بند شهوت شکم و شهوت دامن، بسیار خطرناک است و ممکن است فرد را کاملاً به ورطهٔ نابودی بکشاند. شاعری در شعر جالبی گفته است:

فرج و گـلو، فرج و گـلو

کـرده تـو را دنـگ و دلـو

هر کس از این دو بگذرد

باشد گُل او، باشد گُل او

البتّه همان‌طورکه قبلاً گفتیم، شهوت‌های دیگر هم وجود دارد؛ مانند شهوت مال، شهوت جاه و مقام، شهوت شهرت و… و این شهوات نیز خطرناک است، ولی بعضی از آن‌ها به‌ویژه شهوت شهرت و مقام چه‌بسا برای خواص باشد، امّا شهوت شکم و دامن اوّلاً عمومیّت دارد و ثانیاً شاید بیشتر موجب گمراهی افراد می‌شود، لذا توجّه ویژه‌ای به آن شده و بیشتر درمورد آن هشدار داده شده است. امیدواریم خداوند متعال همهٔ ما را از اسارت شهوات نجات دهد.

خشم فروخورده

امیرالمؤمنین علیه السّلام در ادامهٔ وصف متّقین می‌فرمایند:

مَکْظُوماً غَیْظُهُ؛

خشم او فرونشانده است.

انسان متّقی، غیظش فروخورده شده است. غیظ همان خشم و غضب است، منتها درجهٔ بالای آن. خشم حالتی است که همهٔ ما آن را تجربه کرده‌ایم و به‌اصطلاح امری وجدانی است. هرگاه برای انسان امر نامناسب و ناگواری پدید آید که توقّع آن را ندارد، منقلب و برافروخته می‌شود و خشم و غضب می‌کند، ولی اگر این حالت شدید باشد، غیظ نامیده می‌شود.

غیظ و غضب بی‌جا منشأ تصمیمات خطرناک

اساساً غضب امر خطرناکی است و چه‌بسا انسان به‌واسطهٔ غضب تصمیمات خطرناکی بگیرد که سرنوشت خودش یا جمعیّتی یا حتّی ملّتی را دگرگون کند. البتّه غضب هم مانند شهوت همه‌جا بد نیست، بلکه در مواردی خوب و حتّی گاهی لازم و واجب است؛ مثلاً اگر غضب نباشد، انسان اصلاً از خودش دفاع نمی‌کند. این قوّهٔ غضبیّه است که موجب می‌شود انسان از جان و مال و هرآنچه متعلّق به اوست، دفاع کند. بنابراین غضب همیشه هم مذموم نیست، بلکه آنچه مذموم و خطرناک است، غضب بی‌جا و مخصوصاً غیظ بی‌جاست که انسان باید از آن پرهیز کند؛ چنان‌که امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند انسان پرهیزکار خشم خود را فرومی‌خورد.

خداوند متعال نیز در قرآن کریم کظم غیظ و فرونشاندن خشم را از صفات برتر پرهیزکاران می‌شمارد و می‌فرماید:

وَ ‌الْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ؛

و آنان که خشم خود را فرومی‌برند.

تصمیم عاقلانه پس از فرونشاندن خشم

نکتهٔ مهم درمورد غضب آن است که انسان حتّی اگر هم به‌جا غضب کند، نباید غیر عاقلانه و تحت تأثیر غضب تصمیم بگیرد؛ چنان‌که انسان متّقی تصمیماتش همواره براساس تعقّل است و هنگام خشم و غضب تصمیمی نمی‌گیرد. درحقیقت، اگر انسان مهار نفس را رها کند و براساس خشم و غضب تصمیم بگیرد، گرفتار هرگونه بدی خواهد شد:

الْغَضَبُ‏ مِفْتَاحُ‏ کُلِّ شَرٍّ؛

غضب، کلید هر شرّ و بدی است.

 وقتی انسان غضب می‌کند، قوّهٔ عاقله‌اش درست کار نمی‌کند و اگر تحت تأثیر احساس غضب و برافروختگی ناشی از خشم، تصمیمی بگیرد، در بسیاری از اوقات تصمیم نادرستی خواهد بود.

پرهیز از برخورد هنگام غضب

در روایتی آمده است:

نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله عَنِ الْأَدَبِ عِنْدَ الْغَضَب‏؛

رسول خدا صلّی الله علیه وآله از ادب کردن هنگام خشم و عصبانیّت نهی فرمودند.

ادب کردن مصادیق و انواع گوناگونی دارد. هر فرماندهی نسبت به افراد تحت فرمانش، هر رئیسی نسبت به افراد تحت ریاستش، هر پدری نسبت به افراد خانواده‌اش و حتّی هر مادری نسبت به فرزندانش ممکن است ناراحت و خشمگین شود و خشم و ناراحتی او هم به‌جا باشد؛ مثلاً فرزندشان کار بدی انجام داده و باید هم خشم بگیرند، امّا نکتهٔ مهم آن است که نباید براساس خشمشان تصمیم بگیرند و شخص خطاکار را هنگام خشم و عصبانیّت ادب کنند.

یکی از اشتباهاتی که متأسّفانه بعضی پدر و مادرها مرتکب می‌شوند، آن است که وقتی کار بدی از فرزندشان سر می‌زند؛ مثلاً خسارتی وارد می‌کند، بی‌ادبی انجام می‌دهد، حرف زشتی می‌زند یا…، شدیداً خشمگین می‌شوند و با او برخورد شدید و چه‌بسا برخورد جسمی می‌کنند و طفل معصوم را آزار می‌دهند، درحالی‌که اشتباهات فرزندان ـ مخصوصاً فرزندان کوچک ـ غالباً غیر عمدی و ناشی از نادانی کودکانه است و چه‌بسا به‌خاطر نقصان تربیت پدر و مادر باشد! لذا چنین برخوردهایی به‌هیچ‌وجه درست نیست؛ چنان‌که درمورد سایر نزدیکان یا زیردستان نیز چنین است.

بدین‌جهت حضرت فرمودند: هنگام غضب کسی را ادب نکنید. اگر کسی اشتباهی مرتکب شد و شما غضب کردید، ابتدا بگذارید غضبتان فروبنشیند، سپس فکر کنید فردی که این اشتباه را انجام داده، چرا انجام داده است؟ آیا عمداً انجام داده و می‌توانسته از آن خودداری کند یا اینکه عذری داشته و اصلاً چاره‌ای جز انجام آن نداشته است؟! برفرض اینکه عمداً انجام داده، آیا اصلاً باید ادب شود یا لازم نیست؟ اگر هم باید ادب شود، چه مقدار و به چه صورت باید ادب شود؟ شارع در چه حدّی اجازه داده است؟

مگر انسان می‌تواند هرطور خواست حتّی فرزند خود را ادب کند؟! بعضی پدر و مادرها فکر می‌کنند آزادند و به هر نحوی می‌توانند فرزندشان را ادب کنند! درحالی‌که انسان حق ندارد به هر نحوی که خواست حتّی فرزند خودش را ادب کند. البتّه فرزندان نیز باید توجّه داشته باشند حرمت پدر و مادر خود را رعایت کنند، امّا پدر و مادرها هم حتماً باید حقّ فرزندان را رعایت کنند.

توقّعات بی‌جا از فرزندان

در روایتی بسیار جالب از رسول خدا صلّی الله علیه وآله آمده که توقّعات بی‌جا از فرزندان خود نداشته باشید. حضرت می‌فرمایند:

 ‏ رَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَ وَلَدَهُ عَلَى بِرِّهِ؛

خدا رحمت کند کسی را که فرزندش را در نیکی کردن به او کمک کند.

 راوی عرض کرد: چگونه کسی به فرزندش کمک کند که به خود او نیکی نماید؟! حضرت فرمودند:

یَقْبَلُ‏ مَیْسُورَهُ‏ وَ یَتَجَاوَزُ عَنْ مَعْسُورِهِ؛

آنچه قدرت داشته و انجام داده، از او بپذیرد، و آنچه برای او سنگین و طاقت‏فرساست، از وی نخواهد.

گاهی بعضی پدر و مادرها ـ چه در مسائل مادّی مثل کمک کردن در زندگانی و چه در مسائل معنوی همچون عبادت ـ توقّعاتی از فرزندانشان ـ حتّی از فرزند کوچکشان ـ دارند که سزاوار نیست و از توان جسمی یا روحی آنان خارج است، درحالی‌که حضرت می‌فرمایند: از فرزندانتان کارهایی نخواهید که در وسعشان نیست.

به‌هرحال انسان باید مواظبت کند هنگام غضب تصمیم مهمّی نگیرد و برخورد شدیدی انجام ندهد یا اصلاً تصمیمی نگیرد و برخوردی نکند،‌ بلکه باید ابتدا کاری کند غضبش فروکش کند؛ مثلاً چنان‌که در روایت آمده اگر ایستاده است، بنشیند، سپس وقتی هیجان غضب او فروکش کرد، با محاسبهٔ دقیق تصمیم بگیرد.

در‌این‌زمینه روایات فراوانی وارد شده است ‌که اگر انسان بخواهد همهٔ روایات درمورد غضب را احصا کند، خود رسالهٔ مستقلّی می‌شود؛ مخصوصاً اگر بخواهد دربارهٔ آن‌ها توضیح هم بدهد. اِن‌شاءاللّه در جلسات آینده به بعضی از آن‌ها اشاره خواهیم کرد. امیدواریم خداوند متعال به همهٔ ما توفیق متخلّق شدن به اخلاق حسنه و اخلاق متّقین عنایت فرماید.

و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته