جلسۀ ۱۹، رمضان ۱۴۴۳ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد
بیانات
آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳، جلسهٔ نوزدهم
شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، اوّلین شب از شبهای قدر و شب ضربت خوردن آقا و مولای ما امیرالمؤمنین علیه السّلام است. این ایّام و لیالی را خدمت مخاطبان عزیز و همهٔ محبّان اهلبیت علیهم السّلام و تمامی آزادگان جهان تسلیت میگویم و از خداوند متعال درخواست دارم که ما را از احیادارندگان شبهای قدر و از مرثیهسرایان و گریهکنندگان بر مصائب اهلبیت علیهم السّلام قرار دهد و ثواب احیاء و عبادت در شبهای قدر و ثواب تعظیم شعائر اسلامی و گریه بر اهلبیت علیهم السّلام را به همهٔ ما عنایت فرماید.
کظم غیظ همراه با عفو و گذشت
کلمات صاحب این شبها امیرالمؤمنین علیه السّلام را در وصف متّقین توضیح میدادیم و بدینجا رسیدیم که حضرت فرمودند: مَکْظُوماً غَیْظُهُ؛ فرد متّقی غیظش فرونشانده و فروخورده است. این ویژگی برگرفته از قرآن کریم است:
وَ سَارِعُواْ إِلىَ مَغْفِرَهٍ مِّن رَّبِّکُمْ وَ جَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ، الَّذِینَ یُنفِقُونَ فىِ السَّرَّاءِ وَ الضَرَّاءِ وَ الْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ؛
و بر یکدیگر پیشى گیرید بهسوی آمرزشی از پروردگار خویش و بهشتی که پهنایش به قدر آسمانها و زمین است و براى پرهیزکاران آماده شده است. آنان که در توانگرى و تنگدستى انفاق مىکنند و خشم خویش فرومىخورند و از خطاى مردم درمىگذرند. و خدا نیکوکاران را دوست دارد.
در این آیات شریفه، خداوند متعال یکی از صفات متّقین را فرونشاندن خشم معرّفی کرده است: وَ الْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ؛ «و آنان که خشم خویش فرومىخورند»؛ همانطورکه امیرالمؤمنین علیه السّلام در وصف انسان متّقی فرمودند: مَکْظُوماً غَیْظُهُ؛«خشم او فروخورده است». سپس خداوند متعال میفرماید: وَ الْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ؛ «و آنان که از خطاى مردم درمىگذرند»؛ یعنی هنر بالاتر، آن است که انسان علاوه بر اینکه خشم خود را فرومیخورد، از خطای دیگران بگذرد و آنان را ببخشاید و عفو کند؛ یعنی خشم او باعث نشود که درصدد انتقام برآید و حتّی یک تصمیم عقلایی برای انتقام بگیرد، بلکه اگر جای عفو است، عفو کند و گذشت نماید؛ چنانکه خداوند متعال در آیهٔ دیگری میفرماید:
وَ الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْاثمِْ وَ الْفَوَاحِشَ وَ إِذَا مَا غَضِبُواْ هُمْ یَغْفِرُونَ؛
و آنان که از گناهان بزرگ و زشتیها پرهیز مىکنند و چون به خشم آیند درمیگذرند.
یعنی وقتی غضب میکنند، نه تنها غضب خود را کنترل میکنند، بلکه همراه آن عفو و گذشت مینمایند. بنابراین نهتنها کظم غیظ و کنترل غضب امری محبوب و شایسته است، بلکه عفو و گذشت از دیگران نیز کاری نیک و پسندیده است.
عفو و گذشت و مهار غضب در خانواده
کظم غیظ و فروخوردن خشم، ابعاد گوناگونی دارد و در سطوح مختلفی باید مورد توجّه قرار گیرد که از آن جمله مهار غضب و عفو و گذشت در سطح خانواده است. دراینزمینه روایت بسیار جالبی نقل شده است:
خَیْرُ نِسَائِکُمُ الَّتِی إِنْ غَضِبَتْ أَوْ أَغْضَبَتْ قَالَتْ لِزَوْجِهَا یَدِی فِی یَدِکَ لَا أَکْتَحِلُ بِغُمْضٍ حَتَّى تَرْضَى عَنِّی؛
بهترین زنان شما زنى است که چون [از همسر خویش] خشمگین شود یا [او را] به خشم آورد، به شوى خود بگوید: دستم در دست تو! خواب به چشمم راه ندهم، مگر اینکه از من راضى شوى!
آثار مهار غضب و کظم غیظ در جامعه
در سطوح بالاتر همچون قبیله، محلّه و جامعه هم باید مهار غضب و کظم غیظ مورد توجّه قرار گیرد. دراینزمینه نیز روایات بسیار جالبی وارد شده است؛ ازجمله در روایتی نقل شده که مردی بیاباننشین خدمت رسول خدا صلّی الله علیه وآله آمد و عرضه داشت: مرا موعظهای بفرمایید! پیامبر صلّی الله علیه وآله در موعظهای بسیار کوتاه و درعینحال جامع و پرمعنا به او فرمودند:
لَا تَغْضَبْ؛
غضب مکن!
چهبسا ازلحاظ روانی هم او را روانکاوی کرده و دیده بودند آمادگی غضب دارد یا شرایط او را حدس زده بودند یا…. بههرحال، به هر دلیلی چنین موعظهای به او فرمودند و به همین مقدار اکتفا کردند. آن فرد توقّع داشت حضرت مطالب بیشتری بفرمایند، لذا دوباره درخواست موعظه کرد. باز حضرت فرمودند: لَا تَغْضَبْ؛ غضب مکن! بار سوم هم تقاضای خود را تکرار کرد و حضرت باز فرمودند: لَاتَغْضَبْ؛ غضب مکن!
آن فرد وقتی دید رسول اکرم صلّی الله علیه وآله با این جدّیّت چنین میفرمایند، با خود گفت همین موعظه برای من کافی است و معلوم میشود حضرت بهخاطر نکتهای چنین میفرمایند. لذا به طرف قبیله و محلّ زندگی خود بازگشت. وقتی به آنجا رسید، دید بین قبیلهٔ او و قبیلهٔ دیگری درگیری و نزاعی رخ داده، تاجاییکه هردو گروه سلاح برداشته، روبهروی یکدیگر قرار گرفته و نزدیک است جنگی تمام عیار رخ دهد. در آن زمان تعصّبهای جاهلی زیاد بود و خیلی بررسی نمیکردند اصل قضیّه چیست؟ حق با کدام طرف است؟ و راه اصلاح آن چیست؟ لذا آن فرد هم چهبسا تحت تأثیر همین تعصّبهای جاهلی لباس رزم پوشید، سلاح برداشت و در صف رزمندگان قرار گرفت.
امّا ناگهان به یاد موعظهٔ پیامبر صلّی الله علیه وآله افتاد که سه بار به او فرموده بودند: لَا تَغْضَبْ؛ غضب مکن! پس به این فکر افتاد که چرا باید اینچنین با هم جنگ کنند؟! اگرهم فرضاً خطایی از کسی سرزده، حتّی اگر قتلی اتّفاق افتاده، چرا برای این قتل باید دهها نفر کشته شوند که چهبسا بعضی از آنها هیچ گناهی نداشته باشد؟! چرا باید اموالی از بین برود، کینههایی در دلها قرار گیرد که سالیان سال ادامه پیدا کند، پدرهایی فرزند از دست بدهند، فرزندانی پدر از دست بدهند و یتیم شوند؟!
لذا سلاح خود را انداخت و لباس رزم را کنار گذاشت و به طرف آن گروه متخاصم رفت. آنها هم چون بدون سلاح آمده بود، از او استقبال کردند. به آنان گفت: هر اتّفاقی افتاده و هر جراحتی به شما وارد شده، حتّی اگر خونی از شما ریخته شده که معلوم نیست قاتل آن کیست و شما فکر میکنید مثلاً افرادی از قبیلهٔ من از روی مکر و حیله او را کشتهاند، همه را من به عهده میگیرم و دیهٔ آن را میپردازم. اگرهم کسی معلوم است که قاتلش کیست، از خود او دیه بگیرید.
با این سخنان، گویا آب سردی بر قبیلهٔ مقابل ریخته شد. آنها هم گفتند: حال که تو چنین میگویی، خود ما اولیٰ هستیم که متحمّل این خسارات شویم و لازم نیست تو آنها را بپردازی. بدینترتیب نزاع ریشهداری که ممکن بود جانها و مالهای فراوان بر سر آن تلف شود، با صحبتهای دوستانه و با امتثال یک امر پیامبر صلّی الله علیه وآله که فرمودند: لَا تَغْضَبْ ازبین رفت.
بنابراین غضب و مخصوصاً تصمیمگیری هنگام غضب و بهویژه شدّت غضب که غیظ باشد، امری ناپسند و مذموم است که ممکن است پیامدهای وحشتناکی به دنبال داشته باشد. درمقابل، مهار غضب و کظم غیظ و مخصوصاً عفو و گذشت نسبت به فرد خطاکار امری محبوب و شایسته است و میتواند آثار بسیار مثبتی در سطح خانواده و جامعه داشته باشد.
امیدواریم خداوند متعال در این شب بزرگ ـ که شب غفران و چهبسا مقدّر شدن سرنوشت ما باشد ـ ما را مورد عفو خود قرار دهد، دعاهای ما را مستجاب گرداند، ما را از یاوران و دوستداران حقیقی اهلبیت علیهم السّلام و امیرمؤمنان علیّ علیه السّلام قرار دهد و توفیق احیای امشب و شبهای قدر دیگر را به ما عنایت فرماید.
و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰