جلسۀ ۳۰، رمضان ۱۴۴۳ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد
بیانات
آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳، جلسهٔ سیام
به آخرین شب ماه مبارک رمضان رسیدیم و به خدا پناه میبریم که مبادا مورد آمرزش قرار نگرفته باشیم؛ زیرا پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله هشدار دادهاند که:
مَنْ أَدْرَکَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَلَمْ یُغْفَرْ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ؛
هر کس ماه رمضان را درک کند و آمرزیده نشود، خدا او را [از رحمت خود] دور گرداند.
به خدا پناه میبریم از اینکه ما از محرومین این ماه باشیم؛ چراکه:
إِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِیمِ؛
بدبخت کسى است که در این ماه بزرگ از غفران خداوند محروم ماند.
ما که به لطف خداوند امیدواریم! گرچه از خودمان ناامیدیم و خود را قابل نمیدانیم، امّا به لطف و عنایت خداوند، برکات ماه رمضان، عنایات اهلبیت علیهم السّلام و برکت قرآنی که مردم در این ماه خواندند و شبهای احیاء آن را بر سر گرفته، خدا را به آن قسم دادند، امیدواریم مشمول رحمت خداوند شده باشیم و اِنشاءاللّه چنین است. بههرحال این دعا را در این آخرین سحر ماه مبارک رمضان با یکدیگر زمزمه کنیم که:
أَعُوذُ بِجَلَالِ وَجْهِکَ الْکَرِیمِ أَنْ یَنْقَضِیَ عَنِّی شَهْرُ رَمَضَانَ، أَوْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتِی هذِهِ، وَ لَکَ قِبَلِی ذَنْبٌ أَوْ تَبِعَهٌ تُعَذِّبُنِی عَلَیْه؛
به جلال وجه کریمت پناه مىبرم از اینکه ماه رمضان از من بگذرد یا سپیدهٔ این شب من برآید، درحالىکه تو را بر گردن من گناه یا پیگردی باشد که مرا بهخاطر آن عذاب فرمایى.
به خدا پناه میبریم و امیدواریم مورد عفو و غفران خداوند و مورد عنایات ولیّ اللّه الأعظم امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف قرار گرفته باشیم، بحقّ النبیّ و آله الأطهار الأبرار و بحقّ القرآن العظیم. از خداوند میخواهیم به همهٔ ما طول عمر و سلامت عنایت فرماید، ما را همیشه طرفدار حقّ و حقیقت قرار دهد، ظهور موفورالسرور امام زمان ما عجّل الله تعالی فرجه الشریف را هرچه زودتر مقدّر بگرداند و گذشتگان ما، پدران و مادران ما و کسانی که سالهای قبل از این جلسات استفاده میکردند و اکنون در میان ما نیستند، همه را مورد غفران خود قرار دهد و در بهترین جایگاههای بهشت مأویٰ بخشد.
اهل وصل و پیوند
کلمات مبارک امیرالمؤمنین علیه السّلام را در خطبهٔ متّقین توضیح میدادیم. حضرت در ادامه، در بیان وصف دیگری از انسان متّقی میفرمایند:
یَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ؛
با آنکه پیوندش را قطع کرده، میپیوندد.
از دیگر خصوصیّات فرد متّقی آن است که با کسی که با او قطع پیوند کرده، پیوند برقرار میکند. این صفت متّقین نیز برگرفته از قرآن کریم است. خداوند متعال در مقام مدح میفرماید:
وَ الَّذینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ؛
و آنانکه پیوند مىدهند آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده است.
همچنین انسان متّقی کسی نیست که خداینکرده آنچه را نباید قطع کند، قطع کند. خداوند متعال در مقام مذمّت میفرماید:
وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ؛
و آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده، مىگسلند.
و باز در جای دیگر چنین سفارش میفرماید:
وَ اتَّقُوا اللهَ الَّذی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ؛
و از خدایى که به [نام] او از همدیگر درخواست مىکنید و نیز ارحام پروا نمایید!
مفهوم گستردهٔ «وصل» در قاموس اسلامی
صله و پیوند دادن در اسلام مفهوم گستردهای دارد و موارد بسیاری را شامل میشود.
صلهٔ رحم و پیوند با خویشان
یکی از نمونههای بارز وصل که معمولاً به ذهن میآید، صلهٔ رحم و پیوند با خویشان است. پیوند با خویشان قطعاً از امور پسندیده در اسلام است و بلکه چهبسا واجب باشد و حدّاقل آن است که قطع رحم و بریدن از خویشان حرام است.
همچنین آثار و فواید زیادی بر صلهٔ رحم مترتّب است که در عقول عادی ما نمیگنجد؛ از جمله در روایتی آمده است:
صِلَهُ الرَّحِمِ وَ حُسْنُ الْجِوَارِ یَعْمُرَانِ الدِّیَارَ وَ یَزِیدَانِ فِی الْأَعْمَارِ؛
پیوند با خویشان و خوشرفتارى با همسایه، سرزمینها را آباد و عمرها را زیاد میکند.
روایت بسیار زیبایی است! یعنی شما مردم اگر میخواهید شهر و دیارتان آباد و عمرتان طولانی باشد، صلهٔ رحم و حسن همسایگی داشته باشید.
پیوند با خاندان پیامبر صلّی الله علیه وآله و اهلبیت علیهم السّلام
همانطورکه اشاره کردیم، وصل کردن و پیوند دادن، اختصاصی به صلهٔ رحم و پیوند با خویشان ندارد، بلکه در موارد بسیاری انسان باید پیوند دهد؛ زیرا بیان قرآن کریم دراینزمینه بسیار گسترده است: وَ الَّذینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ؛ «و آنانکه پیوند مىدهند آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده است» و آنچه خداوند امر به پیوند آن کرده، مفهوم گستردهای دارد که از پیوند با خاندان پیامبر صلّی الله علیه وآله و اهلبیت علیهم السّلام گرفته تا مراتب دیگر ازجمله صلهٔ رحم، همه را شامل میشود. البتّه آنچه امیرالمؤمنین علیه السّلام در وصف فرد متّقی فرمودند که: یَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ؛ «با آنکه پیوندش را قطع کرده، میپیوندد» ظاهر آن بهواسطهٔ قرینهٔ «مَنْ قَطَعَهُ» مصداق خاصّی از وصل را بیان میکند، ولی اصل وصل، در مقابل قطع، مفهوم گستردهای دارد.
شاهد بر این مطلب، روایات متعدّدی است که در ذیل آیهٔ شریفهٔ: وَ الَّذینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ؛ «و آنانکه پیوند مىدهند آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده است» وارد شده و بیان میفرماید که مقصود آیهٔ شریفه، پیوند با رحم آل محمّد علیهم السّلام است؛ یعنی مقصود مهمّ و اعلای آن رحم اهلبیت نبوّت و خاندان عصمت و طهارت علیهم السّلام است؛ ازجمله در روایت معتبر و جالبی که در کتاب شریف کافی آمده، راوی از امام صادق علیه السّلام دربارهٔ معنای آیهٔ شریفهٔ مذکور میپرسد و حضرت در پاسخ میفرمایند:
نَزَلَتْ فِی رَحِمِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ؛
دربارهٔ رحم آل محمّد علیه و آله السّلام نازل شده است.
آنگاه حضرت در ادامه میفرمایند:
وَ قَدْ تَکُونُ فِی قَرَابَتِکَ؛
و دربارهٔ خویشان تو هم مىباشد.
یعنی مرحلهٔ بعد یا معنای دیگر آیه خویشاوندان تو نیز هستند. سپس نکتهٔ عجیبی در روایت آمده که بسیار جالب و مهمّ است:
فَلَا تَکُونَنَّ مِمَّنْ یَقُولُ لِلشَّیْءِ إِنَّهُ فِی شَیْءٍ وَاحِدٍ؛
از کسانى مباش که به چیزى گویند: دربارهٔ یک مورد است.
یعنی تو از آنهایی نباش که دربارهٔ شیء ـ که قدر متیقّن آن در اینجا آیات قرآن است ـ بگویی فقط مخصوص مورد خاصّی است و آیات قرآن را محدود کنی! آیات قرآن بهگونهای است که برد وسیعی دارد. همین آیهٔ شریفهٔ: وَ الَّذینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ؛ «و آنانکه پیوند مىدهند آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده است» را نه به رحم آل محمّد علیهم السّلام اختصاص بده ـ که البتّه فرد اعلایش آن است ـ نه به صلهٔ رحم و قوموخویشهای خودت اختصاص بده و نه حتّی منحصر به این دو مصداق کن.
در بعضی روایات آمده که آیات قرآن به منزلهٔ خورشید و ماه است و همانطورکه خورشید و ماه وقتی میتابند، بر همه چیز میتابند، آیات قرآن نیز بر همه چیز میتابند و منحصر به مورد خاص یا زمان و مکان خاصّی نیستند. اگر آیهای درمورد قومی بود و آن قوم مردند، چنانچه آن آیه هم دیگر صادق نباشد، دیگر قرآن جاوید نخواهد بود. جاوید بودن قرآن به این است که همچون نور خورشید بر همهٔ عالَم در طول تاریخ میتابد.
پیوند با اولیای الهی، علمای اسلام، ولیّ فقیه و نظام اسلامی
همچنین مفهوم وصل، همانطورکه شامل پیامبر صلّی الله علیه وآله و آل پیامبر علیهم السّلام میشود، دنبالهٔ آنان را نیز شامل میشود؛ یعنی اولیای الهی، علمای اسلام، فقهای اسلام، ولیّامر مسلمین و کسی که متّصدی حکومت اسلامی شود و همچنین نظام اسلامی و هرکس در خدمت اسلام باشد، همه را شامل میشود؛ زیرا به ما امر شده که با نظام اسلامی و رهبری اسلامی پیوند داشته باشیم و اگر خداینکرده پیوند و ارتباط خود را با آن قطع کنیم، مصداق قطعکنندگان در این آیهٔ شریفه: Pوَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَO؛ «و آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده، قطع میکنند» خواهیم شد و عواقب سوئی که برای قطعکنندگان است، خداینکرده دامنگیر ما میشود.
بنابراین مفهوم وصل و پیوند در فرهنگ اسلامی معنایی وسیع و گسترده دارد و هرآنچه را خداوند امر به پیوندش فرموده، شامل میشود؛ اعمّ از پیوند با خدا، پیوند با پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله و ائمّهٔ هدیٰ علیهم السّلام، پیوند با قرآن کریم، پیوند با اولیای الهی و نظام اسلامی و نیز پیوند با رحم و خویشاوندان. و ما باید با همهٔ این مصادیق پیوند داشته باشیم و هرگز ارتباط خود را با آنها قطع نکنیم.
پیوند با قطعکنندگان
بههرحال امیرالمؤمنین علیه السّلام در وصف متّقین فرمودند: یَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ؛ با آنکه پیوندش را قطع کرده، میپیوندد. اگر کسی با او قطع پیوند کند؛ یعنی آنچه را که باید، در حقّ او انجام ندهد، او مقابله به مثل نکرده و آنچه را قطع شده، وصل میکند.
البتّه همانطورکه درمورد برخی صفات قبلی نیز تذکّر دادیم، در اینجا هم استثنا وجود دارد ـ چنانکه بیشتر صفات ذکرشده استثنا دارد ـ یعنی در برخی موارد، اگر انسان آنچه را قطع شده، وصل کند، شاید نتیجهٔ سوء داشته باشد. در روایتی نقل شده که امام علیه السّلام با یکی از نزدیکان خود قطع رابطه فرمودند. به آن حضرت عرض کردند: او خویشاوند شماست، چرا با او قطع رابطه کردید و صلهٔ رحم نکردید؟! فرمودند: صلهٔ رحم در اینجا آن است که من با او رابطه نداشته باشم؛ چون رابطهٔ من با او، وی را طاغیتر و یاغیتر میکند.
ولی باید توجّه داشت که اینگونه موارد استثناست و رویکرد کلّی و اساسی نیست. مبادا شیطان ما را فریب دهد و آنجا که باید پیوند وجود داشته باشد ـ اعمّ از صلهٔ رحم و سایر صلهها و پیوندها ـ آنها را به بهانههای واهی انجام ندهیم!
در این آخرین لحظاتی که در این سلسله جلسات خدمت مخاطبان عزیز هستیم، از همهٔ آنان تشکّر میکنیم و امیدواریم آنچه را توفیق داشتیم بیان کردیم، برای آنها و برای گوینده مفید واقع شده و ذخیرهای برای دنیا و آخرت ما باشد. همچنین از همهٔ کسانی که زحمت کشیدند و این جلسات را از ابتدا تا پایان فراهم و آماده کردند، تشکّر میکنیم و امیدواریم خداوند به همهٔ آنها جزای خیر دهد. از خداوند متعال میخواهیم اموات همهٔ ما را مورد غفران قرار دهد، مقام معظّم رهبری دام ظلّه و همهٔ خدمتگزاران به اسلام را توفیق و تسدید بیشتر با عمر طولانی و سلامت عنایت فرماید، شرّ دشمنان را از سر ما کم و کوتاه فرماید، مشکلات این کشور درهمهٔ زمینهها اعمّ از مشکلات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فنّی و… همه را به لطف خود برطرف فرماید و عواقب همهٔ ما را ختم به خیر گرداند.
و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰