جلسۀ ۲۵، رمضان ۱۴۴۳ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد
بیانات
آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳، جلسهٔ بیست و پنجم
در شرح و توضیح خطبهٔ متّقین امیرالمؤمنین علیه السّلام به این عبارت رسیدیم که حضرت فرمودند: الْخَیْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ؛ فرد متّقی کسی است که خیر او مورد انتظار است و از شرّ او نگرانی نیست. در جلسات گذشته درمورد جملهٔ اوّل قدری توضیح دادیم و گفتیم فرد متّقی کسی است که همه از او انتظار خیر دارند و هرجا زمینهای باشد و توانایی داشته باشد، احسان و نیکی او به دیگران میرسد.
مانع درونی برای تعرّض به حقوق دیگران
حضرت درجملهٔ دوم میفرمایند: فرد متّقی کسی است که نگرانی از شرّ او وجود ندارد. دلیل اینکه مردم از شرّ انسان متّقی در اماناند، آن است که فرد پرهیزکار یک رادع نفسانی و مانع درونی به نام تقوا دارد و بهگونهای در دامان اسلام تربیت شده که هرگز حاضر نیست به حقوق دیگران تجاوز کند؛ چه حقوق فردی، چه حقوق خانوادگی و چه حقوق اجتماعی. تجاوز به حقوق دیگران، از امور بسیار مهمّی است که انسانهای تربیتشدهٔ تراز اسلام بهشدّت از آن احتراز میکنند و اگر لازم باشد، عکس آن عمل میکنند؛ یعنی کمک میکنند که حقوق دیگران ادا شود.
نهی شدید اسلام از اضرار و ایذاء دیگران
مخصوصاً درمورد اضرار به دیگران و ایذاء آنان، هیچگونه نگرانی نیست که انسان متّقی کسی را اذیّت کند یا ضرری به دیگری برساند؛ چراکه انسان پرهیزکار تربیتشدۀ اسلام است و اسلام هم اضرار به دیگران و ایذاء آنان را بهشدّت مورد نهی قرار داده است تاجاییکه لحن بهکار رفته درمورد حرمت ایذاء دیگران چهبسا در روایات کمنظیر باشد و تنها در چند مورد چنین لحنی وارد شده باشد. ازجمله در حدیثی قدسی با سند صحیح و قابل اعتماد آمده که خداوند متعال میفرماید:
لِیَأْذَنْ بِحَرْبٍ مِنِّی مَنْ آذَى عَبْدِیَ الْمُؤْمِنَ؛
هرکه بندهٔ مؤمنم را بیازارد، مرا به ستیز فرا خوانده است.
اعلان جنگ از جانب خداوند!
خیلی تعبیر سنگینی است! خداوند متعال میفرماید: کسی که بندهٔ مؤمن مرا اذیّت کند، آگاه باشد و بداند که من با او در جنگم؛ یعنی خداوند متعال به جنگ کسی میرود که بندهٔ مؤمنش را اذیّت کند. لذا کسی که مؤمنی را اذیّت میکند ـ مثلاً همسایه، همکار، همسفر، همنشین، استاد یا شاگردی دارد و او را اذیّت میکند ـ هرگز فکر نکند که او هیچ یار و یاوری ندارد، بلکه بداند یاریگر او خداست و خدا رسماً به آن اذیّتکننده اعلان جنگ داده است!
نظیر این تعبیر در قرآن کریم دربارهٔ رباخواران آمده است:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ * فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُوسُ أَمْوالِکُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید و اگر مؤمنید، آنچه از ربا باقی مانده است واگذارید. و اگر چنین نکردید، به جنگی ازسوی خدا و فرستادهٔ وی آگاه باشید. و اگر توبه کنید، سرمایههای شما از خودتان است. نه ستم میکنید و نه ستم میبینید.
یعنی آنچه از ربا قرارداد بسته و قرار بوده بگیرید، رها کنید و اگر رباخواری خود را رها نکنید، به جنگی از ناحیهٔ خدا و رسول خدا صلّی الله علیه وآله ضدّ خودتان آگاه باشید.
دقّت کنید! خداوند متعال در این آیهٔ شریفه میفرماید: اگر رباخوار بودید و توبه نکردید، خدا و پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله به جنگ شما میآیند؛ برخلاف آنچه بسیاری بهاشتباه معنا میکنند و فکر میکنند آیهٔ شریفه میگوید: اگر کسی رباخوار باشد، به جنگ با خدا رفته است. بله، این معنا نیز چهبسا بالملازمه از آیه فهمیده شود و اشکالی نداشته باشد و درنهایت بتوان گفت او هم بهنوعی به جنگ خدا رفته است، ولی آنچه آیهٔ شریفه ابتدائاً میفرماید و درمورد آن هشدار میدهد، جنگی از جانب خدا و رسول خدا صلّی الله علیه وآله است؛ یعنی کسی که دست از رباخواری نمیکشد، خداوند به او اعلان جنگ داده، نه اینکه او به خدا اعلان جنگ داده باشد، لذا چنین کسی اگر دست از رباخواری خود برندارد، پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله با جنگ هم که شده او را به جای خود مینشاند.
تذکّری درمورد تسهیلات بانکها
در اینجا لازم است تذکّری درمورد تسهیلات بانکها بدهم. گاهی برخی افراد که بعضی تسهیلات را از سیستم بانکی میگیرند، دائماً فکر میکنند که ربا میدهند و ربا میخورند! درحالیکه این فکر صحیح نیست. البتّه من نمیخواهم درمورد آنچه در متن واقع عمل میشود چیزی بگویم، بلکه میخواهم بگویم از لحاظ قانون چنین کاری بههیچوجه ربا نیست. بله، ممکن است بعضی از شعب بانکها به قانون عمل نکنند، ولی اگر قانون رعایت شود، بههیچوجه ربا اتّفاق نمیافتد؛ چون آنچه در نظام بانکی وجود دارد عمدتاً تسهیلات است و بهندرت قرض است و در تسهیلات اگر روش عقود اسلامی را که در قانون آمده به کار ببرند و به آن پایبند باشند، اصلاً ربا معنا نخواهد داشت و اگر در برخی موارد بنابر بعضی نظریّات اشتباهی رخ داده باشد، موارد خاصّی است، وگرنه روال اصلی چنین نیست.
اذیّت خدا و رسول خدا صلّی الله علیه وآله!
بههرحال فرد متّقی کسی است که نگرانی از شرّ او وجود ندارد؛ زیرا میداند شر رساندن به دیگران و اذیّت کردن آنان درنهایت به اینجا منجر میشود که خدا با او جنگ خواهد کرد، درحالیکه یک مسلمان کاری نمیکند که خدا به جنگ او بیاید.
در روایت دیگری که لحن آن هم عجیب است، از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل شده است:
مَنْ آذَى مُؤْمِناً فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ آذَى اللَّهَ فَهُوَ مَلْعُونٌ فِی التَّوْرَاهِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ وَ الْفُرْقَانِ؛
هر کس مؤمنى را آزار دهد، مرا آزرده است و هر کس مرا بیازارد، خدا را آزرده است و هر کس خدا را بیازارد، در تورات و انجیل و زبور و قرآن، نفرین شده است.
آیا ممکن است یک مسلمان در عین اینکه به خدا، پیامبر صلّی الله علیه وآله، اسلام، قرآن کریم، احکام و روایات اسلامی اعتقاد دارد، مسلمان دیگری را اذیّت کند؟!
انواع آزار و اذیّت جسمی، زبانی، روانی، مالی و …
البتّه فراموش نکنیم که اذیّت لزومی ندارد حتماً اذیّت فیزیکی باشد، بلکه اذیّتهای زبانی، روانی، آبرویی، مالی و… نیز همه اذیّت بهشمار میروند؛ مانند اینکه کسی همسایهاش را اذیّت کند و بیجهت صدای رادیو یا بلندگویش را ـ حتّی صدایی که مربوط به مجالس مذهبی است ـ بهگونهای بلند کند که همسایگان مورد اذیّت قرار گیرند. یا اگر کسی در اداره بهجای اینکه وظیفهاش را دربرابر فردی که به اداره آمده و مثلاً میخواهد کسبوکاری راه بیندازد، انجام دهد، به انحاء مختلف سنگ جلوی پایش بیندازد و او را سرگردان کند، این کار هم اذیّت و اتلاف وقت یک مسلمان است. درحالیکه اگر انسان متّقی باشد، هرگز چنین کارهایی انجام نمیدهد و شرّ او به کسی نمیرسد، بلکه همه بدون نگرانی با او زندگی میکنند.
آن وقت ببینید اگر در جامعهای همه معتقد، مسلمان و باایمان باشند و یکدیگر را کمک کنند و شرّشان به همدیگر نرسد، چه جامعهٔ ایدهآلی خواهد بود، امّا متأسّفانه شیطان و دشمنان اسلام نمیخواهند ما چنین جامعهای داشته باشیم، لذا پیوسته در جامعه، تفرقه و بدبینی را القا میکنند و موجبات ایذاء و ضایع کردن حقوق دیگران را فراهم میکنند. البتّه بحمداللّه مردم ما دربرابر آنها مقاومت میکنند، امّا آنها هم کوتاهی نمیکنند. جامعهٔ الگوی اسلامی، جامعهای است که این ویژگی در تکتک افراد آن وجود داشته باشد: الْخَیْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ؛ خیر و نیکی از هر کس مورد انتظار باشد و نگرانی دربارهٔ شرّ و اذیّت هیچ کس وجود نداشته باشد. از خداوند متعال میخواهیم در این ساعات نورانی و پرخیر و برکت، جامعهٔ ما و تکتک افراد جامعهٔ ما را اهل تقوا و ایمان و اسلام قرار دهد.
و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰