جلسه ۱۴، رمضان ۱۴۴۴ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد
بیانات
آیتالله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی دامت برکاته
ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (۱۴۰۲ ش)، جلسه چهاردهم
کلمات مولایمان امیرمؤمنان علیه السّلام را در وصف متّقین خدمت شما عزیزان توضیح میدادیم و دربارهٔ این سخن حضرت که فرمودند: «فِی الْمَکَارِهِ صَبُورٌ؛ فرد متّقی در برابر مشکلات و ناگواریها صبور و بردبار است» مطالبی را از قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السّلام بیان کردیم.
ارادهٔ الهی برای تحقّق اهداف برتر
دراینزمینه قضیّهای تاریخی را از صدر اسلام نقل کردیم که در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده است؛ آنجا که خداوند متعال درمورد جنگ بدر فرموده است:
وَ إِذْ یَعِدُکُمُ اللهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّها لَکُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذاتِ الشَّوْکَهِ تَکُونُ لَکُمْ وَ یُریدُ اللهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ یَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرینَ؛
و [به یاد آورید] هنگامى را که خدا یکى از دو دسته (کاروان تجاری یا کاروان نظامی) را به شما وعده داد که از آنِ شما باشد. و شما دوست داشتید که دستهٔ بىسلاح (کاروان تجاری) براى شما باشد، و[لى] خدا مىخواست حق (اسلام) را با کلمات خود ثابت و کافران را ریشهکن کند.
اشاره کردیم که خداوند متعال به مسلمانان وعده داد که یکی از دو کاروان تجاری یا نظامی در اختیار آنان قرار خواهد گرفت. مسلمانان وقتی این وعدهٔ الهی را دریافت کردند، اکثریّتشان دوست میداشتند کاروان تجاری در اختیارشان قرار گیرد؛ زیرا هم تسلّط بر آن آسان بود و هم غنائم فراوان به دنبال داشت؛ برخلاف کاروان نظامی که برخورد با آن سخت بود و مالالتجارهای نیز نداشت و اگرهم غنیمتی از آن بهدست میآمد، غنیمت کمی بود.
شرایط سخت مسلمانان صدر اسلام ازنظر اقتصادی
توجّه به این نکته ضروری است که شرایط مسلمانان در آن دوران، ازلحاظ اقتصادی شرایط بسیار سختی بود. عدّهٔ زیادی از مسلمانان صدر اسلام ـ اعمّ از اصحاب صُفه و غیر آنان ـ در سختی و فشار اقتصادی بهسرمیبردند و با فقر و تنگناهای معیشتی دست و پنجه نرم میکردند، درنتیجه نیاز اقتصادی و همچنین روحیهٔ درخواست آرامش و سکونت در آنها قوی بود. بدینجهت طبیعی بود که آنها تسلّط بر کاروان تجاری و بازرگانی را میپسندیدند، نه گروه نظامی را.
امّا خداوند متعال میفرماید: خدا چیز دیگری را اراده کرده است: خدا میخواهد حق را با کلمات خود استوار سازد و ریشهٔ کافران را قطع کند. درست است که شما در تنگنای اقتصادی هستید و مشکلات معیشتی دارید و درنتیجه رفاه را دوست میدارید، امّا افق دیدتان کوتاه است و تنها جلوی پایتان را میبینید؛ فقط یک متر و دو متر یا نهایتاً پنجاه متر و صد متر جلوتر را میبینید، امّا خداوند متعال دوردستها را هم میبیند و میخواهد قضیّه را ریشهای و اساسی حل کند و اساس کافران را ازبین ببرد.
ازاینجهت خداوند متعال وعدهای را که درابتدا بهصورت مردّد به مسلمانان داده بود که یا کاروان تجاری در اختیارشان قرار میگیرد یا کاروان نظامی، درنهایت کاروان نظامی را در اختیار آنان قرار داد، امّا نه آسان، بلکه باید با آنها نبرد میکردند. مسلّماً کاروان سرتاپامسلّحی که فرد خبیثی مثل ابوجهل بر آن فرماندهی میکرد که در نهایتِ دشمنی با اسلام و پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله بود، در برابر حملهٔ مسلمانان مقاومت میکرد.
بااینحال، وقتی دستور الهی آمد، مسلمانان بهسوی کاروان نظامی رفتند. این دستور بهخاطر آن بود که قضیّه بهطور اساسی حل شود و خداوند میخواست با این فرمان حق را پابرجا کند و ریشهٔ کافران را بزند.
انتخاب بهترین راه در شرایط مختلف
ببینید این آیه چقدر بر شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی امروز ما تطبیق میکند. امروزه راههای مختلفی در برابر ما وجود دارد که آثار و پیامدهای متفاوتی دارند. گاهی راههایی وجود دارد که همه ازلحاظ نتیجه و ثمرات مفیدند. در چنین حالتی طبیعی است که باید راهی را برگزید که آسانتر، مفیدتر و هزینهٔ آن کمتر باشد.
صلح در اسلام یک امر اساسی است و این یک قاعده و قانون کلّی در اسلام است که صلح بهتر از درگیری است و در قرآن کریم و روایات بر این امر تصریح شده است:
وَ الصُّلْحُ خَیْرٌ؛
و صلح بهتر است.
وَ ارْفُقْ مَا کَانَ الرِّفْقُ أَرْفَقَ؛
و نرمی و مدارا کن، مادامیکه نرمى و مدارا شایستهتر است.
پذیرش صلح فریبکارانه یا انتخاب نبرد پیروزمندانه؟!
اگر طرف مقابل ما صادقانه ـ نه فریبکارانه ـ دعوت به صلح کرد، هیچگاه مسئول امور مسلمین از آن صرفنظر نمیکند؛ زیرا این دستور اسلام است، امّا اگر صلح فریبکارانه و مقدّمهٔ تجاوز و پوششی برای جنایت و جنگ بود، پذیرش آن فریب خوردن و دریافت ضربهٔ دشمن، بدون واکنش نشان دادن است.
بنابراین ما باید در اینگونه موارد هشیار باشیم و حتّی جنگ را برخلاف خواست خود و خواست طرف مقابل بپذیریم؛ زیرا چارهای جز این نیست. اگر ما در جنگ تحمیلی و قضایای دیگر در برابر متجاوزان و دشمنان مقاومت نکرده بودیم، آیا الآن کشوری برای ما باقی مانده بود؟!
امروزه نیز دشمن دو راه در برابر ما قرار داده است: یک راه بهحسب ظاهر راه صلح است و راه دیگر به گمان خودشان راه جنگ! امّا اینها همه ترفند دشمن است و ما باید آگاه باشیم. همانطورکه خداوند متعال برای مسلمانان صدر اسلام پیروزی با برخورد نظامی را انتخاب کرد تا حق را استوار کند و ریشهٔ کفر را بزند، امروزه نیز اگر ما در آن شرایط قرار گرفتیم، بدانیم وظیفهٔ ما آن است که کاری کنیم مشکلات بهصورت ریشهای حل شود و گرفتار فریب دشمن نشویم؛ مخصوصاً وقتی معلوم است دشمن در مقام فریب میباشد، بیشتر باید مراقب بود.
و بدانیم درنهایت پیروزی به دست خداوند است؛ چنانکه خداوند متعال در چند آیهٔ بعد میفرماید:
وَ مَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللهِ؛
و پیروزی جز از ناحیهٔ خداوند نیست.
پس باید توهّمهای بیجا را کنار گذاشت و منطق صحیح عقل و اسلام را بهکار گرفت. خداوند متعال به همهٔ ما بصیرت و توفیق انجام وظیفه به بهترین وجه عنایت فرماید.
و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰