جلسه ۹، رمضان ۱۴۴۴ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد
بیانات
آیتالله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی دامت برکاته
ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (۱۴۰۲ ش)، جلسه نهم
کلمات مبارک سرور پارسایان و امیرمؤمنان علیه السّلام دربارهٔ متّقین و پارسایان را توضیح میدادیم و تا اینجا رسیدیم که حضرت فرمودند: فِی الزَّلَازِلِ وَقُورٌ وَ فِی الْمَکَارِهِ صَبُورٌ؛ فرد متّقی در تکانهها باوقار، و در ناخوشایندیها صبور است. دربارهٔ وقار توضیحاتی دادیم؛ ازجمله گفتیم وقار بهمعنای وزانت، سنگینی و نداشتن سبکی، خفّت و سرسری گرفتن کارهاست، و گفتیم که وقار از مفاهیمی است که در آثار اسلامی بر آن عنایت ویژه شده و توصیه شده است که فرد مؤمن همیشه و بهویژه در بعضی عبادات باوقار باشد.
سفارش به وقار در موارد مختلف
من شایسته دیدم در اینجا بعضی از روایات موجود دراینزمینه را خدمت عزیزان نقل کنم، هرچند امیرالمؤمنین علیه السّلام وقار در تکانهها را از ویژگیهای پرهیزکاران برشمردند که انشاءاللّه دربارهٔ آن توضیح خواهیم داد، امّا اینکه اصل وقار امری پسندیده است، در روایات فراوان آمده و شایستهٔ ذکر است؛ چون کمتر ذکر میشود.
۱) وقار در همه حال
در روایات متعدّدی بهطور مطلق دستور دادهاند که اهل وقار باشیم که در اینجا بعضی از آنها را نقل میکنم؛ مثلاً در روایتی چنین آمده است:
فَاسْأَلُوا رَبَّکُمُ الْعَافِیَهَ وَ عَلَیْکُمْ بِالدَّعَهِ وَ الْوَقَارِ وَ السَّکِینَهِ؛
از پروردگار خود عافیت بخواهید، و بر شما باد آرامش، وقار و سکینه.
یا در روایت دیگری آمده است:
اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ تَزَیَّنُوا مَعَهُ بِالْحِلْمِ وَ الْوَقَارِ؛
دانش بجویید و در کنار دانش، به بردباری و وقار آراسته شوید.
توجّه به این روایت مخصوصاً برای اهل علم شایسته است. روایت میفرماید: علم همراه حلم و وقار ارزشمند است، ولی متأسّفانه گاهی بعضی از ما به این مسئله توجّه نمیکنیم. کسی که در طریق علم است و میخواهد اهل علم باشد، باید توجّه کند که حلم و وقار نیز داشته باشد. البتّه وقار نباید با تکبّر اشتباه شود؛ تکبّر امری ناشایست و بسیار مذموم است، ولی وقار امری پسندیده و مورد سفارش و بهمعنای وزانت و سنگینی در رفتار و گفتار است. لذا اگر دیدید کسی علم را همراه وقار و حلم دارد، به او بیشتر اعتماد کنید.
۲) وقار در نماز
در موارد خاص نیز در روایات، سفارش به وقار شده است؛ مثلاً درمورد نماز در بعضی روایات آمده است:
إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَقُومَ إِلَى الصَّلَاهِ … تَأْتِیهَا عَلَى السُّکُونِ وَ الْوَقَارِ؛
وقتی میخواهی بهسوی نماز برخیزی … با آرامش و وقار برو.
بعضی افراد هستند که همهٔ کارهایشان را با آرامش و طمأنینه انجام میدهند، امّا وقتی سراغ نماز میروند، با سرعت و عجله نماز میخوانند، صرفاً برای اینکه به گمان خود اسقاط وظیفه و رفع تکلیف کرده باشند!
روزی در زمان پیامبر صلّی الله علیه وآله شخصی به مسجد آمد تا نماز بخواند و پیامبر صلّی الله علیه وآله نیز حاضر بودند. او به نماز ایستاد، امّا وقتی به رکوع میرفت یا سر به سجده میگذاشت، رکوع و سجودش را بهصورت ناقص و بدون رعایت طمأنینه و آرامش لازم انجام میداد. حضرت با دیدن نماز او فرمودند:
نَقَرَ کَنَقْرِ الْغُرَابِ؛
مانند کلاغ به زمین نوک زد!
آنگاه فرمودند:
لَئِنْ مَاتَ هَذَا وَ هَکَذَا صَلَاتُهُ لَیَمُوتَنَّ عَلَى غَیْرِ دِینِی؛
اگر این مرد بمیرد، درحالیکه نمازش چنین است، بر غیر دین من مرده است!
۳) وقار برای نماز جمعه
از دیگر مواردی که سفارش به وقار شده، نماز جمعه است. نماز جمعه مستحبّاتی دارد. در روایتی که در کتاب شریف کافی آمده، امام باقر علیه السّلام میفرمایند:
لَا تَدَعِ الْغُسْلَ یَوْمَ الْجُمُعَهِ فَإِنَّهُ سُنَّهٌ وَ شَمَّ الطِّیبَ وَ الْبَسْ صَالِحَ ثِیَابِکَ وَ لْیَکُنْ فَرَاغُکَ مِنَ الْغُسْلِ قَبْلَ الزَّوَالِ فَإِذَا زَالَتْ فَقُمْ وَ عَلَیْکَ السَّکِینَهَ وَ الْوَقَارَ؛
غسل جمعه را ترک مکن که سنّت رسول خدا است. روز جمعه، عطر بزن و لباس آراسته بر تن کن. غسل جمعه باید قبل از زوال ظهر انجام گیرد و چون ظهر شد، برخیز و با آرامش و وقار به نماز بپرداز.
حضرت ابتدا میفرمایند: غسل را در روز جمعه ترک نکن که آن یک سنّت است. این نشان از اهمّیّت فراوان غسل جمعه دارد، حتّی امیرالمؤمنین علیه السّلام وقتی میخواستند کسی را خیلی تحقیر کنند، میگفتند: او شخصی است که عاجز از غسل جمعه است:
کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السّلام إِذَا أَرَادَ أَنْ یُوَبِّخَ الرَّجُلَ یَقُولُ وَ اللَّهِ لَأَنْتَ أَعْجَزُ مِنَ التَّارِکِ الْغُسْلَ یَوْمَ الْجُمُعَهِ…؛
هرگاه امیرالمؤمنین علیه السّلام مىخواستند کسى را توبیخ کنند، به او مىفرمودند: به خدا سوگند، تو از تارک غسل جمعه ناتوانتر هستى…!
یعنی پایینترین درجهٔ قدرت آن است که انسان بتواند غسل جمعه انجام دهد و ترک غسل جمعه یک عیب و نقص بهشمار میرود.
سپس امام باقر علیه السّلام میفرمایند: وقتی برای نماز جمعه میروی، بوی خوش به کار ببر و لباس شایستهات را بپوش، و باید غسل جمعهات قبل از اذان ظهر انجام شود و چون ظهر فرا رسید، برای نماز بهپاخیز درحالیکه سکینه و وقار داری و با آرامش و وزانت هستی.
۴) وقار در روزه و عبادات دیگر
از موارد دیگر که در آن به وقار سفارش شده، همین روزۀ ماه مبارک رمضان است. در روایت است که:
فَإِذَا صُمْتَهُ فَعَلَیْکَ أَنْ تُظْهِرَ السَّکِینَهَ وَ الْوَقَارَ؛
پس هرگاه در ماه رمضان روزه گرفتی، بر تو باد که آرامش و وقار را اظهار و ابراز کنی.
همچنین در عبادات دیگری همچون حج و زیارت ائمّه علیهم السّلام مخصوصاً زیارت امام حسین علیه السّلام نیز سفارش به وقار شده است که در جلسهٔ گذشته دربارهٔ آن سخن گفتیم.
نشانهٔ عقل و مایهٔ احترام انسان
بههرحال، یکی از امور مهم از دیدگاه اسلام، رعایت وقار است، حتّی در روایت است که وقار از نشانههای عقل و خِرَد انسان بهشمار میرود:
یُسْتَدَلُّ عَلَى عَقْلِ الرَّجُلِ بِکَثْرَهِ وَقَارِهِ وَ حُسْنِ احْتِمَالِهِ؛
عقل انسان با زیادی وقار و نیکویی تحمّل او شناخته میشود.
یکی از چیزهایی که میتوان با آن به عقل کسی پی برد، این است که دارای وقار و وزانت زیاد باشد. اگر کسی اهل وقار باشد، مردم هم به او احترام میگذارند و برای او منزلت قائل میشوند:
مَنْ تَوَقَّرَ وُقِّرَ؛
هر که باوقار باشد، مورد احترام قرار گیرد.
ولی اگر کسی خودش خودش را سبک کند، دیگر نباید توقّع داشته باشد دیگران احترام او را نگه دارند و برای او مرتبه و منزلتی قائل شوند.
حفظ وقار در تکانهها، فتنهها و حوادث اجتماعی
در روایات، دربارهٔ وقار مطالب متعدّدی آمده است، امّا مقصود اصلی ما در اینجا همان عبارت امیرالمؤمنین علیه السّلام است که فرمودند: «فِی الزَّلَازِلِ وَقُورٌ؛ فرد متّقی در تکانهها دارای وقار است» و این ویژگی بیشتر باید مورد توجّه قرار گیرد؛ زیرا وقار در حالتهای عادی چندان اهمّیّتی ندارد و خیلی افراد میتوانند در اینگونه مواقع دارای وقار باشند، امّا اگر کسی بتواند در تنشها، گردبادها و گردابهای اجتماعی وقار خود را حفظ کند، آن ارزشمند است.
وقتی حوادث مهمّ اجتماعی پدید میآید، وقتی منافقین در جامعه گردبادهایی ایجاد میکنند یا وقتی دشمنان از طریق رسانههایشان در جامعه تنش ایجاد میکنند، در این شرایط است که وقار اهمّیّت دارد و این بالاترین درجات وقار است، هرچند درجات پایین آن هم خوب است.
توضیح آنکه: بعضی افراد به مجرّد اینکه در میان حوادث اجتماعی قرار میگیرند، یا فتنهای توسّط دشمن ایجاد میشود یا به هر دلیل اتّفاقی میافتد، خود را میبازند، سراسیمه میشوند و طمأنینه و آرامش خویش را از دست میدهند. این از صفات متّقین نیست، بلکه متّقی کسی است که هر اتّفاقی بیفتد، مانند کوه استوار باشد که تندبادها هم نتواند او را تکان دهد: کالجبل الراسخ لاتزیله العواصف. مگر بادهای تند میتوانند کوههای سربهفلککشیده را تکان دهند؟! انسان مؤمن و متّقی همچون یک کوه در حرکتها و تکانههای اجتماعی استوار است.
ببینید مقام معظّم رهبری که خداوند سایهٔ ایشان را مستدام بدارد، در این فتنههایی که قبلاً و اخیراً پدید آمد ـ چه فتنههایی که به حسب ظاهر طبیعی بود و چه فتنههایی که دستپخت دشمنان بود و به کمک منافقین داخلی ایجاد شد ـ با چه طمأنینهای با این حوادث برخورد کردند. ببینید مردم متدیّن، متّکی به خدا و متوکّل علی اللّه و کسانی که دل به این دنیا نبسته بودند، بلکه دل به وظیفه و دستورات خدایی بسته بودند، چگونه با این فتنهها برخورد کردند و این حوادث برای آنها مشکلات و اضطرابی ایجاد نکرد؛ برخلاف کسانی که دل به جای دیگر بسته بودند.
بههمینجهت امیرالمؤمنین علیه السّلام میفرمایند: فِی الزَّلَازِلِ وَقُورٌ؛ انسان متّقی در زلزلهها ـ اعمّ از زلزلههای اجتماعی، زلزلههای طبیعی و زلزلههای دیگر ـ باثبات و دارای طمأنینه و آرامش است. خداوند همهٔ ما را اهل وقار در تکانهها قرار دهد.
و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰