جلسه ۲۰، رمضان ۱۴۴۴ قمری، صدا و سیمای مرکز یزد
بیانات
آیتالله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی دامت برکاته
ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (۱۴۰۲ ش)، جلسه بیستم
کلمات سرور و مولای پرهیزکاران را در وصف پارسایان خدمت شما عزیزان توضیح میدادیم و تا اینجا رسیدیم که حضرت فرمودند: لَا یَحِیفُ عَلَى مَنْ یُبْغِضُ وَ لَا یَأْثَمُ فِیمَنْ یُحِبُّ؛ فرد متّقی به کسی که دشمن میدارد، ستم نمیکند و بهخاطر کسی که دوست میدارد، گناه نمیکند.
اعتراف به حق، پیش از شهادت شهود
امیرالمؤمنین علیه السّلام در بیان ویژگی دیگر انسان پارسا میفرمایند:
یَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ یُشْهَدَ عَلَیْهِ؛
پیش از آنکه به زیانش شهادت دهند، خود به حقیقت اعتراف مىکند.
این هم نکتهٔ بسیار جالبی است! فرد متّقی پیش از آنکه شهادت و گواهی ضدّ او اقامه شود، اگر حقّی بر گردنش باشد، به آن اعتراف میکند.
بعضی افراد هستند که حقوقی بر عهدهٔ آنهاست و ذمّهٔ آنان نسبت به دیگران حتّی نسبت به پروردگار عالَم مشغول است، امّا نه اعتراف به گناهشان میکنند و نه اعتراف به حقوق مردم.
البتّه اعتراف به گناه با اعتراف به حقوق مردم متفاوت است. اعتراف به گناه نباید علنی باشد. بله، بهصورت کلّی مانعی ندارد، امّا نام بردن گناه بهطور خاص و اعتراف به آن نزد دیگران امر شایستهای نیست، بلکه انسان باید بین خود و خدای خود اعتراف کند؛ چنانکه در دعاها فراوان به ما تعلیم دادهاند که اعتراف به گناه کنیم، حتّی در بعضی روایات آمده که خداوند از بندگانش چیزی نمیخواهد مگر اینکه اعتراف به گناه کنند تا خداوند آنها را مورد غفران قرار دهد.
اعتراف به حقوق مردم
در اینجا به نظر میرسد مقصود حضرت، بیشتر اعتراف به حقوق مردم است؛ یعنی فرد متّقی اگر حقّی از دیگران بر عهدهٔ اوست، لازم نیست آن صاحب حق به دادگاه برود، از قاضی تقاضا کند، اقامهٔ شاهد کند و گواه بیاورد، بلکه بهمجرّد اینکه فرد متّقی متوجّه شد حقّی بر عهدهٔ اوست، یَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ یُشْهَدَ عَلَیْهِ؛ اعتراف به حق میکند، پیش از آنکه گواهی ضدّ او آورده شود.
بلکه بعضی وقتها اصلاً پرهیزکارانی که در درجات بالای تقوا قرار دارند، برای اینکه مبتلا به قَسَم و نظیر آن نشوند و پایشان به دادگاه باز نشود، اگر مسئلهٔ مهمّی نیست و آسیبی به دین یا دنیای مردم وارد نمیکند، حاضرند آنچه را مدّعی ادّعا میکند به او بپردازند، هرچند حق را با طرف نمیدانند؛ زیرا میخواهند خود را از ابتلا به قسم و نظیر آن محفوظ بدارند.
امانتداری و مسئولیّتپذیری
امیرالمؤمنین علیه السّلام در بیان خصوصیّت دیگر فرد متّقی میفرمایند:
لَا یُضِیعُ مَا اسْتُحْفِظَ وَ لَا یَنْسَى مَا ذُکِّرَ؛
آنچه را بدو سپارند، تباه نکند و آنچه را به یاد او آرند، از یاد نبرد.
فرد متّقی چنین است که: لَا یُضِیعُ مَا اسْتُحْفِظَ؛ آنچه را بر حفظ آن گماشته شده و وظیفه دارد از آن نگهداری کند، ضایع نمیکند، بلکه به وظیفهاش عمل میکند؛ وَ لَا یَنْسَى مَا ذُکِّرَ؛ و آنچه را به او تذکّر داده شده، فراموش نمیکند؛ یعنی موعظهها، پندها و نصیحتها را به گوش جان میشنود و در مقام عمل بهکار میگیرد.
مسئولیّت وسیع و گستردهٔ انسان
این عبارت، واقعاً عبارت جامعی است و معنای خیلی گستردهای دارد که موارد بسیار بلکه همهٔ موارد نیک را شامل میشود؛ زیرا انسان نسبت به همه چیز میتواند مسئولیّت داشته باشد. خود امیرالمؤمنین علیه السّلام در خطبهٔ دیگری ـ که بعضی نوشتهاند نخستین خطبهٔ حضرت پس از رسیدن به خلافت بوده است ـ میفرمایند:
إِنَّکُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ؛
بهراستیکه شما حتّی نسبت به زمینها و حیوانات مسئولیّت دارید.
حضرت میفرمایند: ای مردم! شما دارای مسئولیّت هستید؛ حتّی نسبت به زمینها و حیوانات؛ چه رسد به اموال خودتان و اموال مردم، جانهای خودتان و جانهای مردم، دین و اخلاقتان و….
همچنین در روایت است که پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله فرمودند:
إِنَّ اللَّهَ کَتَبَ الْإِحْسَانَ فِی کُلِّ شَیْءٍ؛
خداوند نیکی کردن را در هر چیزی وظیفه قرار داده است.
دراینزمینه عناوین عامّی داریم؛ مانند همین مسئولیّت داشتن، نیکی کردن و…؛ چنانکه درمورد اسراف آیات شریفه و روایات زیادی داریم که از اسراف نهی کرده است؛ ازجمله آیاتی که میفرماید: «خداوند اسرافکنندگان را دوست نمیدارد» که این معنای گستردهای دارد و شامل بسیاری از امور میشود؛ مانند: برخورد انسان با طبیعت، خودش، مردم، دولت، حاکمیّت، غیرمسلمانان، بیگانگان و…. فرد متّقی همهٔ این مواردی را که وظیفه دارد حفظ کند، ضایع نمیکند.
مسئولیّت انسان درمورد اموال
یکی از موارد مهمّی که انسان نسبت به آن مسئولیّت دارد و باید در حفظ و نگهداری آن بکوشد، مال خودش است. هیچکس حق ندارد حتّی در مال خودش بهگونهای تصرّف کند که مالش ضایع شود.
بلکه بالاتر، نهتنها اجازه ندارد تضییع مال کند ـ که اگر اسراف باشد و به مرحلهٔ خاصّی برسد، حرام است ـ بلکه در روایت داریم اصلاح مال هم باید انجام دهد؛ یعنی باید مال را رشد و نمو دهد. در روایتی از رسول خدا صلّی الله علیه وآله آمده است:
مِنَ الْمُرُوءَهِ اسْتِصْلَاحُ الْمَالِ؛
از مروّت، به صلاح آوردن مال است.
یا از امام صادق علیه السّلام نقل شده است:
إِصْلَاحُ الْمَالِ مِنَ الْإِیمَانِ؛
اصلاح مال، از ایمان است.
اگر انسان مالی دارد؛ مثلاً باغ، مزرعه یا منزلی دارد، حق ندارد آن را رها کند تا خراب شود، مگر دلیل خاصّی داشته باشد، وگرنه از روی بیحالی یا بیتوجّهی نباید آن را تلف کند یا بهنحوی از آن استفاده کند که اسرافگونه باشد. این کارها مکروه یا حرام است و خلاف آن فرمایش حضرت است که فرمودند: لَا یُضِیعُ مَا اسْتُحْفِظَ؛ فرد متّقی آنچه را در اختیارش قرار داده شده و مسئولیّت حفظ آن را دارد، ضایع نمیکند. خداوند متعال همهٔ ما را جزء مستحفظین و متّقین قرار دهد، بحقّ محمّد (ص) و آله الطاهرین علیهم السّلام.
و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰