ترتیب اثر به علم و دانش در باور قلبی و رفتار عملی

علمی که اثری در انسان نداشته باشد، خیری ندارد. البتّه اثر هر علمی به‌حسب خودش است. گاهی علم مربوط به اعتقاد است که باید اثر اعتقادی داشته باشد و منجر به باور قلبی شود. گاهی هم علم مربوط به عمل است که باید اثر عملی داشته باشد و در رفتار و کردار انسان نمایان گردد.

بیانات

آیت الله سیّد محمّد رضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته

درس اخلاق، سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲

جلسهٔ دهم (۱۴۰۱/۱۰/۱۹)

پذیرش موعظه‌ها با جان و دل

در شرح و توضیح وصیّت‌نامهٔ امیرالمؤمنین علیه السّلام به فرزندشان بدین‌جا رسیدیم که حضرت فرمودند:

وَ تَفَهَّمْ وَصِیَّتِی وَ لَا تَذْهَبَنَّ عَنْکَ صَفْحاً فَإِنَّ خَیْرَ الْقَوْلِ مَا نَفَعَ؛

و وصیّتم را بفهم و از آن روى مگردان!

وصیّت مرا فهم کن، نه اینکه فقط آن را بشنوی یا بخوانی! و مبادا این وصیّت‌نامه به‌واسطهٔ روی‌گردانی از دست تو برود! اشاره کردیم که این سخن حضرت معنای گسترده‌ای دارد و ما باید توجّه داشته باشیم هر موعظه‌ای را ـ به‌ویژه اگر از فرد دانا، حکیم، دلسوز و عادلی صادر شده باشد ـ با تمام وجود بپذیریم و در آن تأمّل کنیم؛ چنان‌که خود حضرت در جای دیگر می‌فرمایند:

رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً سَمِعَ حُکْماً فَوَعَى؛

خدا رحمت کند کسى را که چون سخن حکیمانه بشنود، خوب فرا گیرد.

یا رسول اکرم صلّی الله علیه وآله می‌فرمایند:

نَضَّرَ اللَّهُ‏ عَبْداً سَمِعَ‏ مَقَالَتِی‏ فَوَعَاهَا وَ حَفِظَهَا وَ بَلَّغَهَا مَنْ لَمْ یَسْمَعْهَا؛

خدا شاد کند بنده‏اى را که سخن مرا بشنود و در گوش گیرد و حفظ کند و به کسانى‌که نشنیده‏اند برساند.

این مسئله که باید به سخنان پروردگار عالَم و موعظه‌های معصومین علیهم السّلام توجّه کنیم ـ توجّهی که از روی فهم و عنایت باشد ـ در روایات فراوان آمده و با عبارت‌های متفاوت بر آن تأکید شده است. حتّی خود این مسئله را نیز باید فهمید؛ چراکه آن هم امری عقلی است.

اینکه انسان هر موعظه‌ای را می‌شنود، فقط مروری کند و تنها الفاظی را تکرار کند و صوری هم در ذهنش بیاید، امّا بدون اینکه تحلیل کند و در جانش قرار گیرد، از آن بگذرد، خسارت است و فایده‌ای ندارد؛ چنان‌که امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند:

فَإِنَّ خَیْرَ الْقَوْلِ مَا نَفَعَ؛

مسلّماً بهترین سخن آن است که سود بخشد.

بهترین سخن آن است که برای انسان فایده داشته باشد، نه اینکه از این گوش بیاید و از آن گوش برود!

ترتیب اثر دادن به علم و دانش در باور قلبی و رفتار عملی

سپس حضرت ادامه دادند:

وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا خَیْرَ فِی‏ عِلْمٍ‏ لَا یَنْفَعُ؛

و بدان در دانشى که سود نبخشد، خیری نیست‏.

علمی که اثری در انسان نداشته باشد، خیری ندارد. البتّه اثر هر علمی به‌حسب خودش است. گاهی علم مربوط به اعتقاد است که باید اثر اعتقادی داشته باشد و منجر به باور قلبی شود. گاهی هم علم مربوط به عمل است که باید اثر عملی داشته باشد و در رفتار و کردار انسان نمایان گردد.

عالمی که جهلش او به کشتن دهد!

علمی که اثر نداشته نباشد، نه‌تنها فایده ندارد، بلکه گاهی ضرر هم دارد؛ چنان که حضرت در جای دیگر می‌فرمایند:

رُبَّ‏ عَالِمٍ‏ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لَا یَنْفَعُهُ؛

چه‌بسا عالمی که نادانی‌اش او را به کشتن دهد و علم و دانشی که با اوست، او را سود نبخشد.

خیلی عجیب است! حضرت می‌فرمایند: چه بسیار عالمی که جهلش او را بکُشد! چگونه ممکن است فردی که عالم است و علم دارد، جهلش او را بکُشد؟!

روشن است که مقصود، کسی است که علمش از مرحلهٔ صورت و مفاهیم خارج نمی‌شود و به مرحلهٔ اثر نمی‌رسد؛ اگر اعتقادی است، باور قلبی ندارد و اگر جوارحی است، طبق آن عمل نمی‌کند.

اثر بادوام و پایدار سخنان در جان انسان

بنابراین ما باید توجّه کنیم علم و دانش ما ـ از هر سنخی باشد؛ اعمّ از اعتقادی یا عملی ـ علمی باشد که برای ما نافع و سودمند باشد. و این نکته برای ما طلّاب اهمّیّت ویژه دارد. بسیاری‌اوقات چه‌بسا بالای منبر هم سخن می‌گوییم، در جلسهٔ درس اخلاق هم موعظه می‌کنیم، کتاب هم می‌نویسیم، امّا این سخنان در جان خود ما اثر نمی‌گذارد یا اگر اثر می‌گذارد، اثر با‌دوام نمی‌گذارد.

این خیلی مسئلهٔ مهمّی است که سخن در انسان اثر بادوام بگذارد؛ زیرا برای تربیت انسان تنها مفاهیم و الفاظ کافی نیست، بلکه همراه علم باید تهذیب هم باشد و اگر خدای‌ناکرده انسان همراه علم تهذیب نداشته باشد و اخلاق رذیله در جان او رسوخ کند، اثر علم یا اصلاً وجود ندارد یا پایدار نیست و بالأخره روزی در جایی بروز می‌کند و خدای‌ناکرده انسان را به‌کلّی زمین می‌زند.

انحراف برخی اصحاب و حتّی مقرّبین امامان علیهم السّلام

کم نبودند کسانی که از اصحاب ائمّه علیهم السّلام و حتّی از مقرّبین نزد آنان بودند ـ چون به‌ظاهر افراد خوبی بودند؛ هم علم داشتند و هم راهشان تا زمانی که نزد ائمّه علیهم السّلام بودند، درست بود ـ امّا در‌‌نهایت دچار انحراف شدند؛ مانند کسانی که واقفی یا فطحی شدند.

برخی از آن‌ها افرادی معمولی نبودند و ما امروزه روایاتشان را می‌خوانیم و از آن استفاده می‌کنیم. بعضی از آن‌ها چه‌بسا گرفتار شبهه‌هایی شده بودند که موجب انحراف آن‌ها از مسیر حق شد. البتّه شبهات هم نباید بر انسان اثر بگذارد؛ چون کسی که طالب حق باشد و باطن خود را اصلاح کرده باشد، به حق می‌رسد؛ آن‌هم با وجود حضور معصوم علیه السّلام. برخی به‌خاطر باطن فاسدی که درونشان بوده و زدوده نشده بود، حتّی وکالت و نمایندگی از معصوم علیه السّلام یا در خدمت معصوم علیه السّلام بودن هم نتوانست آن‌ها را به سر‌منزل مقصود برساند، بلکه چه‌بسا گرفتار انحرافات عمیق شدند که همهٔ هستی آن‌ها را سوزاند و نابود کرد!

علم بدون تقوا نیز از مصادیق علم غیرنافع است!

بنابراین حضرت که می‌فرمایند: «لَا خَیْرَ فِی‏ عِلْمٍ‏ لَا یَنْفَعُ؛ علمی که نفع نرساند، خیری در آن نیست» معنای وسیعی دارد و معنایش فقط این نیست که انسان علمی بیاموزد که محتوای آن اثری ندارد ـ مانند مثالی که در جلسهٔ گذشته بیان کردیم ـ  بلکه علمی که همراه تقوا نباشد، نیز غیر‌نافع است؛ زیرا حضرت فرمودند: رُبَّ‏ عَالِمٍ‏ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لَا یَنْفَعُهُ؛ چه‌بسیار عالمی که جهلش او را بکُشد و علمی که با اوست، او را سود نبخشد» یا دربارهٔ امثال طلحه و زبیر فرمودند:

کَأَنَّهُمْ لَمْ یَسْمَعُوا اللَّهَ سُبْحَانَهُ حَیْثُ یَقُولُ: تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ؛

گویى آنان این سخن خدای سبحان را نشنیده بودند که مى‏فرماید: «این سراى آخرت را براى کسانى قرار دهیم که خواهان برترى و فساد در زمین نیستند، و عاقبت خوش از آنِ پرهیزکاران است.»

بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ سَمِعُوهَا وَ وَعَوْهَا وَ لَکِنَّهُمْ‏ حَلِیَتِ الدُّنْیَا فِی أَعْیُنِهِمْ وَ رَاقَهُمْ زِبْرِجُهَا؛

چرا، به خدا سوگند آن را شنیده بودند و از حفظ داشتند، امّا زرق و برق دنیا چشمشان را پر کرد و زیور و زینتش آنان را فریفت.

آری! آنان سخنان خداوند در قرآن کریم را هم شنیده بودند و هم فرا گرفته بودند، امّا دنیا در چشمانشان زیبا جلوه کرد و چنان بدبختشان کرد که شقاوت ابدی را برای خود و عدّه‌ای دیگر کسب کردند.

به خداوند متعال پناه می‌بریم که مبادا ما را به خودمان وا‌گذارد و درس‌خواندن‌های ما نه‌تنها برایمان فایده نداشته باشد، بلکه نستجیر باللّه مصداق این سخن حضرت شویم که فرمودند: بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ سَمِعُوهَا وَ وَعَوْهَا وَ لَکِنَّهُمْ‏ حَلِیَتِ الدُّنْیَا فِی أَعْیُنِهِمْ وَ رَاقَهُمْ زِبْرِجُهَا.

خداوند همهٔ ما را به عین عنایت خودش و در ظلّ توجّهات ولیّ‌اش عجّل الله نعالی فرجه الشریف و سایر اولیائش از همهٔ لغزش‌ها و خطاها تا پایان عمر و لحظهٔ لقای خودش محفوظ بدارد.

و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته