اهمیت استفاده از تجارب دیگران و اقسام آن
بیانات
آیتالله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی دامت برکاته
درس اخلاق، سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲
جلسهٔ شانزدهم (۱۴۰۱/۱۲/۱۱)
تربیت پیش از شکلگیری شخصیّت
در شرح و توضیح نامهٔ مبارک امیرالمؤمنین علیه السّلام به فرزندشان بدینجا رسیدیم که حضرت فرمودند: من پیش از آنکه اجلم فرا برسد و نتوانم آنچه را میخواهم به تو بگویم، و همچنین قبل از اینکه تو رشد کافی پیدا کنی و شخصیّتت شکل بگیرد و صفات دیگر در تو رسوخ کند و من نتوانم تو را تربیت کنم، این نامه را برای تو نوشتم.
سپس حضرت ادامه میدهند:
فَبَادَرْتُکَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ یَقْسُوَ قَلْبُکَ وَ یَشْتَغِلَ لُبُّکَ؛
پس به ادب و تربیت تو پیشی گرفتم، قبل از آنکه دلت سخت و فکرت مشغول شود.
راهی میانبر و عقلایی برای رسیدن به هدف
در ادامه، حضرت میفرمایند: مطالبی در این نامه وجود دارد که تو را از خیلی چیزها بینیاز میکند:
لِتَسْتَقْبِلَ بِجِدِّ رَأْیِکَ مِنَ الْأَمْرِ مَا قَدْ کَفَاکَ أَهْلُ التَّجَارِبِ بُغْیَتَهُ وَ تَجْرِبَتَهُ فَتَکُونَ قَدْ کُفِیتَ مَئُونَهَ الطَّلَبِ وَ عُوفِیتَ مِنْ عِلَاجِ التَّجْرِبَهِ؛
تا با عزمى جدّى به اموری روى آورى که صاحبان تجربه تو را از طلب و آزمودن آن بینیاز کردهاند تا تو از رنج و زحمت جستجو راحت باشى و از تجربهٔ دوباره آسوده گردى.
خیلی چیزها را اگر انسان بخواهد خودش تجربه کند و بهدست بیاورد، باید سالهای سال تلاش کند و عاقبت هم معلوم نیست حتماً بهدست بیاورد، امّا استفاده از تجارب دیگران، راه میانبری است که برای انسان مهیّاست. برای نمونه، اگر قرار بود علومی مثل صرف و نحو، منطق و فلسفه، طبّ و تشریح، ریاضی و فیزیک را ما خودمان بهدست آوریم و از اوّل آنها را بسازیم و از تجارب دیگران استفاده نکنیم، به جایی نمیرسیدیم. هرکس از ابتدای خط شروع کند، حتّی اگر نابغهترین نابغهها هم باشد، معلوم نیست تا کجا برسد.
بهرهگیری از تجارب دیگران و شراکت در حاصل زحمات آنان
قانون عقلایی آن است که ما از تجارب دیگران استفاده کنیم و تجارب آنان را جلو هم ببریم. حضرت در این نامهٔ شریف همین مطلب را بیان کرده و میفرمایند: من تجربههایی که دیگران داشتهاند، برای تو جمع کردم تا استفاده از آن تجارب تو را بینیاز گرداند از اینکه لازم باشد خودت برای رسیدن به آنها تلاش کنی و آنها را دوباره تجربه کنی.
بنابراین یکی از نکات مهمّ آن است که ما از تجارب دیگران استفاده کنیم و همانطورکه اگر کسی با دیگران مشورت کند در عقولشان شریک است، کسی هم که از صاحبان تجربه و اهل علم استفاده کند و از کتب و دروس دیگران بهره ببرد، شریک آنان در حاصل زحماتشان میشود؛ مثلاً در علوم پزشکی، مهندسی، فقه، فلسفه و… اینچنین است که الآن ما از تجارب دیگران استفاده میکنیم و شریک آنان در زحماتشان میشویم.
اقسام استفاده از تجارب دیگران
منتها یک نکته دراینزمینه وجود دارد و آن اینکه: استفاده از تجارب دیگران دو قسم است:
۱) استفاده از نتیجهٔ نهایی تجربهها، بدون اطّلاع از مقدّمات و روشها
گاهی ما از نتیجهٔ نهایی تجربهٔ دیگران استفاده میکنیم، بدون اینکه از مقدّمات یا روش رسیدن به آن اطّلاع داشته باشیم؛ مانند بسیاری اوقات که به اهل خبره رجوع میکنیم؛ مثلاً به پزشک مراجعه میکنیم و نشانههای بیماری را میگوییم و او هم دارویی برای ما تجویز میکند. در اینجا ما از نتیجهٔ علم پزشکی استفاده کردهایم، ولی هیچیک از مقدّمات یا روش رسیدن به آن نتیجه را نمیدانیم؛ حتّی بسیاری از دانشجویان پزشکی هم نمیدانند و فقط میگویند: این داروها تجربه و آزمایش شده و مثلاً در طبّ هاریسون یا طبّ سیسیل و یا در قانون بوعلی چنین نوشته که این دارو برای این بیماری خوب است و این خصوصیّات را دارد؛ یعنی فقط این کتابها را خواندهاند، ولی از آن تجربههایی که پشت آنها بوده اطّلاعی ندارند.
در شرح احوال بوعلی نقل میکنند علّت اینکه او زود از دنیا رفت، آن بود که داروها را روی خودش امتحان میکرد و از بس این کار را کرد از دنیا رفت. البتّه نمیدانم این مطلب چقدر صحّت دارد.
بههرحال تجربهها، آزمایشها و تحقیقاتی که اینهمه محقّقان علوم پزشکی و داروشناسی در سرتاسر تاریخ انجام دادهاند، امروزه یک دانشجوی پزشکی معمولاً نتیجه و حاصل آنها را میخواند و از آن استفاده میکند، بدون اینکه از چگونگی حصول آنها آگاهی یا آگاهی کافی داشته باشد. این یک نوع استفاده از تجارب دیگران است.
۲) استفاده از تجربهها، همراه با دقّت و تأمّل در مقدّمات و روشها، و چهبسا پیشبرد آنها
گاهی ما از تجارب دیگران استفاده میکنیم، ولی در مقدّمات، روشها و مراحل رسیدن به آن تجارب نیز دقّت و تأمّل میکنیم؛ مثلاً در همین دروس استنباطی که ما میخوانیم ـ مانند فقه و اصول ـ هرچند کتاب شیخ انصاری رحمه الله یا کلام دیگران را محور قرار میدهیم و از روشها و سخنانی که آنان آماده کردند، بهره میبریم، امّا در آنها فکر و تأمّل هم میکنیم و آنها را مورد بررسی و نقد نیز قرار میدهیم و چهبسا بتوانیم آنها را جلو هم ببریم.
این هم یک نوع استفاده از تجارب دیگران است و منافات ندارد عدّهای در روشها و تحقیقات دیگران دوباره تلاش کنند، حدسهای جدیدی بزنند، استدلالهای جدیدی ارائه دهند و راههای جدیدی کشف کنند.
پس اینکه حضرت میفرمایند: من از تجارب دیگران برای تو گفتم و تو را بینیاز کردم از اینکه دوباره تلاش کنی، باید معنای آن را درست بفهمیم:
برخی مسائل دور از دسترس ماست و شایسته نیست وقت خود را برای آنها تلف کنیم و اگرهم وقت بگذاریم، فایده ندارد. این همان قول خبره است که حجّت است. البتّه اینکه چه مقدار حجّت است، گاهی نتیجهٔ نهایی حجّت است، گاهی روشها حجّت است و گاهی حتّی روشها هم قابل نقّادی است.
برخی مسائل نیز دور از دسترس ما نیست و چهبسا اگر وقت بگذاریم و دوباره تلاش کنیم، بتوانیم تجارب گذشتگان را تکمیل یا حتّی تصحیح کنیم و موجب ارتقا و پیشرفت آنها شویم. این نکتهٔ مهمّی است که در استفاده از تجارب دیگران باید به آن توجّه داشته باشیم.
و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰