امر خداوند به نیکی ها و پاکی ها و نهی از بدی ها و زشتی ها
بیانات
آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی دامت برکاته
درس اخلاق، سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳
جلسهٔ پانردهم (۱۴۰۲/۱۱/۰۹)
امر خداوند به نیکیها و پاکیها، و نهی از بدیها و زشتیها
کلمات امیرالمؤمنین علیه السّلام را در نامه به فرزندشان شرح و توضیح میدادیم. حضرت پس از آنکه خداوند را واحد، احد، ازلی، ابدی، محیط بر چیز و غیر محاط در قلب و بصر معرّفی کردند، فرمودند: در برابر چنین خدایی، بندهای که هیچ ندارد، باید وظیفهاش را بهدرستی تشخیص دهد و در طلب طاعت خداوند بکوشد و خشیت از عقوبت و ترس از خشم او داشته باشد. سپس فرمودند:
فَإِنَّهُ لَمْ یَأْمُرْکَ إِلَّا بِحَسَنٍ وَ لَمْ یَنْهَکَ إِلَّا عَنْ قَبِیحٍ؛
او تو را جز به نیکو فرمان نداده و جز از زشتى باز نداشته است.
بیان کردیم که این عبارت، کلامی بسیار بلند و زیربنایی است و میتواند اساس مسئلهٔ حسن و قبح در شیعه و منشأ قواعدی چون: «کلّ ما حکم به الشرع حکم به العقل» و «الواجبات الشرعیّه ألطافٌ فی الواجبات العقلیّه» باشد؛ چنانکه در قرآن کریم نیز نظیر آن وجود دارد؛ ازجمله آیهٔ شریفهٔ:
إِنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إیتاءِ ذِی الْقُرْبىٰ وَ یَنْهىٰ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْیِ؛
درحقیقت، خدا به دادگرى و نیکوکارى و بخشش به خویشاوندان فرمان میدهد و از کار زشت و ناپسند و ستم باز میدارد.
و همچنین آیهٔ دیگری که میفرماید:
الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراهِ وَ الْإِنْجیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ؛
آنانکه از این فرستادهٔ پیامبر درسنخوانده که [نام] او را نزد خود در تورات و انجیل نوشته مىیابند، پیروى مىکنند؛ [همان پیامبرى که] آنان را به کار پسندیده فرمان مىدهد و از کار ناپسند باز مىدارد و براى آنان چیزهاى پاکیزه را حلال و چیزهاى ناپاک را بر ایشان حرام مىگرداند.
یعنی پیامبر صلّی الله علیه وآله ازجانب خداوند متعال به چیزی امر میکند که معروف و شناختهشده است و از چیزی نهی میکند که منکر و ناشناخته است. این همان حَسَن و قبیح است که در کلام امیرالمؤمنین علیه السّلام آمده بود.
حلال کردن طیّبات و حرام ساختن خبائث
سپس آیهٔ شریفه میفرماید: وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ؛ یعنی طیّبات را برای آنها حلال، و خبائث را بر ایشان حرام میکند. این عبارت نیز همان قاعدهٔ «الواجبات الشرعیّه ألطافٌ فی الواجبات العقلیّه» است که حتّی اگر شرع نبود و ما عقل کافی داشتیم که همهٔ حقایق عالَم و افعال نیک و بد را درک کنیم، اصلاً خودمان میتوانستیم بهنوعی پیامبر خود باشیم؛ بهخاطر اینکه پیامبران هم آمدند تا معروفها را مورد امر، و منکرها را مورد نهی قرار دهند و طیّبات را حلال، و خبائث را حرام کنند. البتّه کسی نمیتواند اینچنین ادّعای پیامبری کند؛ زیرا این عقول ما راه به جایی نمیبَرَد و جز در موارد شاذّی نمیتواند احکام را مستقلّاً درک کند.
بله، کبری را میتوانیم بفهمیم و بهصورت کلّی میتوانیم بگوییم: عدل حَسَن و ظلم قبیح است، امّا صغریات و اینکه مصداق عدل و ظلم چیست، یا مصداق طیّب و خبیث کدام است، غالباً برای ما قابل درک نیست. بله، در بعضی موارد با فطرت سالم و عقل سلیم میتوان درک کرد، امّا در بسیاری موارد، بلکه اکثر قریب به اتّفاق موارد، عقل میلنگد و نمیتواند درک کند. از این جهت است که احتیاج به پیامبران و جعل احکام داریم و کسی نمیتواند بگوید ما نعوذ باللّه بینیاز از شرع و قرآن و سنّت هستیم. این کاملاً جهالت است، بلکه باید همواره تابع شرع باشیم و شارع باید احکام را برای ما بیان کرده باشد.
ترسیم بینظیر دنیا در کلمات امیرالمؤمنین علیه السّلام
سپس امیرالمؤمنین علیه السّلام نصیحتهای دیگری میکنند و میفرمایند:
یَا بُنَیَّ إِنِّی قَدْ أَنْبَأْتُکَ عَنِ الدُّنْیَا وَ حَالِهَا وَ زَوَالِهَا وَ انْتِقَالِهَا وَ أَنْبَأْتُکَ عَنِ الْآخِرَهِ وَ مَا أُعِدَّ لِأَهْلِهَا فِیهَا وَ ضَرَبْتُ لَکَ فِیهِمَا الْأَمْثَالَ لِتَعْتَبِرَ بِهَا وَ تَحْذُوَ عَلَیْهَا؛
فرزندم! من تو را از دنیا و وضع آن و از بین رفتن و دستبهدست شدنش آگاه ساختم و از آخرت و آنچه براى اهلش در آنجا آماده شده خبر دادم و دربارهٔ هر دو برایت مَثَلهایى آوردم تا به آنها عبرت گیرى و براساس آنها گام بردارى.
حضرت میفرمایند: من دنیا را برای تو ترسیم کردم: ماهیّت و حقیقتش را گفتم، ناپایداری و فناپذیریاش را بیان کردم و از بیوفایی و بیارزشی آن خبر دادم. همچنین از آخرت و آنچه در آخرت برای انسانهای متّقی آماده شده، برایت گفتم تا از آن پند گیری و عبرت آموزی.
ظاهری فریبنده، امّا باطنی کُشنده!
انصافاً آنچنانکه امیرالمؤمنین علیه السّلام دنیا و حال دنیا را برای ما ترسیم کردهاند و به ما رسیده است، چهبسا در کلمات سایر معصومین علیهم السّلام نیامده یا به ما نرسیده است. چه تعبیرها، چه توصیفها و چه نکات دقیق و لطیفی که حضرت دربارهٔ دنیا برای ما بیان فرمودهاند! ازجمله در نهجالبلاغه عباراتی دربارهٔ دنیا آمده که واقعاً عجیب و فوقالعاده است؛ مثلاً در جایی میفرمایند:
فَإِنَّ الدُّنْیَا رَنِقٌ مَشْرَبُهَا رَدِغٌ مَشْرَعُهَا یُونِقُ مَنْظَرُهَا وَ یُوبِقُ مَخْبَرُهَا غُرُورٌ حَائِلٌ وَ ضَوْءٌ آفِلٌ وَ ظِلٌّ زَائِلٌ وَ سِنَادٌ مَائِلٌ؛
دنیا آبشخورش تیره است و سرچشمهاش پُرگِلولاى؛ چشماندازش دلفریب است و باطنش هلاککننده؛ فریبى است زودگذر و فروغى است غروبکننده؛ سایهاى است ناپایدار و زوالیابنده، و تکیهگاهى است نااستوار و فروریزنده.
این یکی از دهها و بلکه صدها کلام حضرت دربارهٔ دنیاست. حضرت میفرمایند: دنیا رَنِقٌ مَشْرَبُهَا؛ آبشخوری است که کدر است و رَدِغٌ مَشْرَعُهَا؛ سرچشمهٔ آن دارای گلولای است! یُونِقُ مَنْظَرُهَا؛ منظرۀ آن انسان را به وجد میآورد و دیدن آن از دور موجب خوشحالی انسان میشود، امّا یُوبِقُ مَخْبَرُهَا؛ وقتی آزمایشش کنی و با آن دستوپنجه نرم کنی، میبینی که تو را بیچاره و هلاک میکند! غُرُورٌ حَائِلٌ؛ فریبی است که پایدار نیست و ضَوْءٌ آفِلٌ؛ نوری است که غروب خواهد کرد! ظِلٌّ زَائِلٌ؛ سایهای است که از بین خواهد رفت و سِنَادٌ مَائِلٌ؛ تکیهگاهی است که فرو خواهد ریخت!
یا در جای دیگری میفرمایند:
الدُّنْیَا … غَرَّارَهٌ غُرُورٌ مَا فِیهَا فَانِیَهٌ فَانٍ مَنْ عَلَیْهَا لَا خَیْرَ فِی شَیْءٍ مِنْ أَزْوَادِهَا إِلَّا التَّقْوَى؛
دنیا خود بهغایت، فریبنده است و هرچه در آن است، فریب است. فناشونده است و هرکه در آن است، نیز فانى مىشود. در هیچ زاد و توشهٔ آن خیرى نیست، جز زاد و توشهٔ پرهیزگارى.
آری! دنیا فریبی بیش نیست، امّا آخرت، حقیقت است. آخرت است که زندگانی و سعادت است و هرچه خیر است، در آخرت است. ازاینرو ما باید برای آخرت توشه برداریم.
بدینجهت حضرت در اینجا خطاب به فرزندشان ـ که البتّه خطاب به همهٔ ما نیز هست؛ چون ما همه فرزندان امیرالمؤمنین علیه السّلام و پیامبر (ص) هستیم: أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّهِ؛ من و علی، دو پدر این امّت هستیم ـ دنیا و احوال دنیا، و پستی و ناپایداری آن را و همچنین ثبات آخرت، و عظمت و خرّمی آن را بهنحواحسن تبیین کردهاند، برای اینکه همهٔ ما از آن پند بگیریم و امیدواریم خداوند متعال همهٔ ما را اهل پند گرفتن از بیانات معصومین علیهم السّلام قرار دهد.
و السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰