آیا الفاظ برای معانی مراده وضع شده است یا برای ذوات معانی؟ به این معنا که آیا واضع ذات معنا را در نظر میگیرد و لفظ را برای آن وضع میکند یا معنایی که ارادة تفهیم آن توسط لافظ شده را در نظر میگیرد و لفظ را برای آن وضع میکند؟
حکم دوگونه است؛ حکم وضعی و حکم تکلیفی، که هر یک عالم خود را دارد؛ یعنی حکم تکلیفی عالم خود را دارد و حکم وضعی هم عالم خود را دارد و نهی واضع در آن راه ندارد. مثلاً وقتی میگوییم «فلان کتاب ملک فلانی است»، یعنی ...
مسلک بعدی که بررسی میشود، مسلک تعهد است که از جهتی جزء مسالکی است که وضع را اعتبار میداند، به این معنا که بعد از وضع رابطة حقیقی بین لفظ و معنا پیدا نمیشود، بلکه لفظ و معنا بر همان هویت و حقیقتی ...