شهید صدر مراد بالذات را وجود ارادی و ذهنیِ معنا گرفت که معلوم است نمیتواند مطلوب باشد و متکلم وجود ذهنی شرب الماء را نمیخواهد. مراد بالعرض را هم ذات معنا گرفت که آنهم اثری ندارد و وضعش از وجود ذهنی بدتر است ...
وزان وضع و موضوعٌله، وزان ایجاد و موجود است و چنانکه بارها گفتهایم، ایجاد، وجود و موجود ذاتاً یکی هستند و فقط اعتباراً تفاوت دارند؛ مثل تفاوت مصدر و اسم مصدر. دانستن با دانش چه فرقی دارد؟ یا وزیدن با وزش، دیدن با بینش ...
سید خویی رحمه الله ابتدا روی مبنای خودش و برخی دیگر از جمله محقق نهاوندی رحمه الله که قائلاند حقیقت وضع «تعهد» است، میفرماید اساساً بنابر مسلک تعهد، وضع مخصوص معانی مراده است؛ زیرا طبق این مسلک، متکلم ...
سید خویی با توجه به مبنای خود در حقیقت وضع که قائل به مسلک تعهد است، میفرماید: هر متکلمی به حسب تعهدی که دارد، واضع است و لذا کلامی که به کار میبرد، اگر هم در معنای حقیقی استعمال کند و هم در معنای مجازی ...
فردی که به دنبال تبادل افکار و تعبیر از درون خویش است، چون از قبل میدانسته که این کار راههای مختلفی دارد که یکی از آنها بهکار بردن لفظ است، لذا در مقام تبادل افکار و تفهیم ما فیالضمیر با لفظ، تعهد میکند ...
شهید صدر رحمه الله با اینکه اشکال دور بر مسلک تعهّد را پاسخ داد، اما خود ایشان بر این مسلک اشکال کرده است. ایشان میفرماید مسلک تعهد به روشها و صیاغتهای مختلف ممکن است بیان شود ...
با توجه آنچه در بررسی مبانی مختلف گذشت، به نظر میآید همان مبنایی که محقق اصفهانی رحمه الله و شاید مشهور قائل هستند صحیح باشد؛ یعنی حقیقت وضع، علامیت است و لفظ به عنوان علامت برای معنا اعتبار و قرار داده میشود ...
از جمله کسانی که متصدی جواب شدهاند، محقق اصفهانی رحمه الله است. ایشان در حاشیة خود بر کفایه فرموده است که اشکال دور بر مسلک تعهد وارد نیست و ناشی از آن است که مسلک اصلی و حرفهای بانی مسلک تعهد را ...
مسلک بعدی که بررسی میشود، مسلک تعهد است که از جهتی جزء مسالکی است که وضع را اعتبار میداند، به این معنا که بعد از وضع رابطة حقیقی بین لفظ و معنا پیدا نمیشود، بلکه لفظ و معنا بر همان هویت و حقیقتی ...