قبلاً گفتیم حتّی بنابر صحیحی، صحّت حتی از حیث شروط عدمی عقلی مقصود نیست؛ یعنی اگر هم کسی قائل شود که الفاظ عبادات ـ از جمله صلات ـ برای خصوص صحیح وضع شده، مقصود صحیح از حیث اجزاء و شرایط است، امّا صحیح از حیث ...
در مباحث قبلی بیان کردیم حتّی اگر صحیحی شدیم و گفتیم لفظ صلات برای نماز صحیح وضع شده، نمیتوانیم بعضی از شروط عقلی را داخل در مسمّا بدانیم؛ مثلاً یکی از شروط عقلی صلات، آن است که مورد نهی تکلیفی قرار نگرفته باشد ...
محقق عراقی رحمه الله مفاهیم را سه قسم کرد و یک سلسله مفاهیم را اختراع نفس دانست و گفت که تنها راه برای «وضع عام، موضوعٌله خاص» استفاده از مفاهیم اختراعی (مثل مصادیق، افراد و جزئیات انسان) است ...
فردی که به دنبال تبادل افکار و تعبیر از درون خویش است، چون از قبل میدانسته که این کار راههای مختلفی دارد که یکی از آنها بهکار بردن لفظ است، لذا در مقام تبادل افکار و تفهیم ما فیالضمیر با لفظ، تعهد میکند ...
با توجّه به نظریة پاولوف، فیزولوژیستها و متخصصین روانشناسی فیزولوژیک گفتهاند حرکات و عکسالعملهای انسان و حیوان به یک اعتبار، به سه دسته تقسیم میشود: انعکاسی، غریزی و ارادی ...
مرحوم نائینی در توضیح منشأ الهی برای دلالت الفاظ بر معانی میفرماید: وضع الفاظ برای معانی، اعتباری محض نیست مثل احکام شرعیه که با ارسال رسل و انزال کتب به افراد میرسد ...
اصول مهمترین ابزار فقه است و کسی نمیتواند مستنبط باشد و به حجت شرعی دست پیدا کند مگر اینکه دانای به اصول باشد. البته اینکه حدّ لازمش چیست و رسیدن به این حدّ لازم چگونه است و آنچه که فیالواقع در بحثها و دروس حوزههای علمیه در جریان است چه نسبتی با این هدف دارد، اینها مسائل مهمی است.