تقریرات درس خارج اصول
حضرت آیت اللّه سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
دورهی دوم ـ سال نهم ـ سال تحصیلی 92ـ 91
جلسه 40 ـ دوشنبه 27/9/91
قبل از بررسی کلام شهید صدر رحمه الله اشکال و پاسخی را که در تقریرات ایشان آمده مطرح میکنیم، سپس به بررسی کلمات ایشان خواهیم پرداخت.
شهید صدر در «رُفع ما لایعلمون» پذیرفتند موضوعِ آنچه رفع میشود، حکم واقعیِ موجود است که مکلّف آن را نمیداند و این ندانستن، یک عذر برای او محسوب میشود، در نتیجه این حکم در ظاهر از مکلّف برداشته میشود.
با این بیان، اشکال بزرگی بر شهید صدر وارد خواهد شد؛ زیرا با این مبنا ایشان باید معتقد شوند حدیث رفع تنها در جایی کاربرد دارد که واقع ثابت باشد و الّا حدیث رفع کاربرد نخواهد داشت، در نتیجه اگر حدیث رفع، واقع ثابت را رفع میکند در حقیقت یعنی آن حکم، منجّز است و رفعِ آن معنایی نخواهد داشت.
شهید صدر در پاسخ به این اشکال بیانی دارند که چکیده و خلاصهی آن چنین است: مراد از «رُفع ما لایعلمون» آن است که اگر حکمی در متن واقع ثابت باشد با حدیث رفع ظاهراً برداشته میشود و اگر حکمی ثابت نباشد اساساً نیازی به حدیث رفع نخواهد بود. در حقیقت حدیث رفع به صورت جملهی شرطیه رفع ظاهری اثبات میکند.
نقد و بررسی فرمایشات شهید صدر رحمه الله
بر فرضِ آنکه مقدّماتی که شهید صدر بیان کردند صحیح باشد و در آنها مناقشهای نکنیم، سراغ هر یک از طرفین محذورین یعنی وجوب و حرمت میرویم و بررسی میکنیم آیا شرایط جریان برائت در آنها وجود دارد یا خیر؟
در مثال مذکور که مکلّف از حیث وجوب شک دارد که آیا حلف او بر رفتن به سفر در سهشنبهی خاص بوده و وجوب سفر محقّق شده است یا خیر، احتمال میدهد که این وجوب در متن واقع موجود باشد، بنابراین اگر در متن واقع این وجوب ثابت باشد و ما ندانیم، به نحو جملهی شرطیهای که شهید صدر فرمودند، مشمول حدیث رفع خواهد شد؛ یعنی میتوان گفت اگر سفر در روز سهشنبه در متن واقع واجب باشد در ظاهر با حدیث رفع برداشته میشود و اگر چنین وجوبی نباشد که اساساً نیازی به حدیث رفع نخواهد بود. همچنین در طرف حرمت نیز میتوان گفت اگر در متن واقع سفر در روز سهشنبه حرام باشد با حدیث رفع در ظاهر این حرمت برداشته میشود و اگر در واقع چنین حرمتی نباشد نیازی به حدیث رفع نخواهد بود ...
براي دريافت متن کامل جلسه چهلم اينجا را کليک کنيد.