تقریرات دروس خارج فقه
حضرت آیت الله سیّد محمّد رضا مدرّسی طباطبایی یزدی (دامت برکاته)
سال تحصیلی 96-1395
جلسهی بیست و ششم؛ دوشنبه 24/8/1395
بیان دیگری در اثبات کشف حقیقی
بیان دیگری که برای اثبات کشف حقیقی ذکر شده و مرحوم شیخ قدس سره در مکاسب آن را نقل کردهاند این است که گفتهاند: اجازه، امری ذات تعلّق است؛ به این معنا که باید به چیزی متعلّق شود، و علی الفرض اجازه به عقد سابق تعلق میگیرد و از آنجا که مضمون عقد، نقل و انتقال من حین العقد است، پس باید قائل به تأثیر عقد من حین وقوعه و انشائه شویم، چون شارع این اجازه را مصحح عقد قرار داده است و این به معنای کاشف بودن اجازه است.
اشکال اوّل شیخ قدس سره بر بیان مذکور
مرحوم شیخ قدس سره سه اشکال بر بیان مذکور وارد میکنند؛ اشکال اول همان اشکالی است که ایشان قبلاً در مبحث اشتراط اختیار در متعاقدین، به طور اجمالی ذکر کرده بودند و در اینجا آن را تکرار میکنند که حاصلش چنین است:
اجازه گرچه رضایت به مضمون عقد است، امّا مضمون عقد، نقل من حین العقد نیست تا گفته شود چون اجازه متعلق به مضمون عقد است و مقتضای عقد هم نقل من حین العقد است، پس باید ملتزم شد نقل من حین العقد محقق شده و این به معنای کشف است. بلکه مضمون عقد، نقل مجرد از وقوع در زمان است و زمان صرفاً ظرف قهری آن است نه اینکه قید آن باشد.
برای تقریب مطلب عرض میکنیم: عقد، چون در حقیقت انشاء است و إنشاء، همان ایجادِ در عالم اعتبار است، لذا همانطور که ایجادِ در عالم تکوین خارج از زمان نمیتواند باشد امّا در عین حال زمان قید آن نیست، عقد هم چنین میباشد یعنی یک ایجاد است که قهراً در زمان واقع میشود امّا زمان به عنوان قید آن نیست. بنابراین وقتی فضولی یا هر عاقد دیگری میگوید «بعتُ»، معنایش این نیست که «نقلت من هذا الحین»، گرچه نقل از «ذلک الحین» اتفاق میافتد، امّا «ذلک الحین» قیدش نیست. پس وقتی زمان قید نبود، اگر رضایت مقارن با عقد باشد، شارع عقد را از همان زمان امضاء میکند و مؤثر است، امّا اگر رضایت که شرط عقد است در ظرف بعد حاصل شود، شارع این اجازه را بعد از تحققش امضاء میکند و این ربطی به کشف ندارد.
مرحوم شیخ قدس سره در ادامه چند منبّه برای این مطلب ذکر میفرمایند از جمله اینکه: قبول در عقود، به مفاد و مضمون ایجاب تعلّق میگیرد. وقتی موجب، انشاء ایجاب میکند و میگوید «بعتُ»، معمولاً قبول مشتری با فاصله محقق میشود و حتی اگر موالات شرط نباشد ممکن است قبول مثلاً روز بعد محقق شود، در اینجا آیا اثر مربوط به زمان پایان ایجاب است یا مربوط به زمان پایان قبول؟ و اگر در فاصلهی بین ایجاب و قبول، نماء منفصلی پدید آید ـ مثلاً مرغی که به عنوان مبیع است، تخمی بگذارد و امثال آن ـ این نماء منفصل، آیا برای مشتری است یا برای مالک سابق؟ در اینجا اگر بگویید اثر مربوط به زمان پایان ایجاب است، نماء منفصل برای مشتری میباشد و اگر اثر مربوط به زمان پایان قبول باشد، نماء منفصل برای مالک سابق است ...
براي دريافت متن کامل جلسه بیست و ششم اينـجا را کليک کنيد.