تقریرات درس خارج اصول
حضرت آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
دورهی دوم ـ سال سیزدهم 96 ـ 1395
جلسه 22 ـ یکشنبه 16/8/95
ادلهی سهگانهی محقق نائینی رحمه الله بر لزوم تقدیم اطلاق شمولی بر اطلاق بدلی
دلیل اول محقق نائینی رحمه الله
محقق نائینی رحمه الله فرمودهاند اگر کسی این دو اطلاق را ملاحظه کند، خواهد دانست که اگر اطلاق بدلی را مقدم بدارد باید نوعی تصرف در اطلاق شمولی کند و از محدودهی اصل حکم بکاهد؛ ولی اگر عکس این کار را انجام دهد یعنی اطلاق شمولی را مقدم بدارد، چیزی از مفاد اطلاق بدلی کاسته نمیشود، بلکه فقط از سعهی دایرهی تطبیق آن کاسته میشود.
توضیح بیشتر: مولایی فرموده است «لا تکرم الفاسق» و همچنین فرموده: «اکرم عالماً» و فرضاً سی شخص فاسق وجود دارد. اگر بخواهیم با «اکرم عالماً» آن اطلاق شمولی را تقیید کنیم، به واسطهی مقدم داشتن «اکرم عالماً» حداقل یک فرد از «لا تکرم الفاسق» که همان شخص عالم فاسق است (و گاهی ممکن است بیشتر هم باشد) از لحاظ کمّی کاسته میشود و حکم او از اساس منتفی میشود. ولی اگر عکس این کار انجام شود و «لاتکرم الفاسق» را که اطلاق شمولی است بر «اکرم عالماً» که اطلاق بدلی است مقدم داشتیم، هیچ اتفاقی نمیافتد و از محدودهی «اکرم عالماً» کاسته نمیشود؛ زیرا معنای «اکرم عالماً» این بود که عالمی را اکرام کن، با کنار نهادن همهی فساق همچنان میتوان عالمی یافت که که فاسق نیست و او را اکرام کرد، پس اصل حکم اطلاق بدلی باقی خواهد بود.
إن قلت: به هرحال از سعهی تطبیق کاسته میشود؛ به این معنا که اگر اطلاق شمولی را مقدم بداریم مکلف نمیتواند حکم اطلاق بدلی را بر عالم فاسق تطبیق کند.
قلت: این کار تضییقی در محدودهی حکم اطلاق بدلی (اکرم عالماً) نیست، بلکه این لازمهای است که مشکلی ایجاد نمیکند و به هرحال بعد از آن «اکرم عالماً» به قوّت خودش باقی است و بالجمله اینکه دایرهی تطبیق کوچک میشود به معنای این نیست که محدودیتی در اصل «اکرم عالماً» ایجاد شده است.
نقد و بررسی دلیل اول محقق نائینی رحمه الله
اینکه تعارض بدوی را به نفع اطلاق شمولی با یک استحسان و وجه اعتباری حل کردند، بیان تامی نیست؛ این وجه اعتباری باید یا به دلیل لفظی برگردد یا به دلیل لبّی بازگردد. فرض این است که دلیل لفظی موجود نیست، دلیل لبّی نیز قطع آور نیست و فقط یک استحسان است که اگر اطلاق شمولی را مقدم بداریم محدودهی حکم اطلاق بدلی دچار تغییر نمیشود، نهایتاً دایرهاش ضیق میشود؛ به خلاف اطلاق بدلی که اگر مقدم شود محدودهی حکم اطلاق شمولی کوچک میشود. مگر چه مانعی دارد محدودهی حکم اطلاق شمولی کوچک شود و بعض افراد از شمول حکم خارج شوند؟!
علاوه بر آن، اطلاق بدلی نیز دایرهاش کاسته میشود اما از حیث دیگر؛ از این حیث که اطلاق بدلی به این معناست که مکلف ترخیص دارد آن را بر عالم فاسق یا بر عالم عادل و... تطبیق کند و این اطلاق در تطبیق، در صورت مقدم داشتن اطلاق شمولی کاسته میشود و محدودیت در آن ایجاد میشود و فرقی نمیکند این تضییق در تطبیق یا تضییق در اصل حکم باشد. در هر حال اطلاق بدلی از حیث سعهی تطبیق در مقام بیان بوده و این حیث تطبیق، با حیث شمولی در اطلاق شمولی درگیر است، لامحاله هردو با تکافؤ تساقط میکنند و نمیتوان گفت اطلاق شمولی مقدم بر اطلاق بدلی است.
دلیل دوم محقق نائینی رحمه الله
بنابر نقل تلامیذ بزرگوار محقق نائینی رحمه الله ایشان در بیان دوم خود فرمودهاند که اطلاق بدلی با اطلاق شمولی یک تفاوت اساسی دارد و آن این است که در اطلاق شمولی، همان مقدمات حکمت کافی است؛ یعنی اگر مولا مقسم را آورده باشد و در مقام بیان باشد و قیدی نیاورده باشد، کافی است. اما در اطلاق بدلی باید احراز شود که تمام افراد مطلق در وفای به غرض مولا مساوی هستند، آنگاه عقل حکم به تخییر کند. یعنی وقتی مولا میفرماید: «اکرم عالماً» علاوه بر اینکه باید مقدمات حکمت به حسب معمول تمام باشد، مخاطب باید احراز کند که این عالم، آن عالم و... در مقام وفای به غرض مولا متساوی هستند؛ زیرا اگر متساوی نباشند، قبیح است مولا حکم به تخییر کند؛ زیرا یکی بیشتر نمیخواهد و همان یکی که وافی به غرض او است باید انتخاب شود. به خلاف اینکه اطلاق، شمولی باشد؛ زیرا مولا دستور داده است همه را اکرام کن هرچند متساوی نباشند و یکی مزیتی داشته باشد. لذا هم ذیالمزیة اکرام میشود و هم غیر ذیالمزیة، به خلاف اطلاق بدلی که تنها یک فرد اکرام میشود. لذا اگر در امتثال «اکرم عالماً» فرد غیر ذیالمزیة که مساوی با بقیهی افراد نیست آورده شود و بگوییم مجزی است، قبیح است. در نتیجه با «لا تکرم الفاسق» ولو منفصلاّ، این مقدمه از ما گرفته میشود؛ یعنی نمیتوانیم بگوییم تمام علماء در وفای به غرض مولی متساوی الاقدام هستند، بلکه اکرام عالمی که فاسق است، به خاطر اطلاق شمولی مرجوح و ممنوع است و احراز نمیشود که مثل بقیهی افراد است، پس باید اطلاق شمولی را مقدم بداریم و اطلاق بدلی را مقید به غیر مفاد اطلاق شمولی کنیم. البته تقیید در مراد جدی است نه در ظهور استعمالی؛ زیرا فرض کردیم که دو دلیل منفصل است ...
براي دريافت متن کامل جلسه بیست و دوّم اينـجا را کليک کنيد.