تقریرات درس خارج فقه
حضرت آیت الله سیّد محمّد رضا مدرّسی طباطبایی یزدی (دامت برکاته)
سال تحصیلی 92-1391
جلسهی سیام؛ یکشنبه 12/9/1391
5. صحیحهی یونس بن عبدالرحمان:
الصَّفَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ: سُئِلَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا7 وَ أَنَا حَاضِرٌ فَقَالَ: جُعِلْتُ فِدَاكَ تَأْذَنُ لِي فِي السُّؤَالِ فَإِنَّ لِيَ مَسَائِلَ قَالَ: سَلْ عَمَّا شِئْتَ قَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ رَفِيقٌ كَانَ لَنَا بِمَكَّةَ فَرَحَلَ عَنْهَا إِلَى مَنْزِلِهِ وَ رَحَلْنَا إِلَى مَنَازِلِنَا فَلَمَّا أَنْ صِرْنَا فِي الطَّرِيقِ أَصَبْنَا بَعْضَ مَتَاعِهِ مَعَنَا فَأَيَّ شَيْءٍ نَصْنَعُ بِهِ قَالَ: فَقَالَ: تَحْمِلُونَهُ حَتَّى تَحْمِلُوهُ إِلَى الْكُوفَةِ قَالَ: لَسْنَا نَعْرِفُهُ وَ لَا نَعْرِفُ بَلَدَهُ وَ لَا نَعْرِفُ كَيْفَ نَصْنَعُ قَالَ: إِذَا كَانَ كَذَا فَبِعْهُ وَ تَصَدَّقْ بِثَمَنِهِ قَالَ لَهُ: عَلَى مَنْ جُعِلْتُ فِدَاكَ؟ قَالَ: عَلَى أَهْلِ الْوَلَايَةِ.
این روایت از لحاظ سند تمام است.
یونس بن عبدالرحمان میگوید از امام رضا7 سوال شد و من حاضر بودم و عرض کرد فدایتان شوم، آیا اجازهی سؤال میدهید سؤالهایی بپرسم؟ فرمودند دربارهی هرچه دوست داری سؤال کن عرض کرد: فدایتان شوم! ما رفیقی در مکه داشتیم از آنجا به طرف منزلش حرکت کرد و ما هم به طرف منازلمان حرکت کردیم، در راه بعضی از متاع ایشان با متاع ما قاطی شده است، متاع ایشان را چه کنیم؟ فرمودند: آن را حمل میکنید تا به کوفه برسانید. عرض کرد او را نمیشناسیم و شهرش را هم نمیشناسیم و نمیدانیم چه کنیم؟ فرمودند: اگر اینطور است آن را بفروش و با پولش صدقه بده، عرض کرد به چه کسی صدقه دهم؟ فرمودند: بر کسی که اهل ولایت است.
این صحیحه از حیث مفهوم شرط در «إِذَا كَانَ كَذَا فَبِعْهُ وَ تَصَدَّقْ بِثَمَنِهِ» دلالت بر وجوب فحص از مالک میکند؛ زیرا مفهوم مخالف چنین است «اذا لم یکن کذا و تعرفونه او تعرفون بلده و تعرفون کیف تصنعون فلا تبعه» پس معلوم میشود با امکان شناخت یا شناخت بلد به گونهای که فرد بداند کاری میشود انجام داد، نمیتوان از ردّ مال به مالک صرف نظر کرد و با توجه به اینکه شرطیه در مقام تحدید است، جای مناقشه در مفهوم نیست.
تنها اشکالی که در اینجا به نظر میرسد همان اشکال معلوم بودن مالک است، ولی با توجه به اینکه کسی که بلد او شناخته شده و امکان فحص از او هست، و طبق مفهوم روایت باید از او جستجو شود، لامحاله تفاوتی با مجهول المالک ندارد؛ زیرا در مورد لزوم فحص از مجهول المالک نیز مراد، مجهول المالک به تمام وجه نیست که هیچ عنوانی بر آن منطبق نشود، حتّی مثل اینکه دانسته نشود از فلان منطقه است و بالجمله باید به گونهای باشد که فحص از مالک آن عقلایی باشد ...
براي دريافت متن کامل جلسه سی ام اينجا را کليک کنيد.