تقریرات درس خارج اصول
حضرت آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
دورهی دوم ـ سال دوازدهم ـ سال تحصیلی 95ـ9
جلسه 29 ـ سهشنبه 24/9/94
ادامهی توضیح بیشتر بیان محقق نائینی رحمه الله در مخالفت با استصحاب تعلیقی
محقق نائینی رحمه الله میفرماید: در مباحث واجب مشروط، بیان کردیم هر شرطی در حقیقت به موضوع برمیگردد و دخیل در موضوع است، کما اینکه هر موضوعی شرط است. وقتی که شارع به نحو قضیهی حقیقیه فرمود: «الخمر حرامٌ»، در حقیقت اینچنین گفته است: «إن وجد خمرٌ فهو حرامٌ»؛ یعنی بازگشت موضوع، به مقدّم یک قضیهی شرطیه است. کما اینکه در «العصیر اذا غلی یحرم» گرچه موضوع، عصیر و «إذا غلی» شرط است، ولی در لباب، شرط هم جزء موضوع است و در قوهی آن است که فرموده باشد: «العصیر المَغلیّ حرامٌ».
بنابراین اگر چیزی به عنوان شرط در قضیهی حقیقیه مأخوذ باشد جزء موضوع است و معنای دیگری ندارد؛ یعنی دخیل در حکم است و تا نباشد حکم مترتب نمیشود.
حال میگوییم: وقتی شارع فرموده است «العنب اذا غلی یحرم» که در قوهی «العنب المغلی حرام» میباشد، دو ثبوت حقیقی شرعی داریم؛ یک ثبوت مربوط به عالم جعل و إنشاء و دیگری ثبوت خارجی و مربوط به عالم مجعول است.
ثبوت انشائی که مربوط به عالم جعل است، علی الفرض شکی در بقائش نداریم؛ چون احتمال نسخ نمیدهیم و انتهای امد آن فقط به نسخ ممکن است.
و اما ثبوت خارجی بعد از تحقق موضوع، با تحقق شرط حاصل میشود؛ چون فرض شد که شرط در لباب، جزء موضوع است. پس بدون تحقق شرط اصلاً حکمی نیست؛ چون موضوعش نیست.
نتیجه آنکه: حتی اگر انگوری در خارج محقق شود و بلکه فشرده شود و عصیر آن خارج شود، باز حکم حرمت فعلی نیست. در نتیجه حکمی قبل از تحقق غلیان موجود نمیشود، پس چه چیزی را استصحاب کنیم؟!
فرض این است که به لحاظ عالم جعل، شکی در بقاء نداریم چون احتمال نسخ نمیدهیم. به اعتبار مجعول هم موضوع محقق نشده پس حکمی سابقاً موجود نشده تا استصحاب شود. بنابراین خدمت آقای آخوند که میفرماید آن حکم تقدیری را استصحاب میکنیم، میگوییم حکمی نداریم و حکم تقدیری یعنی عدم الحکم؛ زیرا موضوعش مرکّب از عصیر و غلیان است و فقط یک جزئش که عصیر باشد محقق شده است، اما جزء دیگر آن که غلیان باشد محقق نشده است، پس حکمی نیست تا شما استصحاب کنید.
آری، میتوانید بگویید اگر غلیان حاصل شود حرمت میآید، اما این یک درک عقلی است و در هر موضوع مرکبی موجود است و موضوع عقلی را نمیشود استصحاب کرد.
بیان محقق نائینی به قول شهید صدر رحمه الله موجب شده است که بعد از ایشان، مشهور میان اصحاب، عدم جریان استصحاب تعلیقی باشد در حالی که با توضیحی که خواهیم داد روشن میشود که صحیح، جریان استصحاب تعلیقی در مثل «العصیر اذا غلی یحرم» است، البته با صرف نظر از اشکالی که سابقاً در خصوص این مثال ذکر شد.
به هر حال بر کلام محقق نائینی رحمه الله از سوی أعلام و شاید مفصلتر از همه، از جانب محقق عراقی; اشکالات متعددی وارد شده است. ابتدا یک بیان کوتاه را در جواب به آقای نائینی رحمه الله عرض میکنیم و بعد هم حاصل فرمایشات آقای عراقی را در ردّ آقای نائینی رحمهما الله بیان خواهیم کرد.
اشکالی کوتاه بر کلام محقق نائینی رحمه الله
این اشکال کوتاه در برخی کلمات آمده و شهید صدر رحمه الله نیز نقل فرموده است. اشکال این است که:
از مثل عبارت «العصیر العنبی اذا غلی یحرم» یک مطلب را استفاده میکنیم و آن «سببیت شرعیهی غلیان للحرمة» است. شارع در عالم اعتبار و تشریع میتواند سببیت را جعل کند. گاهی ممکن است صریح اینچنین بفرماید که: «جعلت السببیة للغلیان بالنسبة الی الحرمة» و ممکن است به این تعبیر بگوید: «العصیر اذا غلی یحرم» این کلام نیز همان مطلب را میگوید و چیز دیگری نیست.
این حکم وضعی که سببیت است، فعلی است و امر وضع و رفعش به ید شارع است و حدوثش معلوم است. هنگامی که عنب مبدل به کشمش شد شک میشود این حکم هنوز باقی است یا خیر، استصحاب میتواند کمک کند و بگوید هنوز غلیان، سببیت برای حرمت دارد. آیا این بیان تمام است یا تمام نیست؟ ...
براي دريافت متن کامل جلسه بیست و نهم اينـجا را کليک کنيد.