تقریرات درس خارج اصول
حضرت آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
دورهی دوم ـ سال دوازدهم ـ سال تحصیلی 95ـ94
جلسه 16 ـ سهشنبه 12/8/94
علاوه بر اشکالی که دفع آن گذشت، اشکالات متعددی در مقابل استصحاب کلی قسم ثانی مطرح کردهاند، اما با آنچه بیان شد و میشود، میتوان با قدری تأمل به آنها پاسخ داد و نیازی به ذکر آنها نیست، مگر شبههی عبائیه که ذکر آن مناسب است.
شبههی عبائیه در استصحاب کلی قسم ثانی
چون این شبهه را در ضمن مثالی که در مورد عبا بوده است مطرح کردهاند، به شبههی عبائیه معروف شده است. اصل شبهه مربوط به جدّ شهید صدر رحمهما الله یعنی سید اسماعیل صدر رحمه الله است.
به حسب آنچه که نقل شده است ایشان در سفری که به نجف داشتهاند، در ملاقاتی با مرحوم آخوند این اشکال را طرح کردهاند که: جناب آخوند و مثل ایشان نمیتوانند کلی قسم ثانی را ملتزم شوند، براساس لازمهای که قابل التزام نیست.
توضیح مطلب
مبنایی وجود دارد که مرحوم آخوند، شیخ و مشهور هم قائل هستند هرچند بعضی در آن مناقشه کردهاند که شاذ است. و آن مبنا این است که ملاقی بعض اطراف شبههی محصوره محکوم به طهارت میباشد. اگر علم اجمالی به نجاست یکی از دو اناء وجود داشته باشد، هیچ کدام از این دو را نمیشود استعمال کرد؛ زیرا اصول مؤمنه در هر دو ساقط میشوند و مجوز شرب وجود ندارد زیرا مشتبه است. ولی اگر مثلاً دست به یکی از دو اناء برخورد کند، این دست ملاقی، محکوم به نجاست نیست و استصحاب طهارت دارد و میتوان با آن غذا خورد، نماز خواند و امثال آن. از ملاقا باید اجتناب کرد امّا از ملاقی اجتناب لازم نیاز نیست.
یا مثلاً جایی از فرش نجس شده است و نمیدانیم کدام قسمت فرش است. اگر با پای مرطوب به محلّی از اطراف شبهه قدم گذاریم، پا محکوم به طهارت است.
مرحوم سید اسماعیل صدر به جناب آخوند رحمه الله میگوید شما که این مبنا را قائل هستید، اگر بخواهید استصحاب کلی قسم ثانی را قائل شوید، لازمهای دارد که نمیتوان به آن ملتزم شد و آن اینکه:
اگر بر فرض مکان نامعلومی در پایین یا بالای عبای شما نجس شود، معلوم است که با این عبا نمیشود نماز خواند؛ چون علم اجمالی به نجاست وجود دارد، ولی اگر دست شما فقط به قسمت بالای عبا یا به پایین آن برخورد کند، آیا نجس میشود یا خیر؟
طبق آن مبنا که ملاقی بعض اطراف شبههی محصوره نجس نمیشود، ظاهراً حکم به طهارت دارد و استصحاب طهارت جاریست. حال اگر پایین عبا را بشوییم در واقع یکی از دو طرف شبههی محصوره را نابود کردهایم، هرچند در این عبا همچنان نمیتوان نماز خواند؛ چون به طهارتش یقین پیدا نمیکنیم و اصلها نیز که به تعارض ساقط شده بود دوباره زنده نمیشود.
اکنون بعد از اینکه پایین عبا را شستیم، آیا استصحاب نجاست عبا جاری است یا جاری نیست؟ بلی، استصحاب کلی نجاست که اثر «لایجوز الصلاة فیه» دارد، جاری است و میگوییم هذه العباء الآن محکوم بالنجاسة کما فی السابق.
بعد از اینکه فرض کردیم پایین عبا شسته شده است، کسی دست مرطوب را به نحوی که منفعل شود، به بالای عبا که شسته نشده است میزند، دست این شخص نجس نمیشود چون آن وقت که یک طرف را نشسته بود نجس نمیشد، اکنون هم محکوم به نجاست نیست، حال اگر همان دست را به پایین عبا که شسته است بزند، نمیشود گفت نجس میشود چون پایین عبا را شسته و قطعاً پاک است.
در اینجا مرحوم سید اسماعیل صدر به آخوند رحمه الله و امثال ایشان اشکال میکند و میگوید:
مگر نه این است که شما فرمودید استصحاب کلی نجاست در عبا وجود دارد، پس این عبا محکوم به نجاست است و لذا باید بگویید دستی که به پایین و بالای عبا هردو برخورد کرده نجس شده است و نمیتوانید بگویید نجس نشده است؛ زیرا حتماً به مستصحب النجاسة برخورد کرده است، در حالی که التزام به این مطلب ممکن نیست، پس استصحاب کلی قسم ثانی نمیتواند جاری شود؛ چون این لازمهی غیر قابل التزام را دارد.
نظیر اینکه چیزی قبلاً نجس بوده است و احتمال میدهیم به واسطهی بارش باران طاهر شده باشد و استصحاب نجاست را جاری میکنیم، اگر دست به این مستصحب النجاسة، برخورد کند میگوییم نجس میشود چون اثر شرعیاش نجاست است. ما نحن فیه هم اینچنین است و در این عبا کلی نجاست یا در ضمن بالای عبا یا پایین آن وجود دارد و دست هم با هر دو ملاقات کرده است، پس شما باید بگویید این دست نجس شده است (البته به حسب حکم ظاهری) در حالی که نمیشود بدان التزام پیدا کرد؛ زیرا: به این معناست که اگر دست به بالای عبا برخورد کند که مشکوک النجاسة است، نجس نشده است اما بعد که دست به پایین عبا که قطعاً تطهیر شده است، برخورد کند دست نجس میشود!! چیز عجیب و غریبی است و نمیتوان بدان ملتزم شد. پس معلوم میشود آنچه که لازمهاش حکم به نجاست دست است یعنی استصحاب کلی قسم دوم، جاری نیست ...
براي دريافت متن کامل جلسه شانزدهم اينـجا را کليک کنيد.