تقریرات درس خارج اصول
حضرت آیت اللّه سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
دورهی دوم ـ سال نهم ـ سال تحصیلی 92ـ 91
جلسه اول ـ شنبه 25/6/91
با نظر به مباحث مطرح شده در کفایة الاصول میتوان گفت مباحث مربوط به اصل برائت را به پایان رساندهایم؛ زیرا در آن کتاب اصل برائت با تمسّک به قرآن کریم، اخبار، اجماع و دلیل عقلی بررسی شده است. امّا غیر از ادلّهی مذکور، دلیل دیگری نیز مورد استناد بعض قائلین به برائت قرار گرفته است، هرچند این دلیل نیز به نوعی تمسّک به خبر است امّا با اخبار قبلی تفاوت دارد؛ زیرا آنچه از اخبار بیان کردیم اخباری بود که متمحض در بیان برائت بود ولی این دلیل که در کفایة ذکر نشده است ـ گرچه شیخ مختصراً به آن پرداخته و ردّ کرده است ـ در خصوص برائت نیست و اعم است و حتی ممکن است در مواردی مثبت تکلیف باشد، با این حال میتواند مفیدِ برائت نیز باشد.
تمسّک به استصحاب در اثبات برائت
بنابر نظر حق و نظر متأخرین، دلیل استصحاب، روایات از جمله صحیحهی زراره است که میفرماید: «وَ لَا تَنْقُضِ الْيَقِينَ أَبَداً بِالشَّكِّ وَ إِنَّمَا تَنْقُضُهُ بِيَقِينٍ آخَرَ» که میتوان از آن در نفی تکلیف نیز استفاده کرد. به صورت اجمالی چنین میتوان گفت که: تکالیف الزامیه مسبوق به عدم بوده است و عدم تکلیف را میتوان تا زمان حاضر استصحاب کرد؛ مثلاً با شکّ در وجوب دعاء عند رؤیة الهلال میتوان گفت زمانی دعاء عند رؤیة الهلال واجب نبود پس به مقتضای استصحاب الآن هم وجوب ندارد.
توضیح بیشتر: استصحاب عدم تکلیف گاهی به اعتبار عالم جعل جاری میشود و گاهی به اعتبار مجعول جریان پیدا میکند.
بیان ذلک: احکام شرعیه که نزدیک به تمام آنها به نحو قضایای حقیقیه بیان شده است به این معنا است که شارع مثل دیگر مقنّنها احکام را بر موضوعات مقدّره مترتب مینماید و با فرض موضوع، حکم را ثابت میداند. در حقیقت قضیهای شرطیه تشکیل میدهد که اگر فلان موضوع محقّق گردد این حکم جاری است، امّا آیا موضوع محقّق است یا خیر، شارع متصدی بیان آن نیست. به عنوان مثال هنگامی که خداوند متعال میفرماید: (وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما ...) به این معناست که اگر دزدی پیدا شد حکم او قطع ید است، امّا اینکه آیا اکنون یا در آینده سارقی وجود دارد، شارع متصدی بیان آن نیست و چه بسا به علت جعل این حکم و ترس از آن هیچ دزدی در خارج یافت نشود. این مرحله از حکم را مرحلهی جعل حکم میگویند که به آن مرحلهی انشاء نیز گفته میشود ...
برای دریافت متن کامل جلسه اوّل اینجا را کلیک کنید.