تقریرات درس خارج اصول
حضرت آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
دورهی دوم ـ سال دوازدهم ـ سال تحصیلی 95ـ94
جلسه 12 ـ سهشنبه 14/7/94
مرحوم عراقی فرمودند نهتنها محذوری که ذکر کردند، در استصحاب فرد مردّد و شبههی مفهومیهی مردّد بین اقل و اکثر و متباینین وجود دارد، بلکه اگر به این محاذیر در سایر اصول نیز برخوردیم مانع جریان آنها خواهد شد. به تعبیر خودشان «يجري في عامة الأصول، لاطراد وجه المنع في جميعها» و چنین مثال میزنند:
اگر کسی در جایی قرار گرفت که به خاطر جهل به قبله، وظیفهاش خواندن نماز به چهار طرف باشد و به چهار طرف نماز خواند ولی بعد از پایان چهار نماز، یقین کرد یک نماز معین از این چهار نماز باطل بوده است، باید دوباره این نماز را بخواند و علیرغم اینکه شکی که پدید آمده که آیا نماز واقعیاش را خوانده است یا خیر، مربوط به بعد از نماز است، قاعدهی فراغ جاری نیست؛ زیرا:
اگر به عنوان اجمالی نظر کنیم یعنی «الصلاة الی القبلة المرددة»، یا «الصلاة المأمور بها فی هذه الصلوات الاربع»، این عنوان اجمالی دارای اثر نیست؛ زیرا آثار، مربوط به مصادیق بعناوینها التفصیلیه است.
در خصوص فرد هم نمیتوان قاعدهی فراغ را به نحوی که رفع مشکل کند به کار گرفت؛ زیرا در یک نماز، قطع به بطلان داریم و قاعدهی فراغ جاری نیست و قاعدهی فراغ با قطع به بطلان جمع نمیشود. از سویی جریان قاعدهی فراغ در بقیه نیز دردی را دوا نمیکند؛ چون احراز نکردهایم که در جهت قبله اتیان شدهاند و از حیث قبله، راهی برای احراز نداریم.
بنابراین در جایی که بعد از احتیاط با اتیان به چهار رکعت، علم اجمالی به بطلان یکی از این نمازها معیّناً پیدا میشود، باید نماز معینی که یقین به بطلانش داریم، دوباره اتیان کنیم.
ولی اگر شخصی که احتیاط میکند بعد از اتیان چهار نماز، به بطلان یکی از چهار نماز لا معیناً یقین کند، مانعی از جریان قاعدهی فراغ وجود ندارد؛ زیرا آنچه علم دارد باطل است، صلات لامعیّن و عنوان مجمل و مبهم است که دارای اثر نیست و آنچه که دارای اثر است؛ یعنی هر یک از صلوات چهارگانه، علم به بطلان آنها وجود ندارد بلکه شک در صحت و بطلان آنها آنهم بعد از فراغ حاصل شده است و ادلهی قاعدهی فراغ شامل آنها میشود.
نکتهی مهم هم در این است که عناوین اجمالی چون دارای اثر نیست مجرای اصل نمیباشد و اصل فقط در عناوین تفصیلیه جاری میگردد.
نقد و بررسی فرمایش محقق عراقی رحمه الله
این مطلب که فرمودند عناوین اجمالیه مثل فرد مردّد، مأمورٌ به اجمالی و امثال اینها دارای اثر نیستند، صحیح است؛ زیرا دلیل روی فرد مردّد و آنچه در قوهی مفهوم فرد مردّد میباشد، نرفته است و احکام مربوط به عناوین تفصیلیه است، امّا این سؤال مطرح است که آیا باید عنوان تفصیلی، با همان تفصیل نزد مکلف مبین باشد تا اثر داشته باشد یا اگر آن عنوان احراز شود ولو به تفصیل نزد مکلف مبیّن نباشد، برای ترتب اثر کافی است؟
روشن است که اگر عنوان فیالواقع باشد و احراز شود، ولو خصوصیات عنوان نزد مکلف به تفصیل مبیّن نباشد، اثر مترتب است.
یکی از مثالهایی که ایشان بیان کردند این بود که اگر کسی میداند مولا فرموده است بعد از زوال روز جمعه صلات خاصی را بیاورید (یا صلات ظهر یا صلات جمعه) و جامع را نفرموده است ولی مکلف نمیداند کدام را امر کرده است، آیا نباید چنین مکلفی احتیاط کند و هر دو صلات را بیاورد تا یقین به فراغ ذمهاش برای او حاصل شود؟! قطعاً چنین است و خود ایشان هم قائل است و بارها گفته شده است، با اینکه اثر مربوط به جامع نیست بلکه برای خصوص نماز جمعه یا نماز ظهر است؛ زیرا صلات ظهر و صلات جمعه با تمام ویژگیها تحت حکم رفته است، ولی از آنجا که نمیدانیم آنچه از جانب شارع صادر شده است کدامیک است، آن ویژگیها برای ما با تفصیل کامل معلوم نیست.
مثال دیگر که مأخوذ از کلمات ایشان است چنین است که:
مولایی فرموده است مادامی که یقین به حیات زید (زید خاص) دارید، صدقه دهید یا نماز شکر بگزارید و نمیدانیم زیدی که مراد مولا بوده است، زید بن عمرو است یا زید بن خالد و جامع بین آنها حکمی ندارد، بلکه خصوص زید خارجی موضوع است و فرض این است که فرد میداند اجمالاً هر دو زید موجود است و در عین حال، باز میداند موضوع بتفصیله با تمام مشخصات فیالواقع وجود دارد گرچه مکلف این تفصیل را به طور کامل نمیداند، آیا اینجا مکلف نباید نماز شکر را بخواند؟ شکی نیست باید بخواند.
حسب بحثی که در علم اجمالی بیان شد و ایشان نیز قبول دارند، در این موارد ما میفهمیم آن فردی که منشأ اثر است، به طور جزئی در خارج موجود شده است ولی علم ما رنگپریده است و با تمام خصوصیات آن فرد را نمیتوانیم احراز کنیم، ولی آیا در اثر داشتن باید مکلف فرد را با تمام خصوصیات احراز کند؟! این سخن نه یافتهی عقل است نه فرمودهی شرع، بنابراین چنین شرطی وجود ندارد ...
براي دريافت متن کامل جلسه دوازدهم اينـجا را کليک کنيد.