تقریرات دروس خارج فقه
حضرت آیت الله سیّد محمّد رضا مدرّسی طباطبایی یزدی (دامت برکاته)
سال تحصیلی 95-1394
جلسهی اوّل؛ شنبه 21/6/1394
مروری بر مباحث گذشته
[بحمد الله در سال گذشته مباحث مهمی مانند «الفاظ، هیئت و شروط صیغهی بیع، ضمان مقبوض به عقد فاسد، ضمان منافع مستوفاة و غیر مستوفاة، مثلی و قیمی و کیفیت ضمان آن، بدل حیلوله و ...» به تفصیل بررسی شد.] آخرین مبحثی که در اواخر سال تحصیلی وارد آن شدیم، بحث شروط متعاقدین در بیع و سایر عقود معاملی بود؛ یعنی هر عقدی که به نوعی نقل و انتقال ملک در آن وجود داشته باشد.
[مرحوم شیخ در مجموع چهار شرط برای متعاقدین ذکر میکند که اولین شرط آن، بلوغ است، و میفرماید: مشهور بین اصحاب، بطلان عقد صبیّ است، سپس عبارت مرحوم علامه را ذکر میکند و در ادامه، ادلهی محجور بودن صبیّ را بررسی میکند، امّا از آنجا که بعض أعلام به مناسبت عبارت علامه قدس سره دو مبحث مهمی که مناسب این بحث است را ذکر کردهاند، ما نیز این دو مبحث را بررسی کردیم]؛
یکی بحث اسلام صبی که اگر بچهای [به هر دلیل محکوم به کفر بود، مادامی که به سنّ تمییز نرسیده همچنان محکوم به کفر است، امّا اگر] به سن تمییز رسید و اظهار اسلام کرد، آیا از او پذیرفته میشود و احکام مسلم [از حیث طهارت و نجاست، ارث، زواج و ...] بر او مترتب میشود یا اینکه تا بالغ نشود، اسلام او پذیرفته نمیشود؟
در سال گذشته بیان کردیم اگر صبیّ درک کند که دین چیست و اظهار اسلام کند، از او پذیرفته میشود و آثار اسلام صحیح بر آن بار میشود. بله اگر در حال صبابت مرتد شود، عقوبتهایی که مترتب بر ارتداد است بر او مترتب نمیشود.
دیگری بحث عبادات صبیّ بود که آیا عبادات صبیّ مشروع است و از او پذیرفته میشود یا نه؟ طبق آنچه بیان کردیم، نتیجه این شد که عبادات صبیّ مشروع است و تمرینی محض نیست و آثار عبادت صحیح بر آن بار میشود، لذا صبیّ میتواند قضای روزه یا نماز واجب میّت را به جا بیاورد، البته اگر دلیلی بر لزوم نیابت بالغ وجود نداشته باشد.
بعد از این دو فرع، اکنون نوبت به بررسی اصل مطلب میرسد که آیا در عقد بیع، بلوغ متبایعین شرط است یا نه؟ امّا بحث از اینکه بلوغ به چه چیزی محقق میشود و چه ملاکهایی دارد، معمولاً فقهاء در کتاب الحجر متعرض آن شدهاند [و ما نیز این بحث را موکول به محلّش میکنیم.]
مسألهی بیع صبی، مسألهی مهم و مورد ابتلاست و از لحاظ عملی دارای آثار زیادی است. اگر حکم بیع صبی روشن شود، حکم سایر معاملات صبی مانند اجاره، مضاربه، مساقاة و ... و بلکه به نوعی حکم نکاح او هم روشن میشود.
بررسی صحّت یا بطلان عقد صبیّ
مشهور بین اصحاب ـ کما اینکه مرحوم شیخ قدس سره و برخی دیگر نقل کردهاند ـ بطلان معاملات صبیّ است و حتّی برخی ادعای اجماع بر این مطلب کردهاند، امّا از آنجا که احتمال مدرکی بودن این اجماع و یا شهرت وجود دارد، چراکه احتمال میدهیم مجمعین استناداً به ادلهی موجود فتوا داده باشند، لذا چنین اجماعی حجت نبوده و باید خود ادلّه را بررسی کنیم [و به میزان دلالت ادله تسلیم میشویم]. بله اگر اجماعی تعبدی باشد یعنی یداً بید و نسلاً بعد نسل در میان فقهاء وجود داشته به گونهای که دلیل آن نتواند یکی از ادلهی مذکور باشد، در این صورت چون قطع پیدا میکنیم که این اجماع ناشی از تعلیم معصوم علیه السّلام است، لذا برای ما حجت میباشد.
انحاء مختلف معاملهی صبیّ
قبل از اینکه وارد در بررسی ادلهی بطلان معاملات صبّی شویم، عرض میکنیم معاملات صبیّ ممکن است به سه نحو اتفاق بیفتد:
1. صبیّ مستقلاً و بدون إذن یا وکالت از ولیّ، معامله را انجام دهد.
2. صبیّ مستقلاً معامله را انجام دهد امّا با إذن ولیّ؛ یعنی مثلاً ولیّ به او إذن دهد فلان معامله را مستقلاً انجام دهد.
3. صبیّ وکالتاً از ولیّ یا فرد دیگر، معامله را انجام دهد. وکالت نیز بر دو قسم است؛ گاهی صبیّ وکیل است در تمام تصمیمگیریهای مربوط به عقد؛ یعنی هم وکیل در إنشاء و هم وکیل در شروط عقد است. گاهی هم فقط وکیل در إنشاء عقد است و سایر کارها را خود ولیّ انجام میدهد.
آنچه فعلاً محل بحث ماست، قسم اوّل میباشد که صبیّ مستقلاً و بدون إذن یا وکالت از ولیّ، اقدام به معامله کند.
بررسی صورت اوّل: (معاملهی صبیّ به طور استقلال و بدون إذن و وکالت)
ادلهای که بر اشتراط بلوغ و در نتیجه بطلان عقد صبیّ در صورت اوّل اقامه کردهاند عبارتند از:
1. آیهی شریفهی (وَ ابْتَلُوا الْيَتَامَى)
اولین دلیلی که بر اشتراط بلوغ اقامه شده، تمسک به برخی آیات شریفهی قرآن کریم است؛ از جمله کریمهی (وَ ابْتَلُوا الْيَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ) ؛ خداوند متعال میفرماید: یتیمان را آزمایش کنید تا وقتی که به نکاح رسیدند، پس اگر از آنها استیناس رشد کردید، اموالشان را تحویل دهید؛ یعنی غایت آزمایش، بلوغ نکاح است و اگر از آزمایشها استیناس رشد شد، اموالشان را به آنان بدهید.
واضح است که مراد از (بَلَغُوا النِّكَاحَ)، نکاح خارجی نیست بلکه مراد زمان نکاح و قابلیت ازدواج است و شاید حتّی به معنای وطی باشد. استیناس رشد هم به این معناست که احراز کند صبیّ مصلحت و مفسدهی مالی خود را تشخیص میدهد ...
براي دريافت متن کامل جلسه اوّل اينـجا را کليک کنيد.