تقریرات دروس خارج فقه
حضرت آیت الله سیّد محمّد رضا مدرّسی طباطبایی یزدی (دامت برکاته)
سال تحصیلی 94-1393
جلسهی هشتاد و پنچم؛ دوشنبه 17/1/1394
روایات دستهی دوم
روایات دیگری که مطلب را اثبات میکند، روایاتی است که دلالت میکند آنچه که مرتهن از فوائد عین مرهونه استفاده کرده، از مال راهن حساب میشود، از جمله:
5. حسنهی کالصحیحهی عبدالله بن سنان:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ يَعْنِي عَبْدَ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام فِي كُلِّ رَهْنٍ لَهُ غَلَّةٌ أَنَّ غَلَّتَهُ تُحْسَبُ لِصَاحِبِ الرَّهْنِ مِمَّا عَلَيْهِ.
عبدالله بن سنان از امام صادق7 نقل میکند که امیرالمؤمنین7 دربارهی رهنی که فوائدی داشته باشد چنین قضاوت فرمودند که فوائد آن برای صاحب رهن حساب میشود در مقابل آنچه بر عهدهی اوست [یعنی به اندازهی ارزش فوائدی که مرتهن استفاده کرده، از بدهی راهن کم میشود].
این روایت از لحاظ سند تمام است.
استدلال به این روایت چنین است که حضرت فرمودند به اندازهی قیمت منافع عین مرهونه، از بدهی راهن کم میشود و از آنجا که این منافع ممکن است مثلی باشد مانند کشتزاری که رهن گذاشته شده و مرتهن گندم، جو، عدس و ... از آن برداشت کند، با این حال حضرت فرمودند به اندازهی قیمت آن از بدهی راهن کم میشود، پس معلوم میشود ضمان تمام اشیاء به قیمت است إلا ما خرج بالدلیل.
6. روایت ابراهیم الکرخی:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الْكَرْخِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ رَجُلٍ رَهَنَ بِمَالِهِ أَرْضاً أَوْ دَاراً لَهَا غَلَّةٌ كَثِيرَةٌ فَقَالَ: عَلَى الَّذِي ارْتَهَنَ الْأَرْضَ وَ الدَّارَ بِمَالِهِ أَنْ يَحْتَسِبَ لِصَاحِبِ الْأَرْضِ وَ الدَّارِ مَا أَخَذَهُ مِنَ الْغَلَّةِ وَ يَطْرَحَهُ عَنْهُ مِنَ الدَّيْنِ لَهُ.
ابراهیم الکرخی میگوید از امام صادق علیه السلام دربارهی مردی پرسیدم که در مقابل مالش، زمین یا خانهای را رهن گرفته که فواید بسیاری دارد، حضرت فرمودند: بر کسی که زمین یا خانه را در مقابل مالش رهن گرفته، لازم است که آنچه از منافع آن استفاده کرده برای صاحب زمین و خانه حساب کند و از دین او کم کند.
این روایت از لحاظ سند به خاطر ابراهیم الکرخی که توثیق ندارد ناتمام است.
این روایت هم اطلاق دارد و بیان میکند مرتهن باید قیمت منافعی را که استفاده کرده از دین راهن کم کند، در حالی که ممکن است بعض آن منافع مثلی باشد، مانند اینکه راهن در زمینی که رهن گذاشته، گندم کاشته باشد و مرتهن از آن گندم استفاده کند. پس معلوم میشود ضمان همه چیز به قیمت است إلا ما خرج بالدلیل.
7. صحیحهی محمد بن قیس:
وَ [مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ] بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیهما السلام قَالَ: إِنْ رَهَنَ رَجُلٌ أَرْضاً فِيهَا ثَمَرَةٌ فَإِنَّ ثَمَرَتَهَا مِنْ حِسَابِ مَالِهِ وَ لَهُ حِسَابُ مَا عَمِلَ فِيهَا وَ أَنْفَقَ مِنْهَا فَإِذَا اسْتَوْفَى مَالَهُ فَلْيَدْفَعِ الْأَرْضَ إِلَى صَاحِبِهَا.
این روایت از لحاظ سند تمام است.
محمد بن قیس از امام باقر علیه السلام نقل میکند که اگر مردی زمینی رهن گرفت که در آن ثمره است، همانا ثمره از مال او کم میشود و برای اوست [اجرت] آنچه در زمین انجام داده و برای زمین خرج کرده، پس وقتی که [با استفادهی از منافع] طلب خود را استیفاء کرد، زمین را به مالکش برمیگرداند.
استدلال به این روایت نیز همانند روایت قبل است. روایات دیگری نیز وجود دارد که مرحوم امام قدس سره به آن اشاره فرموده است.
بررسی استدلال امام قدس سره به روایات دستهی دوم
استدلال مرحوم امام به این روایات نیز ناتمام است و همان اشکالی که در استدلال به روایات قبل بیان کردیم، بر استدلال به این روایات هم وارد است و آن اینکه:
اولاً: حضرت که فرمودند مرتهن باید فوائد مال مرهونه را از بدهی راهن کم کند، مراد این نیست که با تهاتر کم کند، تا اینکه بگوییم حتی اگر راهن در مقابل گندم، زمینی رهن گذاشت که در آن عدس کاشته بود و مرتهن از عدس آن استفاده کرد، راهن میتواند بدون رضایت یا مصالحهی با مرتهن، به اندازهی قیمت منافع استفاده شده، از گندم او کم کند و مازاد آن را به صورت قیمت یا جنس برگرداند، چنین حرفی قابل التزام نیست و اگر در فقه وجود داشت آشکار میشد و التزام به تخصیص، خلاف ظاهر است. پس معلوم میشود حضرت از جهت کیفیت أداء ضمان در مقام بیان نبودند بلکه فقط فرمودند منافعی که مرتهن استفاده کرده باید محاسبه شود ...
براي دريافت متن کامل جلسه هشتاد و پنجم اينـجا را کليک کنيد.