تقریرات درس خارج اصول
حضرت آیت اللّه سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
دورهی دوم ـ سال یازدهم ـ سال تحصیلی 94ـ93
جلسه 52 ـ شنبه 18/11/93
نقد و بررسی فرمایش محقق اصفهانی رحمه الله در طهارت و نجاست
هرچند در بُرههای از زمان ما نیز با این کلام موافقت میکردیم و طهارت را امری عدمی میدانستیم و چه بسا مقتضای نظر بدوی به این مسأله همین است که نجاست باید شسته شود و از بین برود تا طهارت محقق شود، امّا حقیقت آن است که اگر طهارت و نجاست را امری تکوینی بدانیم که شارع، کاشف از آن است مبنای فوق صحیح است و طهارت به معنای عدم النجاسة است، ولی به نظر میرسد که شارع طهارت را اعتبار نموده است آنهم نه به نحو عدم النجاسة، بلکه به صورت امری وجودی اعتبار کرده است. هرچند منشأ این اعتبار آن بوده است که چیزی که آلوده کننده است وجود ندارد، اما شارع حالتی که برای شیء به واسطهی عدم نجاست حاصل میشود و شیء متصف به آن میشود را تحت عنوان «طهارت» جعل میکند و جعل، به امر وجودی تعلق میگیرد و عدم، قابل جعل نیست. از آیات و روایات استفاده میشود که شارع مقدس طهارت را برای ماء و اشیاء دیگر جعل کرده است: «إن الله جعل الماء طهوراً» بنابراین طهارت و نجاست دو امر وجودی اعتباری هستند و ضدینی هستند که لا ثالث لهما.
در نتیجه کلام محقق اصفهانی رحمه الله با ظاهر آیات و روایات سازگاری ندارد و دلیلی وجود ندارد که از این ظاهر رفع ید نماییم.
فرمایش محقق خویی رحمه الله در عدم ثمره بین شرطیت طهارت یا مانعیت نجاست در نماز
سید خویی فرمودهاند میپذیریم طهارت و نجاست ضدین لاثالث لهما هستند امّا با این حال بحث در اینکه آیا طهارت شرط صلاة است یا نجاست مانع صلاة است ثمرهی عملیهای ندارد؛ زیرا اگر طهارت به عنوان شرط مأخوذ در نماز باشد جامع بین طهارت واقعی و ظاهری مأخوذ خواهد بود، در نتیجه اگر کسی غافلاً با طهارت نماز بخواند نماز او صحیح است؛ زیرا طهارت واقعی داشته است، و اگر کسی نیز با نجاست نماز بخواند امّا علم خطائی به طهارت داشته باشد یا با أماره و اصلی، طهارت را احراز کرده باشد نمازش درست است؛ زیرا شرط نماز، جامع بین طهارت واقعی و ظاهری است.
و اگر در نماز، عدم نجاست اخذ شده باشد از آنجا که مراد، عدم نجاست منجّزه و محرزه است، اگر شخصی قطع به عدم نجاست داشت و نماز خواند نمازش صحیح است؛ زیرا نجاست منجّزهای برای او وجود نداشته است، کما اینکه اگر شک در نجاست داشت و با اصالت عدم نجاست و اصالة الطهارة نماز خواند، نمازش صحیح است. همچنین اگر کسی توجه نداشت و با طهارت واقعیه نماز خواند باز نمازش صحیح است.
بنابراین چه شرط نماز را طهارت بدانیم و چه مانع را نجاست بدانیم، در تمام این صورتها نتیجه یکسان است و لهذا لزومی در بحث در این مسأله وجود ندارد.
سید خویی رحمه الله علی ما فی مصباح الاصول میفرمایند: بعضی خواستهاند فیالجمله برای این دو مبنا اثر عملی درست کنند.
سخن برخی در وجود ثمره میان شرطیت طهارت یا مانعیت نجاست
برخی گفتهاند میتوان جایی را فرض کرد که نماز بنابر شرطیت طهارت باطل است ولی بنابر مانعیت نجاست، نماز صحیح است.
بیان ذلک: اگر فردی علم اجمالی به نجاست أحد الثوبین داشته باشد و در هر دو ثوب نماز بخواند سپس بعد از نماز منکشف شود که هر دو ثوب واقعاً نجس بوده است، هرچند او بیش از نجاست یک ثوب را نمیدانسته است ولی در اینجا بنابر شرطیت طهارت در نماز، هر دو نماز باطل است و کأنّ نمازی نخوانده است؛ زیرا:
فیالواقع هر دو لباس نجس بوده است و حین نماز نیز احراز طهارت نسبت به هیچکدام نکرده است؛ زیرا اصل جاری در هر یک با اصل جاری در دیگری معارض است، بنابراین دلیلی بر حجیت هیچیک از دو نماز وجود ندارد. امّا اگر مانعیت نجاست در نماز اخذ شده باشد یعنی نجاست محرزه مانع نماز باشد، یکی از دو نماز صحیح خواهد بود؛ زیرا با علم اجمالی احراز نجاست در یکی از دو ثوب کرده است، پس یک نماز او که محرز النجاسة است باطل است، امّا نماز دیگر که احراز نجاست نشده است باطل نیست ...
براي دريافت متن کامل جلسه پنجاه و دوّم اينـجا را کليک کنيد.