تقریرات درس خارج اصول
حضرت آیت اللّه سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
دورهی دوم ـ سال یازدهم ـ سال تحصیلی 94ـ93
جلسه 51 ـ سهشنبه 14/11/93
به حسب أدله و فتاوی فقهاء به نظر میرسد که قول به شرطیت جامع بین طهارت واقعیه و ظاهریه در صلاة با یک اصلاح توضیحی، قول مناسبتری است. البته رسیدگی دقیق به این مسأله در فقه انجام میشود.
بالجمله مناسب آن است که گفته شود: طهارت واقعیه شرطِ صلاة است و اگر این طهارت نبود در طول آن، طهارت ظاهریه قرار دارد و مراد از طهارت ظاهریه أعمّ از این است که با قطع خطائی حاصل شده باشد یا با أماره و یا اصل محرز یا اصل غیر محرز؛ یعنی باید نوعی مؤمّن نسبت به طهارت واقعیه و تخلف از آن موجود باشد. در حقیقت اینکه طهارت ظاهریه را کافی میدانیم به این معنا نیست که طهارت مفاد أماره یا اصل باشد، بلکه اگر به قطع خطائی نیز احراز شود که شارع دخالتی ندارد، باز کافی در صحت صلاة است.
این قول با کثیری از روایات و فتاوای أعلام مطابقت دارد و همانگونه که بیان شد ذکر ادلهی این قول و بررسی روایات باب در فقه صورت میگیرد.
به هر حال تعلیلی که در روایت آمده است مربوط به صغری است؛ یعنی مربوط به آن است که: ای زراره تو ظاهراً دارای طهارت هستی، در نتیجه باید در این میان، امری مفروغٌ عنه در نظر گرفته شود که کبرای قضیه قرار گیرد و آن کبرای معلوم، کفایت جامع بین طهارت واقعی و ظاهری در صحت صلاة است.
طهارت ظاهری در این مورد خاص که دارای سابقهی طهارت واقعی بوده است با استصحاب درست میشود و چون نزد زراره معلوم بوده است که جامع بین طهارت واقعی و ظاهری در صحت صلاة کافی است، امام علیه السلام فقط تحقق صغری را متعرض شدهاند.
بنابراین راهحل مذکور از راهحل اوّل و جواب مرحوم آخوند به واقع نزدیکتر است، گرچه اشکالی شبیه اشکال کلام آنها را نیز دارد ولی التزام به اینکه این کبری به این نحو نزد زراره معلوم بوده است به واقع نزدیکتر است.
نظریهی مرحوم نائینی در دفع اشکال به فقرهی سوم صحیحهی دوم زراره
بیان شد بنابر احتمال سوم در فقرهی سوم صحیحهی دوم زراره اگر کسی إعادهی صلاة کند نقض یقین به شک نکرده است بلکه نقض یقین به یقین کرده است، پس تعلیل با معلّل مناسبت ندارد. در دفع این اشکال، أعلام وجوهی بیان کردند. محقق نائینی رحمه الله نیز دو پاسخ بیان کردهاند که به نقل و نقد آنها میپردازیم.
راه اوّل محقق نائینی رحمه الله در دفع اشکال، مبتنی بر مانعیت علم به نجاست
خلاصهی سخن ایشان آن است که: حُسن تعلیل از این جهت است که در باب طهارت و نجاست، آنچه دخیل در صلاة میباشد مانعیتِ علم به نجاست است و آن نیز نه از حیث اینکه علم کاشف از واقع است یا صفت قائمه به نفس است، بلکه از این حیث که منجّز است و در اینجا موجب تنجیز احکام نجاست میشود. بنابر این مبنا طهارت در نماز شرط نمیباشد، بلکه آنچه در صلاة مأخوذ است مانعیتِ علمِ به نجاست است از حیث اینکه این علم موجب تنجّز احکام نجاست میشود. لامحاله امام علیه السلام که تعلیل فرمودند: «لأنک کنت علی یقین من طهارتک ثم شککت ...» خواستهاند زمینه را آماده کنند تا علتِ عدمِ بطلان نماز یعنی نبود مانع، در ذهن زراره منقدح شود.
علت صحتِ نماز منجّز نبودن نجاست بوده است زیرا مانع، علم به نجاست از حیث تنجیز است؛ یعنی اگر نجاستی وجود داشت ولی منجّز نبود نماز صحیح است، لهذا حضرت علیه السلام فرمودند از آنجا که مسبوق به طهارت بودهای و استصحاب طهارت داشتهای، لامحاله اگر نجاستی هم فیالواقع باشد احکام آن بر تو منجّز نخواهد بود و از آنجا که نجاست منجّزه مانع صلاة است و لیس إلا، پس نماز تو صحیح است.
نقد و بررسی راه حلّ اوّل محقق نائینی رحمه الله
حقیقت آن است که اگر فرضاً مانعیتِ نجاست معلومه از حیث تنجیز، مأخوذ در صلاة باشد باز اشکال مذکور (نقض یقین به یقین) دفع نمیشود؛ زیرا مناسب آن بود که در این صورت حضرت بفرمایند نجاست موجوده منجز نبوده است و وقتی منجز نبود پس نماز زراره صحیح بوده است، در حالی که چنین مطلبی نفرمودند بلکه سراغ یکی از راههای عدم تنجیز یعنی استصحاب طهارت رفتهاند، لذا با معلّل مناسبت ندارد. لذا این پاسخ نیز مانند پاسخ اوّل و جواب آخوند رحمه الله مبتلای به آن است که خلاف ظاهر است؛ خصوصاً اینکه در تعلیل امام علیه السلام که لفظ طهارت را ذکر کردند، به نظر میرسد طهارت به عنوان خودش دخیل در نماز است، لذا این راهحل ابعد از راهحلّ سابق است.
مبحثی مختصر دربارهی کیفیت اشتراط طهارت یا عدم نجاست در نماز
استقصاء دربارهی این موضوع یک بحث فقهی است و جایگاهش اینجا نیست، امّا از آنجا که نوعاً متأخرین از معاصرین در اینجا فیالجمله به این مسأله پرداختهاند مختصری در این باره سخن خواهیم گفت.
بر حسب آنچه نقل شده است در باب نقش طهارت و نجاست در نماز سه قول موجود است:
1. طهارت، شرط نماز است.
2. نجاست، مانع از نماز است.
3. هر دو مأخوذ در نماز هستند.
فرمایش سید خویی رحمه الله دربارهی اشتراط طهارت و دخالت عدم نجاست، هردو در نماز
مرحوم سید خویی آنگونه که در مصباح الاصول آمده است قول سوم را قابل بررسی نمیدانند؛ زیرا چنین جعلی که وجود یک شیء شرط باشد و ضدّ آن مانع باشد، محال است لاسیّما در ضدّینی که لا ثالث لهما مانند حرکت و سکون؛ یعنی نمیتوان گفت در نماز مثلاً طمأنینه شرط است و در عین حال، حرکت مانع است؛ جعل اینچنینی محال است ...
براي دريافت متن کامل جلسه پنجاه و یکم اينـجا را کليک کنيد.