تقریرات دروس خارج فقه
حضرت آیت الله سیّد محمّد رضا مدرّسی طباطبایی یزدی (دامت برکاته)
سال تحصیلی 94-1393
جلسهی چهلم؛ سهشنبه 9/10/1393
مروری بر مباحث گذشته
تا کنون هشت دلیل برای اثبات قاعدهی «ما یضمن بصحیحه یضمن بفاسده» اقامه کردیم، ولی هیچ کدام از این ادله را تام ندانستیم. آخرین دلیلی که ذکر کردیم چنین بود: «مقبوض به عقد فاسد چون امانت مالکی یا شرعی نیست، پس غصب است؛ در نتیجه بر قابض عنوان غاصب صادق بوده و ضامن است»، امّا در این استدلال مناقشه کرده و گفتیم: هرچند به حسب اصطلاح فقهی، غصب صادق است امّا احتمال اینکه غصب از لحاظ لغوی مشروط به قهر باشد، أقرب به واقع است. در نتیجه در ما نحن فیه که خودِ مالک مال را تحویل داده و قابض قهر و غلبهای ندارد، غصب صادق نیست و لذا نمیتوان با این دلیل، ضمان مقبوض به عقد فاسد را اثبات کرد.
بنابراین [اگر دلیل دیگری برای اثبات ضمان وجود نداشته باشد] براساس نظر مشهور و بلکه اجماعی که ادعا شده، احتیاط واجب آن است که طرفین تصالح کنند. امّا اگر کسی هیچ کدام از این ادله را تمام ندانست و اجماع را هم محتمل المدرک دانست و در نتیجه فتوای به عدم ضمان داد، او را ملامت نمیکنیم.
ولی ما در اینجا دلیل دیگری برای اثبات ضمان ـ ولو فیالجمله ـ اقامه میکنیم؛ چراکه نمیتوان کسی را پیدا کرد که صریحاً در این مسأله قائل به عدم ضمان شده باشد، و فیالجمله همه قائل به ضمان هستند. لذا هرچند اجماع ـ ولو اجماع محصّل ـ در این مسأله محتمل المدرک است و به حسب صناعت میتوان فتوای به عدم ضمان داد، امّا رفع ید از این اجماع و مخالفت با آن مشکل است؛ چراکه علی القاعده، اعلام و اعاظم براساس دلیل مستحکمی ـ ولو ارتکازاً ـ فتوای به ضمان قابض دادهاند. به هر حال اگر این دلیل تام بود که به نظر اینچنین است، عمل بر طبق آن خواهد بود وگرنه معوّل، آن چیزی است که گذشت.
دلیل نهم برای اثبات قاعدهی «ما یضمن بصحیحه یضمن بفاسده»
این دلیل مرکب از دو مقدمه است:
مقدمهی اوّل: از روایات متعدد استفاده میشود که مال مالکِ مجهول یا غائب را که در اختیار فرد است باید به صاحب آن ایصال کرد و فقط در صورتی که ایصال امکان نداشته باشد نوبت به امور دیگر مثل صدقه میرسد، پس به طریق اولی از این روایات ـ و لو فی الجمله ـ استفاده میشود که اگر مالک معلوم و حاضر بود و مالش به نوعی در دست دیگری بود، ذوالید باید مال را به مالک ایصال کند. این روایات متعدد است و به عنوان مثال به دو روایت اشاره میکنیم:
1. صحیحهی یونس بن عبدالرحمان:
الصَّفَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ: سُئِلَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام وَ أَنَا حَاضِرٌ فَقَالَ: جُعِلْتُ فِدَاكَ تَأْذَنُ لِي فِي السُّؤَالِ فَإِنَّ لِيَ مَسَائِلَ قَالَ: سَلْ عَمَّا شِئْتَ قَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ رَفِيقٌ كَانَ لَنَا بِمَكَّةَ فَرَحَلَ عَنْهَا إِلَى مَنْزِلِهِ وَ رَحَلْنَا إِلَى مَنَازِلِنَا فَلَمَّا أَنْ صِرْنَا فِي الطَّرِيقِ أَصَبْنَا بَعْضَ مَتَاعِهِ مَعَنَا فَأَيَّ شَيْءٍ نَصْنَعُ بِهِ قَالَ: فَقَالَ: تَحْمِلُونَهُ حَتَّى تَحْمِلُوهُ إِلَى الْكُوفَةِ قَالَ: لَسْنَا نَعْرِفُهُ وَ لَا نَعْرِفُ بَلَدَهُ وَ لَا نَعْرِفُ كَيْفَ نَصْنَعُ قَالَ: إِذَا كَانَ كَذَا فَبِعْهُ وَ تَصَدَّقْ بِثَمَنِهِ قَالَ لَهُ: عَلَى مَنْ جُعِلْتُ فِدَاكَ؟ قَالَ: عَلَى أَهْلِ الْوَلَايَةِ.
سند شیخ به صفار تمام است، محمد بن عیسی بن عبید هم ثقه است، هرچند بعضی مناقشاتی در مورد ایشان مطرح کردهاند. بنابراین سند روایت تمام است.
یونس بن عبد الرحمان میگوید از امام رضا علیه السلام سؤال شد و من حاضر بودم و عرض کرد فدایتان شوم، آیا اجازه میدهید سؤالهایی بپرسم؟ فرمودند: دربارهی هرچه دوست داری سؤال کن. عرض کرد: فدایتان شوم! ما رفیقی در مکه داشتیم از آنجا به طرف منزلش حرکت کرد و ما هم به طرف منازلمان حرکت کردیم، در راه بعضی از متاع ایشان با متاع ما قاطی شده است، متاع ایشان را چه کنیم؟ فرمودند: آن را حمل میکنید تا به کوفه برسانید. عرض کرد او را نمیشناسیم و شهرش را هم نمیشناسیم و نمیدانیم چه کنیم؟ فرمودند: اگر اینطور است آن را بفروش و با پولش صدقه بده، عرض کرد به چه کسی صدقه دهم؟ فرمودند: به کسی که اهل ولایت است.
همانطور که ملاحظه میفرمایید، سؤال راوی عام است؛ یعنی چه آن فرد خودش اثاثیه را فراموش کرده باشد و چه اهل کاروان اشتباهاً برداشته باشند، شامل هر دو صورت میشود. سؤال هم در مورد عین خارجی (اثاثیه) است و حضرت در جواب بدون اینکه تفصیل بدهند اشتباه از چه کسی بوده، میفرمایند: «تَحْمِلُونَهُ حَتَّى تَحْمِلُوهُ إِلَى الْكُوفَةِ» و بعد از اینکه یونس بن عبدالرحمن میگوید: اصلاً نمیدانیم آن فرد کجاست و کاملاً برای ما مجهول است، حضرت میفرمایند: اگر چنین بود، آن اثاثیه را بفروشید و ثمنش را صدقه بدهید ...
براي دريافت متن کامل جلسه چهلم اينـجا را کليک کنيد.