تقریرات درس خارج اصول
حضرت آیت اللّه سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
دورهی دوم ـ سال نهم ـ سال تحصیلی 92ـ 91
جلسه 17 ـ شنبه 22/7/91
نسبت استصحاب اباحه و ادلّهی احتیاط
یکی از ادلّهی برائت، استصحاب عدم حکم الزامی ثابت قبل از شرع یا استصحاب اباحهی ثابت در ابتدای شرع بود. اگر فرضاً ادلّهی احتیاط تمام باشد آیا میتواند با استصحاب درگیر شود؟
به نظر ما استصحاب بر عمومات و اطلاقات مرعاة در ادلّهی وجوب احتیاط مقدّم است؛ زیرا موضوع اخبار احتیاط، شک و شبهه است و اگر دلیلی بتواند این موضوع را نفی کند لامحاله دلیل احتیاط بدون موضوع خواهد بود و استصحاب چنین قدرتی دارد و با جریان آن میتوان گفت که مثلاً جواز ترک دعاء عند رؤیة الهلال بدون شک است؛ زیرا دلیل استصحاب، یعنی «لاتنقض الیقین ابداً بالشک » بیان میکند متیقن و یقین باقی هستند و لامحاله شبههای نخواهد بود. آری الغاء شک، تعبّدی است نه تکوینی. بنابراین وقتی شک و شبهه با اجرای استصحاب ملغیٰ شود موضوعی برای ادلّهی وجوب احتیاط باقی نمیماند و دلیل وجوب احتیاط علی فرض دلالت نمیتواند با چنین استصحابی درگیر شود و به تعبیر دیگر دلیل استصحاب، حاکم بر دلیل احتیاط است؛ زیرا با تعبّد، موضوع دلیل احتیاط را از بین میبرد.
مناقشهی شهید صدر رحمه الله در حکومت دلیل استصحاب بر دلیل وجوب احتیاط
برخی معتقدند دلیل استصحاب نمیتواند حکومت بر دلیل احتیاط داشته باشد؛ به دلیل آنکه حکومت مربوط به جایی است که دلیلی موضوعِ دلیل دیگر را الغاء کند و در دلیل استصحاب چنین الغائی وجود ندارد. برای روشنتر شدن این مسئله میتوان دلیل استصحاب را با ادلّهی حجّیت امارات مقایسه کرد ...
براي دريافت متن کامل جلسه هفدهم اينجا را کليک کنيد.