تقریرات درس خارج فقه
حضرت آیت الله سیّد محمّد رضا مدرّسی طباطبایی یزدی (دامت برکاته)
سال تحصیلی 93-1393
جلسهی یازدهم؛ دوشنبه 7/7/93
ـ موثقهی سماعه:
وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ أَخِيهِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اللَّبَنِ يُشْتَرَى وَ هُوَ فِي الضَّرْعِ فَقَالَ لَا إِلَّا أَنْ يَحْلُبَ لَكَ مِنْهُ سُكُرُّجَةً فَيَقُولَ اشْتَرِ مِنِّي هَذَا اللَّبَنَ الَّذِي فِي السُّكُرُّجَة وَ مَا فِي ضُرُوعِهَا بِثَمَنٍ مُسَمًّى فَإِنْ لَمْ يَكُنْ فِي الضَّرْعِ شَيْءٌ كَانَ مَا فِي السُّكُرُّجَةِ.
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَمَاعَةَ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ ذَكَرَ مِثْلَهُ وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ وَ الَّذِي قَبْلَهُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوب.
سماعه میگوید: از [امام صادق7] دربارهی شیری که در پستان خریداری میشود سؤال کردم، فرمودند درست نیست مگر اینکه به مقدار سکرّجه بدوشد آنگاه بگوید این شیر در سکرّجه و شیری که در پستانش است به قیمت مشخص از من بخر، پس اگر در پستان شیری نبود [لااقل] آنچه در سکرجه است [به عنوان معوّض قرار میگیرد.]
اینکه حضرت در مقام تعلیم میفرمایند بعد از اینکه شیر را در سکرجه دوشید بگوید «اشتَرِ منّی» ظهور در این دارد که بیع را با لفظ امر «اشتر منی» ایجاب کند. البته در بعضی نقلها به صورت مضارع «أشتری منک» آمده که چندان با سیاق سازگار نیست و در این صورت قبول مقدم بوده و مانند روایت قبل میباشد.
این سه روایتی که ذکر شد یا قبول مقدم بود و یا ایجاب به لفظ امر بود و هیچکدام ایجاب به لفظ مضارع نبود در حالیکه شیخ فرمود «ما دل فی بیع الآبق و اللّبن فی الضرع من الایجاب بلفظ المضارع»، مگر اینکه مراد شیخ این باشد که اگر قبول به لفظ مضارع صحیح باشد به طریق اولی ایجاب هم به لفظ مضارع صحیح است؛ زیرا هر دو إنشاء است.
و اما اینکه شیخ فرمود «و فحوی ما دلّ علیه فی النکاح»؛ یعنی روایاتی در باب نکاح که دلالت میکند إنشاء به لفظ مضارع صحیح است، این روایات به طریق اولی دلالت میکند در عقود دیگر نیز إنشاء به لفظ مضارع صحیح است؛ زیرا به حسب روایت «امرُ الفَرجِ شدیدٌ» احتیاط در نکاح لازمتر است، پس اگر در نکاح جایز باشد در عقود دیگر نیز جایز است. این روایات عبارتند از:
ـ روایت أبان بن تغلب:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام كَيْفَ أَقُولُ لَهَا إِذَا خَلَوْتُ بِهَا؟ قَالَ تَقُولُ أَتَزَوَّجُكِ مُتْعَةً عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ لَا وَارِثَةً وَ لَا مَوْرُوثَةً كَذَا وَ كَذَا يَوْماً وَ إِنْ شِئْتَ كَذَا وَ كَذَا سَنَةً بِكَذَا وَ كَذَا دِرْهَماً وَ تُسَمِّي (مِنَ الْأَجْرِ) مَا تَرَاضَيْتُمَا عَلَيْهِ قَلِيلًا كَانَ أَوْ كَثِيراً فَإِذَا قَالَتْ نَعَمْ فَقَدْ رَضِيَتْ وَ هِيَ امْرَأَتُكَ وَ أَنْتَ أَوْلَى النَّاسِ بِهَا الْحَدِيثَ.
این روایت از لحاظ سند حداقل به خاطر ابراهیم بن الفضل ناتمام است.
أبان بن تغلب میگوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم وقتی با زنی [برای متعه] خلوت کردم چه بگویم [تا بر من حلال شود؟] حضرت فرمودند: میگویی: تو را طبق کتاب خدا و سنت پیامبرش به صورت متعه به تزویج در میآورم، در حالیکه نه ارث ببرم نه از من ارث برده شود این تعداد روز یا اگر بخواهی این تعداد سال در مقابل این مقدار درهم، و آن مقداری که تراضی کردید را بیان میکنی چه کم باشد و چه زیاد، پس اگر گفت بله راضی شده است و او دیگر زن توست و تو از دیگر مردم به او اولی هستی ... .
در این روایت حضرت در مقام تعلیم میفرماید که به لفظ مضارع قبول مقدم را که إنشاء است بخواند، محقق نائینی قدس سره چطور قطع پیدا میکنند که این مقاوله است؛ نه إنشاء؟!
ـ صحیحهی ثعلبه:
وَ [محمد بن یعقوب] عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ قَالَ: تَقُولُ أَتَزَوَّجُكِ مُتْعَةً عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ نِكَاحاً غَيْرَ سِفَاحٍ وَ عَلَى أَنْ لَا تَرِثِينِي وَ لَا أَرِثَكِ كَذَا وَ كَذَا يَوْماً بِكَذَا وَ كَذَا دِرْهَماً وَ عَلَى أَنَّ عَلَيْكِ الْعِدَّةَ.
وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ وَ كَذَا الَّذِي قَبْلَهُ.
در این روایت نیز حضرت در مقام تعلیم میفرماید به لفظ مضارع قبول مقدم را إنشاء کند.
ـ روایت هشام بن سالم:
وَ [محمد بن یعقوب] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ: قُلْتُ كَيْفَ يَتَزَوَّجُ الْمُتْعَةَ قَالَ يَقُولُ أَتَزَوَّجُكِ كَذَا وَ كَذَا يَوْماً بِكَذَا وَ كَذَا دِرْهَماً فَإِذَا مَضَتْ تِلْكَ الْأَيَّامُ كَانَ طَلَاقُهَا فِي شَرْطِهَا وَ لَا عِدَّةَ لَهَا عَلَيْكَ.
این روایت از لحاظ سند به خاطر عبد الله بن محمد ـ برادر احمد بن محمد بن عیسی ـ که توثیق ندارد ناتمام است و مانند دو روایت قبل بیان میکند که قبول مقدم را به صورت مضارع بخواند ...
براي دريافت متن کامل جلسه یازدهم اينـجا را کليک کنيد.